شاعران به عنوان سفیران کلمات، نقشی کلیدی در انتقال احساسات و افکار جامعه دارند و شعر، زبانی است که به ما اجازه داده تا احساسات عمیق و تجربیات انسانی را به شکلی زیبا و هنری بیان و با خلق دنیای خیال، نقش مهمی در شکلدهی به فرهنگ و هویت ملی ایفا کنیم. اما در دنیای امروز که ارتباطات سطحی و سریع غالب شدهاند، چگونه شعر همچنان به عنوان ابزاری برای تفکر عمیق و ارتباطات انسانی، ارزشمند باقی مانده است؟
در گفتگویی صمیمی با شاعر و ترانه سرای جوان گلستانی به بررسی مسیر خلاقانه، الهامات و چالشهایی که در این راه با آنها مواجه شده خواهیم پرداخت و بیصبرانه منتظریم تا به دنیای جادویی شعر و احساسات او سفر کنیم.
بیشک، شنیدن از زبان خود او میتواند بینشهای جدیدی را درباره دنیای شعر و ترانهسرایی به ما ارائه دهد.
خودتان را معرفی کنید؟
حدیث دهقان، متولد سال ۱۳۶۴، فارغالتحصیل رشته زبان انگلیسی و مادرِ یک دختر شیرین زبان به نام «نبات» هستم. در قالب های مختلفی مانند غزل، مثنوی و حتی سپید شعر سرودهام، اما سالهای اخیر ترانه سرایی را به شکل حرفهای ادامه داده و در این رشته هنری مشغول به فعالیت هستم.
از چه زمانی وارد شعرسرایی و دنیای کلمات خیال انگیز شدید؟ خاطره ای از اولین شعر دارید؟
برای شروع شعر نمیتوان زمان دقیقی تعیین کرد چرا که شعر جوهره و ذات آدم است و ناگهان خودت را مبتلا و غرق در آن میبینی. اولین شعرم را در ۱۴ یا ۱۵ سالگی برای خالهام خواندم اما به جای تشویق، سرزنش شدم که چرا از اشعار حافظ تقلید و خودم برای شعر تلاشی نکردهام! اما به مرور سبک و زبان خودم را پیدا کرده و راه را ادامه دادم و از سال ۸۸ به صورت حرفه ای و به عنوان شغل با تیتراژ سریال «فاصله ها» وارد این مارکت شدم.
در ۱۳۸۸ با ترانه تیتراژ سریال «فاصلهها» با صدای علی لهراسبی کار را شروع و از آن زمان تاکنون بهعنوان ترانهسرا با خوانندههای دیگری چون مهرداد شهسوارزاده، رضا صادقی، سینا شعبانخانی، پویا بیاتی و سامان جلیلی و.... همکاری کردهام. در اواخر سال ۱۳۹۵ نیز به همراه حسین شریفی و فؤاد غفاری، گروه ایوان را تشکیل دادیم که این گروه خیلی زود و با قطعه «عالیجناب» بر سر زبانها افتاد و مخاطبان زیادی را جذب کرد
آیا شعرتان تابعی از احساسات شخصی شماست یا از تخیلات نشات میگیرد؟
یقینا گاهی اشعار و ترانههایم تابعی از احساسات شخصی و تجربیات زندگی ام بوده اما در سالهای اخیر باتوجه به اینکه ترانهها مطابق با سفارش خوانندهها و ملودی کار نوشته شده، بر مبنای فضای داستانی همذات پنداری کردهام.
در دنیای فعلی که فرزندان ما اسیر تکنولوژی و ارتباطات هستند، چگونه میتوان آنها را به دنیای شعر و هنر علاقهمند کرد؟
بهترین و موثرترین راه، ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی است و رسانه نیز نقش مهمی در این مساله دارد؛ چراکه با نمایش غنای زبان و فرهنگ فارسی و الگوسازی از شخصیتهای برجسته ادبی میتوانند فرزندان ما را با این میراث عظیم آشنا کنند.
