او در گفتگویی با ایسنا از تجربه کارگردان مشترک و بهرهگیری از تکنیکهای شبیهخوانی در نمایش «شبیه شبیه آنتیگون» سخن گفت.
شاهرخی درباره به کارگیری از عناصر تعزیه و شبیهخوانی در این اثر نمایشی گفت: به علت مفاهیم مشترک بین نمایشنامه «آنتیگونه» اثر سوفوکل و تعزیه نظیر شجاعت، عدالت، جسارت، آزادگی (که ما با تمرکز بر شبیه خوانی حُر) این دو نسخه را با هم ترکیب کردیم و «آنتیگون» را با تعزیه به صحنه بردیم که فقط یک فرم نمایشی نیست بلکه عامدانه شبیهخوانی و تعزیه را انتخاب کردیم، چرا که منطبق با اثر ۲۵۰۰ ساله است و به ما اجازه میداد این ترکیب را انجام دهیم.
این کارگردان که به تازگی اجرای نمایشش در تالار اصلی مرکز تئاتر مولوی به پایان رسیده، افزود: من و نسیم ادبی هر دو به این نظر رسیدیم که نمایش و تئاتر زمانی ارزشمند است که فرم و محتوا با هم همخوانی داشته باشد و محتوا در ظرف فرم به درستی قرار بگیرد.
او اضافه کرد: محتوای مشترک نظیر ظلم ستیزی، تنها بودن در برابر ظلم و شجاعت به خرج دادن هم در تعزیه و هم در «آنتیگونه»، فصل مشترک اجرای ماست، ما در یک نگاه پژوهشی، از این فرم برای اجرای نمایش «شبیه شبیه آنتیگون» استفاده کردیم.
شاهرخی با اشاره به مطالعاتی که با همراهی نسیم ادبی درباره تشبیهخوانی داشتهاند، ادامه داد: بیش از ۱۰ سال است که روی موضوع تعزیه و شبیهخوانی پژوهش میکنیم و تعزیههای مختلف را دیدیم و مورد مطالعه قرار دادیم و همواره قصد داشتیم از تعزیه به شکل معاصر استفاده کنیم. اینکه چطور تعزیه را از حالت موزهای و میدانی خارج کنیم (به ویژه در شهر تهران) و اشاره کنیم که ما نیز دارای ریشههای نمایشی هستیم که میتوانیم از آنها در تئاترمان استفاده کنیم و ارتباط بیشتری با مخاطب بگیریم.
این کارگردان یادآوری کرد: به هر حال فرمهای غربی و فرمهایی که همه ما آنها را میشناسیم و دیدیم به خودی خود خوب هستند اما ما تلاشمان بر این اساس است که ریشههای نمایشی و آیینی خودمان را به صورت معاصر در آثار نمایشی روز استفاده کنیم تا تلفیقش منجر به خلق اثر جدید روی صحنه شود.
او در پاسخ به اینکه چه شد که همسُرایان «آنتیگونه» سوفوکل در «شبیهشبیه آنتیگون» به مردم معمولی تبدیل شدند نیز توضیح داد: در تراژدیهای یونان همسرایان همواره نماینده مردم معمولی هستند و بدون داشتن عاملیت داستان را با آواز روایت میکنند. یعنی صرفا قصه را توصیف میکنند.
شاهرخی اضافه کرد: در «شبیه شبیه آنتیگون» اگر چه همسرایان، مشابه تراژدیهای یونان نماینده مردم معمولی کوچه و بازار هستند اما بخش آوازی را برای فهم بیشتر حذف کردیم و مردم معمولی این اثر عاملیت دارند. مردم معمولی ما دچار تغییر میشوند و از وضعیتی به وضعیت دیگر میرسند و با زبان عامیانه سخن میگویند که به تماشاگر نزدیکتر شود. مردم معمولی از «شبیه شبیه کرئون» بودن،«شبیه شبیه ایسمنه» بودن و از ترس گذر میکنند و «شبیه شبیه آنتیگون» میشوند و به شجاعت میرسند. همچنان اتفاقاتی که در جامعه امروز ما افتاده به ویژه زنان جامعه معاصر که با ترسهایشان مقابله کردند و به شجاعت رسیدند.
این کارگردان با تاکید بر تلاش خود برای پرهیز از شعاری شدن نمایشش افزود: نمیخواهیم شعار بدهیم ولی به دلیل منظوم بودن نمایشنامه، برای بهتر روایت کردن مفاهیم اثر برای طیفهای متفاوت تماشاگران، سعی کردیم در لایه اول به دور از شعار اما ساده روایت کنیم.
او یادآوری کرد: تئاتر دارای لایههای گوناگون است؛ لایه اولیه باید برای همه مردم قابل فهم باشد. لایه دوم برای منتقدان است و لایه سوم برای متخصصان. به ویژه کسانی که در حوزه تراژدیهای یونان یا تعزیه پژوهش میکنند اما مسالهای که ممکن است مورد سئوال باشد، این است که آیا میشد زمان حضورشان را در صحنه بیشتر کرد که از شعار فاصله بیشتری بگیرد. باید یادآوری کنم ما در تئاتر ایران با مساله سانسور هم مواجهه هستیم ولی میدانیم تا کجا میتوانیم حرف بزنیم و از کجا به بعد دچار سانسور میشویم. بنابراین نمیتوانیم به خیلی از مباحث، عمیقتر بپردازیم.
