احسان ذبیحیفر (آهنگساز و نوازنده کمانچه) که پیشتر در جشنواره موسیقی جوان داوری سازهای کمانچه و قیچک و بخش آفرینش در موسیقی دستگاهی را برعهده داشته است، طی گفتوگویی به نقد نقاط قوت و ضعف جشنواره موسیقی جوان میپردازد.
در ادامه مشروح این گفتوگوی ایسنا را میخوانید.
ـ به نظر میرسد که جشنواره موسیقی جوان مدتی است دیگر با آن شور و اشتیاق سابق برگزار نمیشود. آیا شما به این امر قائل هستید؟
در دوره گذشته در جشنواره موسیقی جوان به عنوان داور حضور نداشتم و نمیتوانم نظر دقیقی بدهم، اما اگر هم واقعا چنین باشد به نظر می رسد شیوع ویروس کرونا عامل مهمی باشد؛ چراکه جشنواره تا پیش از آغاز پاندمی با شور و هیجان همراه بود، ولی از وقتی که نحوه برگزاری جشنواره آنلاین شد، گویا بازگشت به شرایط قبلی چندان میسر نبود.
ـ داوران و اساتید برگزاری برگزاری جشنواره همواره تأکید داشتهاند که نباید استعدادها را رها کرد. این جشنواره چگونه میتواند به استعدادهایی که شناسایی میکند کمک کند؟
جشنواره موسیقی جوان یکی از برترین جشنوارهها در میان معدود جشنوارههای موسیقی حال حاضر در ایران است؛ زیرا استعدادهای جوان با حضور در آن فرصتی برای نمایش استعداد خود و آنچه در چنته دارند، پیدا میکنند و همین میتواند موجب جوانه زدن انگیزه در آنها شود؛ آن هم در شرایط نامناسبی که جامعه موسیقی ما سالها است با آن دست و پنجه نرم میکند.
وظیفه استفاده از استعدادهایی که در این جشنواره شناسایی میشوند، برعهده سازمانها، ارگانها و نهادهای متولی فرهنگی و هنری است که برنامهریزی برای موسیقی کشور را بر عهده دارند. وزارت فرهنگ، شهرداریها، آموزش و پرورش، بنیاد نخبگان، انجمن موسیقی، خانه موسیقی و سایر نهادهای متولی امور جوانان و فرهنگ و هنر کشور باید برای شکوفایی استعدادهای برگزیدگان این جشنواره برنامهریزی کنند و با سازماندهی برنامههای هدفمند از دستاوردهای جشنواره حمایت کنند.
باید بستری فراهم شود که با پایان یافتن هر دوره از جشنواره، استعدادهای جوان موسیقی در برنامهای بلند مدت حمایت شوند و از توانمندی آنان در جهت رشد و گسترش هنر موسیقی در جامعه استفاده شود.
ـ در بین صحبتهای خود اشاره کردید که جشنواره موسیقی جوان فرصتی مغتنم برای شرکت کنندگان است؟ این فرصت و محک زدنی که به آن اشاره کردید دقیقا چه فایدهای دارد؟
پیش از هر چیز، حضور شرکتکنندگان جوان در این جشنواره موجب میشود که آنان بتوانند سطح، موقعیت و میزان پیشرفت خود در موسیقی و فراگیری آن را نسبت به سایر شرکتکنندگان بسنجند.
فضای رقابتی جشنواره هم باعث میشود که همه بتوانند از سطح هنری، حرفهای و آموزشی خود از منظر داوران با تجربه موسیقی مطلع شوند. بنابراین در وهله اول این موضوع به نفع نوازندگان جوانی است که هر کدام در شهر خود و در خلوت خود به نوازندگی ساز مشغولند و کار موسیقایی میکنند. جشنواره نوعی گردهمآیی است که باعث میشود با مقایسه سطح خود نسبت به دیگران، با درک بهتری به کار موسیقی ادامه دهند.
مهمترین نکته و سنگ محک برای نوازندگان جوان، فرصت حضور در صحنه اجراست. این حضور و ارزیابی (نسبت به خود و دیگران) و نظرات داوران، انگیزه قابل توجهی ایجاد میکند؛ حضور در صحنه هم که مهمترین کار یک موسیقیدان است.
در وهله دوم حضور شرکتکنندگان در ردههای سنی مختلف، میتواند نمایی از وضعیت آموزش موسیقی در کشور را نشان دهد. تحلیل محتوای موسیقایی ارائه شده و مهارتهای اجرایی نوازندگان و استفاده از نتایج به دست آمده میتواند برای برنامهریزی بهتر، سمت و سو دادن به وضعیت آموزش موسیقی کشور، به روز کردن سیستمهای آموزشی و مواردی از این دست، مؤثر باشد.
