سعید طرزمی در گفتوگو با ایسنا در خصوص جایگاه شعری استاد شهریار اظهار کرد: در شعر فارسی شاعران متعددی مانند حافظ، فردوسی، مولانا، سعدی، نظامی و خاقانی وجود دارند که هر کدام جایگاهی از شعر فارسی را از آن خود کرده و به نوعی سرنشین بخشی از شعر فارسی هستند.
وی افزود: در سالهای اخیر گزارهای مطرح میشود که شهریار ادامه راه حافظ یا سعدی در شعر فارسی است. حتی عدهای از شهریار به عنوان حافظ معاصر یا حافظ ثانی یا سعدی معاصر و یا سعدی ثانی نام بردهاند.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی اضافه کرد: اینکه شهریار از نظر زبانی تا حدی پیرو سعدی و از نظر شیفتگی قلبی بسیار علاقهمند به حافظ بود هیچ شک و تردیدی نیست و در دیوان او کاملا پیداست، اما شهریار در نوع خود هم از نظر زبان و هم از نظر قالبهایی که استفاده میکرد قطعا یکی از قلهنشینان شعر فارسی است. به عبارت دیگر یکی از قلههای شعر فارسی در طول تاریخ ۱۰۰۰ ساله خود قطعا میتواند به دلایل متعدد علمی متعلق به شهریار نیز باشد.
وی عنوان کرد: شهریار زبان منحصربهفردی در شعر دارد و هیچگاه در آثار شاهکارش پیرو شاعرانی مانند حافظ و سعدی نبود و برای خود زبان ویژهای در غزل داشت. اگر به تعدادی از غزلهای مشهور شهریار مانند «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا»، «تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم»، «از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران» و دیگر آثار نگاه کنیم متوجه تفاوت آنها با اشعار حافظ و سعدی نیز میشویم.
زبان عامه مردم به صورت رها شدهای در اشعار شهریار دیده میشود
طرزمی تصریح کرد: زبان ویژه و منحصر به فرد شهریار در عین فاخر بودن و ادبی بودن برگرفته از زبان متن عامه مردم است. بسیاری از اصطلاحات کوچه بازاری که مردم به صورت روزمره از آنها استفاده میکنند به صورت بسیار ساده و رها شدهای در اشعار شهریار نیز دیده میشود. این واژگان و نوع ترکیبات در اشعار حافظ، سعدی و فردوسی اجازه ورود ندارند اما شهریار اجازه ورود این موارد را به شعر خود میدهد و آنها را چنان در خدمت شعر خود نگه میدارد که تبدیل به بخشی از نقطه قوت شعر شهریار میشود؛ «پدرت گوهر خود را به زر و سیم فروخت /پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم».
وی با بیان اینکه کلمات فاخر ادبی به خودی خود در جایگاه ادبی خودشان قرار دارند و اینکه کلمات در خدمت شعر قرار گیرند هنر شهریار است، ادامه داد: جنبه دیگر شهریار در این است که شعری میسراید تا برگرفته از زندگی واقعی و حقیقی باشد. این نوع واقعهسرایی که شاعر از حوادث زندگی خود میگوید در اشعار خاقانی هم دیده میشود اما شهریار را سرآمد واقعهسرایی در شعر فارسی میدانند؛ تا حدی که زندگینامه شهریار را میتوان از خلال اشعار خودش نیز بیرون کشید.
شهریار میراثدار گذشته شعری ماست
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی با اشاره به اینکه بسیاری از اشعار شهریار شأن نزول دارند، خاطرنشان کرد: این جنبه کلاسیک شعر شهریار است که این سرودهها به چه علت و در چه زمانی سروده شدهاند. شهریار قصایدی هم دارد که از ویژگیهای خاصی برخوردار است. اما شهریار به قول بسیاری از پژوهشگران بزرگ، میراثدار گذشته شعری ماست و شعر کلاسیک را نمایندگی میکند و جنبه جدیدی به آن شعر کلاسیک نیز داده است، اما ویژگی مهم شهریار که کمتر به آن پرداخته شده جنبه مدرن و جدید شعر اوست.
وی اظهار کرد: شهریار در یک خانواده متمدنی در تبریز متولد شد. پدرش از وکلای معروف تبریز بود و با توجه به زندگی شخصی که داشته علاوه بر آموختن زبان عربی توسط پدرش، زبان و ادبیات فرانسه را با کمک معلم خصوصی در حد اعلاء فرا گرفت و این امر باعث آشنایی او با ادبیات اروپا، فرانسه و به ویژه مکتب رمانتیسم شد.
