به گزارش ایسنا، عبدالله دارابی در یادداشتی در ابتکار نوشت: مصاف تیمهای الهلال عربستان و استقلال ایران، تقابل دارا و ندار، برنامه محوری و فقدان آن، استراتژی داشتن و نداشتن استراتژی و پیشرفت و درجازدن در کلیت یک پروسه بود؛ پروسه فهم باشگاه داری و تعیین هدف و چشم انداز.
باشگاه استقلال ایران مانند سایر باشگاههای ایرانی قبل از بازی و بیرون از زمین، نتیجه را به رقیب قدر و با برنامه عربستانی واگذار کرده بود، آنجایی که الهلال و حتی تیمهای دیگر آسیایی برای رشد و ارتقای خود به برنامه ریزی و کار اساسی روی آوردند تا نتیجه اش بشود این اختلاف فاحش در عناوین، داشتهها و فاصلهها! حالا این وسط یک بازیکن جوان با دیدن ستاره مطرح فوتبال دنیا در تیمی آسیایی ذوق زده شود و درخواست پیراهن از وی بکند یا نکند و سایرین او را تخطئه بکنند یا نکنند چندان در اصل قضیه تفاوتی ایجاد نمی کند و گرهی هم از کار فروبسته فوتبال ما و جایگاه باشگاههای ما در لیگ نخبگان آسیا باز نمی نماید. این بازی و شکست پرافتخارترین باشگاه ایران در آسیا ( که روزگاری خود پرافتخارترین باشگاه در آسیا بود) از پرافتخارترین باشگاه فعلی آسیا، حاصل خواب خرگوشی چندین ساله ما و بیداری و کار چندین ساله عربهایی بود که در نزد ما به تنبلی و بی عاری موصوفند!
درست است که اگر ضربه سر رامین رضاییان در دقیقه ۵ بازی با بدشانسی اش به تیر نمی خورد و به تور مینشست، شاید سرنوشت جور دیگری میشد ( البته شاید)، یا در دقیقه ۲۸ ابوالفضل زمانی، بازیکن جوان استقلال، در ۱۸ قدم حریف و در موقعیتی ناب، ضربه سرش را به جای اینکه چون مدافعی از دروازه حریف دور کند، به سمت دروازه الهلال می زد باز شاید خوشایندی دیگر رقم می خورد، اما واقعیت فوتبال آن نتیجه ای است که در پایان بازی بر تابلو حک می شود.
ما هنوز منتظر و متوقعیم که چون دههای پیشین، تعصب و غیرت بازیکنان نتیجه را در بزنگاهها برایمان درآورد، اما چند فاکتور مهم که خود بدان معترفیم را فراموش کرده ایم:
۱- غیرت و تعصب دهههای پیشین که در آن، عرق و عشق اصل اول بود با امروزه که پول نقش اول است تفاوتهایی دارد.
۲-اگرچه معتقدیم غیرت ایرانی زبانزد است، اما رقبا هم از آن بویی بردهاند هرچند شاید به قوت ما نباشد، لذا این "فاصله در قوت" را با کار و برنامه ریزی صحیح و مجهز شدن به ابزار لازم برای پیروزشدن از میان برداشتهاند؛ چیزی که ما فقط در حرف بدان ملتزیم که اگر چنین نبود دیگر نماینده کشورمان( پرسپولیس) که حال و روز به مراتب مساعدتری از استقلال دارد از پس الغرافه ای که بسیار ضعیف تر از الهلال است، بر میآمد!
وقتی ارزش تیم الهلال بالغ بر ۲۴۳ میلیون یورو برآورد میشود در حالیکه ارزش تیم استقلال به ۱۵ میلیون یورو هم نمی رسد، وقتی بازیکن تعویضی حریف ستاره بزرگی چون نیمار است و استقلال مهاجم هدفی شش دانگ ندارد و سرمربی از سر ناچاری ریسک بازی دادن به جوانی چون زمانی را در این دیدار حساس می پذیرد، هنگامی که سامان فلاح ( مدافع ملی پوش و گران قیمت استقلال) یک چندم مبلغ قراردادش نیز به کار استقلال نخورده است و در زمره ضعیف ترین بازیکنان این تیم است، زمانی که می بینیم اگر چندین مهار خوب حسینی و قطع توپهای روزبه درون ۱۸ قدم نبود باید شکست سنگین تری را شاهد می بودیم و هنگامی که بلوغ تاکتیکی الهلالیها و فوتبال روان شان را به چشم دیدیم که تا آخر بازی پیرو تاکتیک و برنامه منظم تیمی بود، نه فقط استقلال بحران زده این روزها بلکه هر کدام از تیمهای مطرح دیگرمان نیز بودند نتیجه ای بهتر از این عایدشان نمی شد چون فاصلهها و تفاوت کیفیتها این را می گوید؛ نبردی نابرابر.
در این میان، چند نکته امیدوار کننده در بازی دیشب استقلال به چشم می خورد:
۱- جسارت موسیمانه در بازی دادن به جوانهایی چون زمانی که اتفاقا خوب نیز بازی کرد؛ موثرتر از خیلی نامیهای استقلال.
۲ - بهبود کیفیت بازی تیم نسبت به قبل
۳ -شناخت ضعفها و کمبودها که سرمربی آفریقایی به خوبی آن را درک کرده و درصدد رفع آن است؛ ازجمله نیاز به تغییرات گسترده در بازیکنان تیم
متاسفانه برخی تغییرات لازم برای بهبود شرایط و درست شدن اصولی کار در حیطه اختیارات موسیمانه نیست...!
انتهای پیام
نظرات