ـ آیا میتوان گفت که برگزاری کنسرت و یا تشکیل ارکستر برای این استعدادها از جمله حمایتهایی است که میتوان از آنها کرد؟
اساساً یکی از ضعفهای بزرگ موسیقی در ایران این است که ارکسترهای ثابت و سازماندهی شده نداریم و البته شرایط صحنه برای اجراهای موسیقی جدی یا هنری به طور معمول هم فراهم نیست؛ یعنی به طور عمومی برنامهگذاران در موسیقی هیچ تفاوتی بین اجراهای موسیقی پاپ و کلاسیک قائل نیستند.
هر شهر بسته جمعیت و وسعت باید تعدادی ارکستر ثابت و فعال در موسیقی کلاسیک غربی و ایرانی داشته باشد، درحالی که در کل کشور کلا دو ارکستر داریم؛ یکی سمفونیک و یکی هم به اصطلاح موسیقی ملی.
در همین راستا، اگر در هر شهر انجمنهای موسیقی و ادارههای فرهنگ و هنر و شهرداریها آنسامبلها و ارکسترهای کوچک و بزرگ ثابتی تشکیل دهند میتوانند با استفاده از دستاوردهای این جشنواره ارکستر را تکمیل و به روز نمایند و اجراهای مداوم در طول سال داشته باشند.
شهرداریها هم باید در این زمینه فعال باشند. در همه کشورها یکی از وظایف شهرداریها تشکیل و سازماندهی ارکسترها و برنامهگذاریهای مشخص یا دورهای برای اجراهای این افراد است؛ مثلا در هر ماه یا فصل، تعدادی کنسرت توسط آنسامبلها و ارکستری که متعلق به آن شهر است برگزار شود.
این موضوع به عنوان نیاز همه شهروندان باید جدی گرفته شود. در بسیاری از کشورها حتی همین کشورهای همسایه مثل ترکیه یا ارمنستان با حمایتهای دولتی چنین جریاناتی به طور معمول اتفاق میافتد.
در کنار این اقدامات میتوان کنسرتهای انفرادی شامل تکنوازی با رسیتال را نیز به شکل برنامهریزی شده و هدفمند برای هر کدام از این استعدادها برگزار کرد، نه اینکه صرفا به یک کنسرت بسنده کنند و تمام. این افراد به یک چتر حمایتی ثابت و هدفمند نیاز دارند.
ـ برای برگزاری کنسرتهای این سبکی که پاپ نیستند سالنهای چندانی وجود ندارد، مگر تالار رودکی یا سالن سوره حوزه هنری. میتوان گفت که حتی بستر اجرایی کافی برای این کار را نداریم و این مسئله باید تقویت شود؟
بله به زیرساختهای مناسب نیاز است. میتوان گفت سالنهای حرفهای و مناسب اجرای موسیقی هنری و جدی نداریم، مگر چند سالن محدود در تهران. سالن شهرستانها هم عمدتاً مناسب اجرای موسیقی نیستند.
شهرداریها و دولت باید تا حالا اقدام میکردند که نکردند. هر سالنی هم که مناسب و استاندارد اجرای موسیقی است، پیش از انقلاب اسلامی ساخته شده است. البته نمیتوان منتظر ماند تا سالن مناسب ساخته شود؛ خوب است که در کنار ساخت سالنهای مناسب توسط شهرداری و وزارت فرهنگ، همزمان از فضاهای موجود استفاده کرد. سالن فرهنگسراها در تهران برای این کارها قابل استفاده هستند اما شهرداری از هنرمندان اجارهبها دریافت میکند! چرا هنرمند برای یک اجرای جدی و هنری باید سالن را اجاره کند؟ آن هم زمانی که این افراد و این موسیقی باید حمایت شوند، در قبال اجرای موسیقی به آنها دستمزد پرداخت شود و البته برایشان بلیت فروشی هم شود.
اینگونه میتوان با استفاده از رونق اقتصادی حاصل از این کار، از هنرمندان موسیقی جدی حمایت کرد تا موسیقی هنری نیز در کنار سایر انواع موسیقی عامهپسند نفس بکشد.
ـ نقاط ضعف جشنواره موسیقی جوان چیست؟
نقاط ضعف این جشنواره به همین نکاتی که اشاره کردم برمیگردد؛ اینکه از استعدادها حمایت نمیشود، جشنواره درحداقلترین حالت ممکن برگزار میشود درصورتی که میتواند وسعت بیشتری داشته باشد، میتواند حتی سالانه دو بار برگزار شود، ژانربندیهای بهتری داشته باشد و گستردهتر شود.
بهتر است کمیتهای تخصصی خارج از جشنواره تشکیل شود تا پس از هر دوره نقاط ضعف جشنواره را شناسایی و بررسی کند و در دوره بعدی سعی شود تا این نقاط ضعف برطرف شوند.