شاهرخی افزود:به همین دلیل تلنگر میزنیم و تماشاگران فهیم ما خودشان این موضوع را متوجه میشوند و این چنین است که خیلی بسط و گسترش ندادیم اما همزمان، مفاهیم اصلی را در آن گنجاندیم و از زیادهگویی پرهیز کردیم چرا که داستان اصلی که «آنتیگون» است، به صورت موازی روایت میشود. ما در این اجرا؛ مردم معمولی، آنتیگون به شکل تعزیه و آنتیگون سوفوکل و معاصریت اثر را همزمان میبینیم. طبیعتا طولانی شدن نمایش با توجه به این که هم آواز و هم موسیقی زنده دارد، درست نبود و پرهیز از کنسرت نمایش شدن، منجر شد که ما به این تلنگرها بسنده کنیم.
این کارگردان درباره متن شعرگونه این نمایش و در پاسخ به اینکه سرودن این اشعار بر چه مبنا و منطقی بود؟ گفت: بهتر است این سئوال را نویسنده کار پاسخ دهد اما از ابتدای کار قرار شد بر اساس متن آنتیگون اشعار سروده و سپس آهنگسازی انجام شود و عنایتالله خادم بشیری علاوه بر این که شاعر اشعار و نویسنده اثر هستند، آهنگساز پروژه هم بودند. به این ترتیب ابتدا شعرها براساس متن آنتیگون نوشته شد و بعد از منظوم شدن متن، آهنگسازی انجام شد.
او که با اجرای این نمایش پنجمین همکاری خود را با نسیم ادبی انجام میدهد، درباره این همکاری مشترک با توجه به اینکه کارگردانی مشترک در ایران خیلی مورد استقبالی نیست، توضیح داد: من و نسیم ادبی سالهاست همکاری کردهایم و علاوه بر اجرای تئاتر، کارگاههای آموزشی در موسسه فانوس را با هم اداره میکنیم. کارگردانی مشترک کار سختی است. من در کارنامه کاریام کارگردانی مشترک با ژان لویی اِکر کارگردان شهیر فرانسوی یا با خانم ورونویی پوتیک کارگردان فرانسوی دارم اما شکل همکاری من با نسیم ادبی متفاوت است. به این علت که هر دو از یک فرهنگ هستیم. در حالی که وقتی با کارگردانان فرانسوی کار میکردم، هر کدام داشتههای فرهنگی خودمان را پیش میآوردیم و به یک توافق میرسیدیم. در همکاری با نسیم ادبی ذهنهایمان از طرفی به هم نزدیک است و از جهت دیگر از هم دور هستیم ؛این تفاوت و تقابل چالش برانگیز لذت بخشی است و در نهایت خروجی اثر، سلیقه هر دوی ماست و نگاه هر دو در اثر مشهود است.
او ادامه داد:نسیم ادبی بازیگر بسیار خوبی است و در بازیگردانی خیلی همراه است و در کارگردانی هم تواناییهای خوبی دارد، ما جلسههای مداوم برگزار میکنیم و نزدیک کردن ذهنهایمان منجر به همکاری خوبی می شود که در نهایت به پنج تجربه در کنار هم منجر شده است.
این کارگردان در پاسخ به این نکته که اجرای تهران این نمایش در ادامه تور بینالمللی آن روی صحنه رفته و برای ادامه اجرای آن در شهرها و کشورهای دیگر برنامهای دارید؟ توضیح داد: صحبتهایی شده که هم اکنون در حال برنامهریزی و نگارش پروپزال و برقراری ارتباط با پخشکنندگان تئاتر هستیم. کار، بسیار پر بازیگر است و متاسفانه شرایط اقتصاد جهانی تئاتر به نحوی شده که آثار پرجمعیت کمتر می توانند وارد تورهای جهانی بشوند. در جشنوارهها شرکت میکنند ولی در تورهای شهر به شهر کمتر خواهان دارد اما این اجرا به خاطر تلفیقی بودن و معاصر شدن تعزیه کمی خاص است و با استقبال خوبی هم که در یونان و فرانسه از آن شده، شانس بهتری برای حضور در تورهای جهانی دارد. البته ما به تلفیقی از بازیگران ایرانی و بینالمللی، یا ایرانیان ساکن در این کشورها هم فکر میکنیم.
شاهرخی در پایان یادآوری کرد: وقتی از فرم تعزیه استفاده میکنیم، به این معنی نیست که ما تعزیه را روی صحنه بردهایم، بلکه ما از المانهای تعزیه در یک تراژدی یونانی معاصر شده، استفاده کردیم. به عنوان نمونه از شمرپوشی و خِرقهکنی در تعزیه به صورت معاصر در این اثر استفاده شده است تا تماشاگران هم در معرکه باشند. البته ایدهال ما بود که سالن گِرد باشد که در ایران چنین شرایطی در سالنها فراهم نشد.
انتهای پیام
نظرات