به گزارش ایسنا، درگیری مستقیم در روستاهای خط دوم در جنوب لبنان، بین حزبالله و نیروهای اسرائیلی، در هفته گذشته، با تبدیل شهرک الخیام در بخش شرقی و در مجاورت شهرک البیاضه در خط ساحلی در بخش غربی به ۲ نقطه مرکزی در درگیریهای مستقیم، شدت یافته است. ارتش رژیم صهیونیستی ۱۲ نوامبر از گسترش مانور زمینی (تهاجم به لبنان) شامل روستاهای خط دوم که در عمق بین ۵ تا ۱۰ کیلومتری مرز لبنان با اراضی اشغالی امتداد دارند، خبر داد.
تصمیم ارتش رژیم صهیونیستی پس از پایان یافتن عملیات نظامی در روستاهای خط اول بین صفر تا پنج کیلومتری در امتداد مرز ۱۳۰ کیلومتری لبنان با فلسطین اشغالی گرفته شد. رژیم اشغالگر از اکتبر حمله زمینی خود به لبنان را آغاز کرد.
در روزهای اخیر نام چندین منطقه در روستاهای خط دوم به عنوان محورهای اصلی نبرد مطرح شده است که از جمله آنها میتوان به الخیام و البیاضه اشاره کرد. الخیام یک نقطه استراتژیک برای کسانی است که کنترل آن را در دست دارند، زیرا نقطه تقاطعی بین سه جهت است: شمال به سمت مناطق البقاع، مرکز به سمت النبطیه (الخیام حدود ۳۷ کیلومتر با النبطیه فاصله دارد) و از جنوب به سمت عمق مناطق جنوبی.
طبق گزارش العربی الجدید، با توجه به شدت درگیریها در الخیام، رژیم اشغالگر از منطقه کفرکلا، واقع در مرز لبنان با فلسطین اشغالی به سمت دیرمیماس که در حدود سه کیلومتری کفرکلا قرار دارد، پیشروی کرد. این در پی هشدارهای متوالی مبنی بر تخلیه روستاهای اطراف شهر صورت گرفت. آخرین این هشدارها روز یکشنبه بود که ارتش رژیم صهیونیستی خواستار تخلیه روستاهای زوطر شرقی، زوطر غربی و ارنون، یحمار و القصیبه شد و از ساکنان آن خواست به شمال رودخانه الاولی در شمال شهر صیدا بروند.
به گفته «جورج نکد» شهردار لبنانی، رژیم اشغالگر با هدف حرکت از دیر میماس به سمت غرب که شامل چندین روستا از جمله یحمر، ارنون، کفرتبنیت، دیر سریان، زوطر شرقی و زوطر غربی است، نقاطی را در آنجا ایجاد کرده است. ادامه درگیریهای الخیام مانع از پیشروی رژیم اشغالگر میشود و عدم سیطره بر قلعه الشقیف-ارنون فشار را بر این رژیم افزایش میدهد که ممکن است آن را به عقبنشینی وادار کند.
دلیل این امر این است که این قلعه به دلیل ارتفاع حدود ۷۰۰ متری و مشرف بودن بر اماکن مجاور و جادههای اصلی در این منطقه موقعیتی استراتژیک دارد. رژیم صهیونیستی قبلا در طول اشغال لبنان بین سالهای ۱۹۷۸ و ۲۰۰۰ کنترل آن را در دست داشت. ورود اشغالگران به دیرمیماس و استقرار در آنجا به این معنی است که از سمت جنوب شرقی لبنان به نزدیکترین نقطه ممکن رودخانه لیتانی رسیده است. این رژیم در تجاوز سال ۲۰۰۶ (بین ۱۲ ژوئیه تا ۱۴ اوت) موفق به انجام این کار نشد.
رسیدن به رودخانه لیتانی هدف اصلی رژیم اشغالگر است، زیرا فاصله این رودخانه تا مرزهای جنوبی لبنان با فلسطین اشغالی بین ۲۵ تا ۳۰ کیلومتر است. با توجه به اینکه گوشه جنوب شرقی آن بیش از پنج کیلومتر با شهرک اسرائیلی متولا در اصبع الجلیل، روبهروی شهرک لبنانی کفرکلا واقع در جنوب لبنان فاصله ندارد. با این حال در تجاوزات اخیر اسرائیل، رودخانه الاولی به دلیل اینکه در حدود ۶۰ کیلومتری مرزهای لبنان با فلسطین اشغالی و حدود ۳۰ کیلومتری شمال رودخانه لیتانی است، به معیاری برای دور کردن حزبالله تبدیل شد.