شهریار از سرآمدان شعر رمانتیک است
طرزمی تصریح کرد: خلاقیت مهم شهریار خصوصا از دهه ۲۰ به این طرف به شاهکارهایی است که او به تأثر از آنچه از مکتب رمانتیسم در اروپا آموخته است و او با شیوه شعری شاعران رمانتیک آشنا بوده و این امر باعث پدید آمدن بسیاری از شاهکارهای شعر رمانتیک در دوره معاصر شده است.
وی ادامه داد: زمانی که اصطلاح رمانتیک را به کار میبریم به این منظور است که آن جریان خلاق و شاخصی که از قرن ۱۸ به بعد در فرانسه و اروپا به وجود میآید و بسیاری از شاهکارهای معاصر جهان و به طبع آن شاهکارهای معاصر ایران در او شکل میگیرند. همچنین نیما یوشیج را میتوان در کنار شهریار از سرآمدان شعر رمانتیک دانست.
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی بیان کرد: اشعاری مانند «هزیان دل»، «دو مرغ بهشتی»، «راز و نیاز» و همچنین بعضی از مثنویها و شعرهایی مانند «حیدربابا» و «سهندیه» که به زبان ترکی آذربایجان سروده به شدت متاثر از مبانی مکتب رمانتیسم هستند. قالب اصلی و غلبه کننده در شعر شهریار به لحاظ موضوعی غزل و شعر عاشقانه است که به کرات در شعر او مشاهده میکنیم.
شهریار ایران را وطن و سرزمین حقیقی خودش میداند
وی خاطرنشان کرد: دومین مضمونی که میتوان در شعر عاشقانه از اشعار استاد شهریار مشاهده کرد مضمون وطن و ایران است که ایران را وطن و سرزمین حقیقی خودش میداند و به شدت دوستدار و عاشق ایران است و آن را در اشعار فارسی و هم ترکی نیز مشاهده میکنیم.
طرزمی با اشاره به اینکه شهریار به شدت شاعر مذهبی است و یکی از ارکان مهم در شعر شهریار نیز به شمار میرود، بیان کرد: شهریار یکی از الگوهای ملیگرایی و ایران دوستی در ۱۰۰ سال اخیر است. واکنشهای متعددی که شهریار در بزنگاههای مهم تاریخ از خود نشان داده همیشه شاعری زمانشناس بوده است، زیرا میدانست که در چه زمانی میهن و ایران به چه نوع شعر و پیامی نیاز دارد.
وی تصریح کرد: گاهی اوقات شهریار احساس نیاز میکند که از جلوههای تاریخ ایران سخن بگوید و بسیار قاطعانه هم سخن میگفت. به عنوان مثال در شعر تخت جمشید میبینیم که در فضایی بسیار رمانتیک و یک سفر خیالی به تخت جمشید بسیاری از مظاهر بزرگ ایران باستان را جلوهگری میکند. حتی در شعر ترکی هم به مظاهر ایران باستان نیز اشاره میکند. بنابراین شهریار در هر دوره از تاریخ واکنشهای خود را در قالب شعرهای بسیار زیبا به کار میبرد که جزو شاهکارهای شعری او محسوب میشود. این امر نشان میدهد که مظاهر ایران دوستی شهریار تا حدی مغفول مانده و دیده نشده است.
شهریار نماینده مظاهر مدرنیته در شعر فارسی است
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی عنوان کرد: اینکه روز شعر و ادب فارسی به نام شهریار است نظرهای متعددی پیرامون او وجود دارد، اما واقعیت موضوع این است که اگر بخواهیم از میان معاصران کسی را برگزینیم که تبلور تمام شعر فارسی و ادامه راه گذشتگان باشد شهریار بهترین گزینه میتوانست باشد، زیرا او نماینده مظاهر مدرنیته در شعر فارسی است.
طرزمی گفت: شهریار یک شاعر ایران دوست و به شدت مذهبی و نماینده شعر تشیع به عنوان مذهب عامه و فراگیر در جامعه ایران است و هر طور که در نظر بگیریم شهریار نماینده تام و تمام شعر معاصر ایران و به نوعی آیینهای از آنچه در گذشته شعر فارسی ما رخ داده است، میشود. شهریار این شعر را در وصف امام زمان (عج) نیز سروده است.
در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست/ اگر قبول تو افتد فدای چشم سیاهت
انتهای پیام
نظرات