از اهمیت ترانه سرایی در صنعت موسیقی بگویید؟ ترانه سرایی امری ذاتی است یا نیاز به آموزش دارد؟
مردم فارسی زبان بسیار کلام محور هستند. با نگاهی به صنعت موسیقی سایر زبانها شاهدیم که قدرت موسیقی و آهنگ، بیشتر از کلمات است و اشعار آنها معنای فاخری ندارند؛ اما در فرهنگ ما قدرت کلام بیشتر است و مردم غالبا جذب محتوای کار شده و اشعار باعث ماندگاری آن موسیقی در اذهان عموم میشود. ذات شعر دوست و صرفا قلم مناسب نمیتواند دلیل کافی برای شاعر شدن باشد و افراد علاقهمند برای شروع کار حرفهای حتما باید آموزش ببینند؛ چرا که شعر مانند هر صنعت دیگری تابع قواعد و قانونهای خاص خود است و تا افراد آموزش نبینند مسیر درست را پیدا نکرده و به نتیجه مطلوب هم نمیرسند.
کدام شاعر بیشترین تاثیر را بر شما گذاشته است؟
استاد سخن « سعدی» بیشترین تاثیر را بر من گذاشته و باعث شده است تا مولفه روان بودن، سادگی و قابل فهم بودن اشعار را در کارهایم رعایت کنم و این علاقه به حدی است که خلاف سایر مردم که با دیوان حافظ فال میگیرند؛ من به حضرت سعدی تفال میزنم.
کدامیک از آثار خود را بیشتر از بقیه دوست دارید و چرا؟
شعر فرزند من است و یقینا یک مادر بین فرزندانش فرقی قائل نیست و نمیتواند بگوید یکی را از دیگری بیشتر دوست دارم؛ چراکه هرکدام حسی جداگانه در من ایجاد کرده است.
گاهی اوقات شعرهایم را با شنیدن جملهای از آدمهای اطرافم سروده ام و شعر در زندگی روزمره من جاریست؛ ما میخواهیم مردم با اشعار ما ارتباطی عمیق برقرار کنند و شعر همان اتفاقاتی است که در زندگی خودمان و اطرافیان افتاده و با چاشنی لطافت ترکیب و دوباره تحویل مخاطب داده میشود.
چه چیز شما را در زندگی خوشحال می کند؟
خوشحالی اطرافیانم! حال خوب امری مسری است و خوشحالی جمع باعث خوشحالی من نیز میشود چراکه تا زمانی که حال خوب در اطرافیان ما نباشد ما نیز احساس خوشبختی نخواهیم کرد
درباره آثار و تالیفات خودتان توضیح داده و چه افتخاراتی کسب کردید؟
کتابی با عنوان «مریضم کرده تنهایی» و تعداد زیادی کتابهای ترجمه شده از زبانهای انگلیسی و فرانسوی جزو آثار من است و به تازگی نیز مجوز انتشارات «نشرشاهرگ» را گرفته و در آینده نزدیک کتابهای ترانه و آموزش تخصصی ترانه سرایی را منتشر خواهم کرد. در جشنوارههای بسیاری نیز شرکت کرده و صاحب مقام شدم که تمام این افتخارات به لطف الهی و حمایت مردم عزیز بوده است.
«نبات» و تجربه حس مادری تاثیری بر کار شما داشته است؟ شعری هم برای دخترتان سروده اید؟
نقش مادری شاید فعالیت هنری من را کمتر کرده باشد اما ذوق هنریام را با عشقی بیمثال به فرزندم بیشتر کرده و حتی میتوان گفت تمام زندگیام متاثر از حضور نبات است و این روند با حضور فرزند دومم که در آینده نزدیک به دنیا می آید بیشتر خواهد شد. بله برای نبات شعر نوشته ام و در ترانههایم هنگامی که قرار باشد عشقی بی قید و شرط را توصیف کنم به نبات فکر میکنم.
از سختیها و موانع این راه برایمان بگویید؟
به عنوان یک ترانه سرا سختی راه بسیار است چراکه این اشعار باید مخاطب، خواننده و حتی ارشاد را راضی کرده و خروجی مناسبی داشته باشد. رمز ماندگاری در تلاش و خلاقیت است و همیشه باید برای خلق یک اثر آماده باشیم. برخلاف آنچه تصور میشود این شغل بسیار استرس زاست.
حرف آخر؟
«گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان، نگاه دار سر رشته تا نگه دارد». این یک بیت شعر از حافظ در هر زمینهای و هرجایی از زندگی راهگشا بوده و بیانگر این نکته است که در ارتباط با آدمها، برنامهها و حتی اهداف مهم زندگی با پشتکار و ثابت قدمی سررشته امور را محکم نگهداریم تا آن اتفاقی که باید، برای ما رقم بخورد.
انتهای پیام
نظرات