در مورد البیاضه در خط ساحلی که بین سه تا پنج کیلومتر در مرزهای لبنان با فلسطین اشغالی واقع است، نیروهای رژیم اشغالگر به دنبال کنترل بر آن برای بستن راه بین الناقوره و صور و محاصره حزبالله در مثلثی هستند که از مرزهای لبنان با فلسطین اشغالی به سمت طیرحرفا امتداد دارد. این رژیم شنبه مسجدی را با بولدوزر تخریب کرد. این همزمان با درگیریهای شدید در اطراف شهرک شمع بود. همزمان با درگیریهای مستقیم در روستاهای خط دوم، جنگندهها و توپخانه ارتش رژیم صهیونیستی به هدف قرار دادن روستاهای مجاور شهرکهای شمع، طیرحرفا و البیاضه به ویژه المنصوری، بیت السیاد، مجدل زون و شیحین به منظور حذف حمایت موشکی حزبالله از نیروهای خود در البیاضه ادامه دادند. اگر نیروهای اسرائیلی البیاضه را اشغال کنند، این بدان معناست که شهر صور هدف اساسی برای پیشروی به سمت آن خواهد بود و به این ترتیب نیروهای رژیم اشغالگر به رودخانه لیتانی در خط ساحلی نزدیکتر خواهند شد.
اگرچه درگیریها در بخشهای شرقی و غربی شدید است اما شهر بنت جبیل که در بخش مرکزی قرار دارد، همچنان نقطه کلیدی برای رژیم اشغالگر است، زیرا موفقیت در کنترل آن، الخیام و البیاضه، عملا به معنای تکمیل کنترل بر روستاهای خط دوم است. شهر بنت جبیل طی روزهای اخیر در معرض حملات شدید هوایی و توپخانهای قرار گرفته است. روستاهای اطراف آن به ویژه کونین، عیناتا و بیت یاحون نیز مورد حملات پیاپی ارتش اسرائیل قرار گرفتند.
علاوه بر رویاروییهای شدید، رژیم اشغالگر با چالشهای دیگری نیز روبهرو است، زیرا زمستان در لبنان با زمستان در نوار غزه متفاوت است و از طبیعت متفاوت این سرزمین شروع میشود، زیرا کوهها و درههای لبنان سدی طبیعی برای مدافعان است، در حالی که غزه در بیشتر مناطق جغرافیایی خود مسطح است. این یک چالش انسانی و نظامی برای رژیم صهیونیستی ایجاد میکند.
از سوی دیگر، حزبالله در هر نقطهای که با اشغالگران درگیر میشود، منطق رویارویی مستقیم را اتخاذ میکند و برای مدت طولانی به نبرد ادامه میدهد. این مسئله در نبردهای روستاهای خط اول مشهود بود که تجاوزات اسرائیلیها علیه آن یک سال تمام ادامه یافت و حزب الله همچنان به شلیک موشکهای خود از آنجا به ویژه در حولا، کفرکلا، محیبیب، عیتا الشعب و دیگر مناطق ادامه داد. پس از انتقال نبردها به روستاهای خط دوم، حزبالله کمینهایی را ایجاد کرد که باعث تلفات سربازان اسرائیلی و تانکهای آنها شد. استراتژی حزبالله در زمینه آماده سازی برای چنین رویاروییهایی برای مدت طولانی و در عین حال تأمین تجهیزات، سلاح و تجهیزات لازم برای رزمندگان، روشن به نظر میرسید. این بدان معنا است که در صورت سقوط خطوط مقدم هرگونه پیشروی اسرائیل به پیشروی برق آسا تبدیل نخواهد شد، با توجه به اینکه استقرار حزبالله در جنوب و شمال رودخانه لیتانی امکان مقاومت برای مدت طولانی را فراهم میکند.
انتهای پیام
نظرات