ـ برخی از سازهای ایرانی مثل ساز نی نوازندگان کمی دارند که نمود این مسئله در جشنواره هم قابل مشاهده است، به این صورت که بیشتر داوطلبان چندان تمایلی به این سازها ندارند. این مسئله از طریق جشنواره قابل اصلاح است یا کلا روندی طبیعی است؟
صد درصد غیر طبیعی است، اما شما جشنواره فقط محصول خروجی نظام آموزشی و فرهنگی کشور را میبینید که در یک دوره زمانی محدود با فراخوانی معین شکل گرفته است. بنابراین جشنواره فقط یکی از نهادهایی است که میتواند با انگیزه بخشی روی این مسئله کار کند و به سهم خود باعث شود نوازندگان به سمت سازهای مهجورتر نیز بروند.
اما سهم بیشتر را سازمانها و ارگانهای دیگر دارند که وظیفه آنها بررسی و مطالعه در این موضوعات است. صدا و سیما میتواند در کیفیتبخشی به جشنوارهها، به خصوص جشنواره موسیقی جوان موثر باشد؛ به این صورت که یکی از شبکههای تلویزیونی اجراهای منتخب را پخش زنده کند یا گزیدهای از اجرای سازهای مختلف پخش شود.
این امر باعث میشود تا سازهایی که مهجور هستند توسط علاقهمندان و مردم دیده شوند و دنبال شوند. یکی از دلایلی که نوازندگان کمتر سراغ این سازها میروند و حتی نسبت به برخی از سازهای ارکستر سمفونیک مثل فاگوت، هورن، ابوا اقبال کمی وجود دارد، عدم شناخت است.
در مدرسههای ایران، موسیقی به عنوان یک درس عمومی یا حتی بخشی از درس هنر وجود ندارد. حتی در کتابهای درسی هم هیچ آشنایی با موسیقی و سازها وجود ندارد و جوانها از این طریق با سازها آشنایی ندارند.
در حال حاضر باید بیشتر از طریق هنرستانهای موسیقی یا رشتههای موسیقی در دانشگاهها شناخت افراد را نسبت به سازهای مختلف تقویت کنند و درعین حال فرصتی برای آموزش نواختن این سازها به جوانها فراهم شود.
ـ نظر شما درباره حضور نوازندگان سازهای کمانچه و قیچک چیست؟
ساز کمانچه وضعیت خیلی خوبی نسبت به گذشته پیدا کرده است و نوازندگان بیشتری آن را مینوازند. میتوان نتیجه زحماتی که اساتید کمانچه کشیدهاند را در سطح نوازندگی شرکتکنندگان دید.
نوازندگانی که در جشنواره شرکت میکنند توانایی رشد بیشتر و دیده شدن را دارند.
البته حتما نوازندگان دیگری هم هستند که هنوز در جشنواره شرکت نمیکنند، بنابر دلایلی مانند مطلع نبودن از زمان برگزاری جشنواره یا اطلاع رسانی ناکافی یا فاصله زیاد با پایتخت.
ساز قیچک اما هنوز به شرایط مطلوب نرسیده است. خوشبختانه چند سال است که در هنرستان موسیقی دختران تهران، هنرجویان میتوانند از ابتدا با ساز تخصصی قیچک وارد هنرستان شوند. اگر این امکان در دیگر هنرستانها هم فراهم شود، بسیار کمک کننده خواهد بود.
درباره ساز قیچک به طور کلی باید بگویم که هنوز جای کار زیادی دارد. این ساز نیاز به فرهنگسازی دارد تا به عموم مردم شناسانده شود و نوازندگان جوان بیشتری به سمت آن بروند.
ـ در این جشنواره ردهبندیهای سنی مختلفی شرکت میکنند که تعدادی از آنها نوازندگان کم سن و سال هستند ولی اجراهای پرشوری را هم به نمایش میگذارند. چگونه میتوان روی این نوازندگان کوچک به خصوص در بحث تحصیلی سرمایهگذاری کرد؟
اگر وزارت آموزش و پرورش مقوله موسیقی را جدی بگیرد و اجازه دهد موسیقی در مدارس به شکل دروس عمومی و هنر، آموزش داده شود بسیار مؤثر خواهد بود. همچنین هنرجویان علاقمندی که میخواهند موسیقی را تخصصی دنبال کنند اگر این فرصت را داشته باشند از سال تحصیلی هفتم، وارد هنرستان موسیقی در شهر خودشان بشوند، این استعدادهای جوان میتوانند در شهر و دیار خودشان در این مراکز تحصیل موسیقی کنند و وضعیت آموزشی بهتر و تخصصیتری را تجربه کنند. البته که شرط لازم برای چنین هدفی، ابتدا ساخت هنرستانهای موسیقی و باکیفیت در شهرهای مختلف ایران است.
انتهای پیام
نظرات