به گزارش ایسنا، الف نوشت: یکی از مشکلاتی که اقتصاد ایران سالهاست به آن دچار است و برای کشورمان موانع و چالشهای عدیدهای را ایجاد کرده، نواقص ساختاری مطرح در اقتصاد ایران است. به بیان ساده تر، سازوکارهایی در چهارچوب اقتصاد ایران وجود دارند که عملکرد معیوب آنها، حجم چالشها و مشکلات اقتصادی کشورمان را سال به سال افزایش می دهند و تنها واکنشی که در طی سالهای مدید در مواجهه با آنها از سوی دولتهای مختلف نشان داده شده، انفعال و فرسایشی کردن بحران بوده است.
در این رابطه، به طور خاص به عملکرد نه چندان مطلوب بانکها در برخی از حوزههای اقتصادی اشارات فراوانی شده با این حال، اقدامات موثری برای اصلاح رویههای معیوب ناشی از عملکرد آنها انجام نگرفته است. بانکها در هر کشوری جزو شریانهای حیاتی اقتصادی هستند و کسی منکر این قضیه نیست. با این حال، این موضوع نباید مانع از آسیب شناسی عملکردهای غلط آنها و تبعات منفی این موضوع بر اقتصاد کشور شود.
به عنوان مثال، سالهاست که از بنگاه داری قابل توجه بانکها در بخش مسکن کشورمان سخن به میان میآید. موضوعی که خود یک محرک جدی افزایش قیمت مسکن شده است. در این رابطه، بانکها املاک زیادی را در اختیار دارند که افزایش تعداد آنها، به مثابه یک موفقیت برای بانکها و چشم اندازهای مالیشان در نظر گرفته می شود.
این مساله به قدری جدی است که حتی برخی از تحلیلگران بازار مسکن به صراحت به این نکته اشاره می کنند که بانکها به یک مافیا در بازار مسکن تبدیل شده اند و در کنار دیگر متغیرها، نقشی مهم در افزایش قیمت مسکن و ایجاد بیثباتی در آن بازی می کنند. جدای از این مساله، مدتی است که ارائه بخش قابل توجهی از تسهیلات بانکها به کارمندان خودشان نیز سر و صدای زیادی به پا کرده است.
این در حالی است که مثلا در مورد پرداخت وام ازدواج و یا تامین منابع مالی برای بخش تولید و غیره، انتقاداتی جدی از بانکها و عملکرد آنها مطرح می شود. بگذریم که تحلیلگران اقتصادی مختلف به این موضوع اشاره دارند که بانکها سالانه چیزی بین 5 تا 7 هزار میلیارد تومان پول بیکیفیت خلق می کنند و از این رهگذر نقشی جدی در تشدید بحران نقدینگی و متعاقبا افزایش نرخ تورم در کشورمان بازی می کنند. ناترازیهای مالی بانکها نیز مدتهاست که به یکی دغدغه جدی در نظام اقتصادی کشور تبدیل شده است.
در این میان، به تازگی خبری منتشر شده که نشان می دهد هشت بانک کشور در سال گذشته، چیزی در حدود 2.5 هزار میلیارد تومان را خرج تبلیغات خود کرده اند. در این نقطه، باید پرسید که اگر تنها اصلاح روندهای معیوبی که پیشتر به آنها اشاره شد و مربوط به عملکرد بانکها هستند در سالهای گذشته به نحوی جدی از سوی جریان حکمرانی اقتصادی کشورمان در دستورکار و اولویت قرار می گرفت، آیا شاهد تحولات مثبت در کلیت اقتصاد ایران و تقویت سیزمایه اجتماعی در کشور نبودیم؟
تا چه زمان قرار است برخی عملکردهای نامطلوب بانکها، تبعاتی منفی را ایجاد کند که بخش قابل توجهی از آنها معطوف به منافع مردم کشورمان است. ایا زمان اصلاح ساختارهای معیوب فرا نرسیده است؟
انتهای پیام
نظرات