• سه‌شنبه / ۳۰ مرداد ۱۴۰۳ / ۱۱:۱۷
  • دسته‌بندی: هویت
  • کد خبر: 1403053020556
  • خبرنگار : 71980

ترجمه مقاله محمدحسین مظفری/بخش پایانی

کرامت انسان مشروط نیست

کرامت انسان مشروط نیست

کرامت ذاتی انسان که در منشور بین‌المللی حقوق بشر و در گفتمان حقوق بشر به کرات اشاره شده است، همان مفهومی است که در آموزه‌های دینی به آن پرداخته شده و از طریق همین آموزه‌ها است که مفهوم حقوق طبیعی وارد اسناد حقوق بشر شده است.

به گزارش ایسنا، کرامت ذاتی آنست که چیزی فی ذاته و به خودی خود دارای شرافت و بزرگواری باشد. «شرف فی الشّیءِ فی نفسه» و نوع دوم کرامت عرضی است که به واسطه داشتن صفتی دارای شرافت و بزرگواری می‌شود. بحث کرامت ذاتی انسان امروز از هر زمانی دیگر نیازمند بازگویی و یادآوری‌ست مادامیکه از تلقی و نگاه کانون خانواده‌ گرفته تا تعاملات مالی تجاری در جامعه، شرایط به سمت و سویی پیش رفته تا کرامت انسانی آنچنان که باید لحاظ نشود و تعاملات به مراتبی پست‌تر و مادی‌تر تقلیل یابد. در ادامه این بحث، بخش پایانی ترجمه مقاله محمدحسین مظفری از سایت ریسرچ‌گِیت پیش روی شما قرار می‌گیرد:

نمی‌توان منکر اینکه آیات دیگری از قرآن کریم نیز وجود دارد که بین مؤمن و غیر مؤمن به نوعی تمایز قائل شده است. اما بدیهی است که بین مؤمنان نیز از لحاظ درجات گوناگون تقوا و برتری یا تفاوت در کیفیت کرامت اکتسابی و تقرب در پیشگاه پروردگار، چنین تمایزی وجود دارد. بنابراین، این تمایز صرفاً نابرابری در برابر خداوند است و به معنای تبعیض در برابر قانون نیست. با وجود اینکه مجرمان به سزای اعمال خود برسند، اما حیثیت خود را از دست نمی‌دهند و لذا محاکم قضایی و دستگاه‌های قضایی موظفند با آنها به عنوان انسان‌هایی که مرتکب جرم شده‌اند رفتار کنند نه حیوان یا موجودات گمراه کننده.

در بخش قبل متوجه شدیم که چگونه این تفاوت در فهم آیات قرآن کریم و عدم مرزبندی بین اخلاق و شریعت، مفهوم کرامت انسانی را به موضوعی پیچیده تبدیل کرده است. همچنین بحث شد که چگونه موضوع مورد مناقشه وارد اعلامیه حقوق بشر در اسلام شد و آن را به مفهومی ابهام‌آمیز تبدیل کرد. بدیهی است که قرآن کریم بر این نکته تأکید کرده است که انسان به عنوان یک انسان، فارغ از هر ملاحظاتی مانند اعتقاد دینی و تقرب به پروردگار، دارای کرامت بوده است. همچنین آشکار است که قرآن کریم از نوع دیگری از کرامت سخن گفته است که مؤمنان و متقیان را به خدا نزدیک می‌کند. همچنین ممکن است در اینجا استدلال شود که اشکال ذاتی و اکتسابی کرامت متعلق به حوزه‌های مختلف است. اما برای اطمینان از پشتوانه و تأیید استدلال ارائه شده در این نوشتار و استدلال در مورد تفسیر منابع اولیه، مناسب است به منابع فرعی فقه اسلامی مراجعه شود، همان گونه که فقیه مسلمان تنها زمانی می‌تواند به منابع ثانویه مراجعه کند که در منابع اولیه دلیل کافی نیابد یا متون موجود مبهم یا مختصر باشد. بنابراین فقیه می‌تواند برای رفع ابهام متن و اتخاذ موضع در موضوعی به منابع ثانویه مراجعه کند.
آیات متعددی از قرآن کریم در مورد کرامت انسان در این خصوص بیان شده است که به وضوح بیانگر آن است که همه انسانها صرف نظر از تعلقات دینی خود از کرامت ذاتی برخوردارند. اگر چنانکه وهابیان می‌گویند کرامت ذاتی برای انسان نبود یا چنانکه علمای وهابی ادعا کرده‌اند در اثر کفر یا سوء رفتار از بین می‌رفت، امام علی(ع) از آن مهم آگاه بود. اما توصیه وی مبنی بر رفتار مساوی با مؤمنان و غیرمؤمنان دولت اسلامی به وضوح رویکردهای رقیب فوق را تقبیح و موید موضعی است که در این مقاله ارائه و اتخاذ شد

در این مقاله ابتدا به منبع اولیه فقه برای کشف جایگاه قرآن کریم در مفهوم کرامت ذاتی اشاره کردیم. متوجه شدیم که بین علمای مسلمان در این مورد اتفاق نظر وجود ندارد. وهابیان بر این عقیده‌اند که فقط مؤمنان دارای کرامت هستند، در حالی که سایر علما بر این عقیده‌اند که همه انسانها دارای استعداد کسب کرامت هستند یا اینکه همه انسانها از کرامت ذاتی برخوردارند هر چند در صورت ارتکاب آن را از دست بدهند. جنایات یا انجام اعمال گناه. همچنین خاطرنشان شد که اعلامیه حقوق بشر در اسلام بیان می‌دارد که همه انسان‌ها در پیشگاه خداوند متعال یکسان هستند و هیچ کس بر دیگری برتری داده نمی‌شود، مگر از روی تقوا و تقرب به پروردگار. در ماده 1 این اعلامیه نیز آمده است که اعتقاد خالصانه و کردار نیک تنها راه رشد و توسعه مناسب کرامت انسانی است. بنابراین با این عقیده موافق است که کرامت ذاتی با اعتقاد خالصانه و حسن خلق ایجاد می شود.

این مقاله با روشن کردن مشکلات هر یک از استدلال‌های رقیب، بحث تمایز بین کرامت ذاتی و اکتسابی را ارائه کرد. اینک برای تأیید یافته‌های مقاله به برخی از منابع ثانویه در اسلام مراجعه می‌کنیم. از نظر حضرت علی(ع) کرامت انسان مشروط نیست. وی در توصیه‌های خود به مالک اشتر نخعی پس از انتصاب وی به عنوان والی مصر بر این نکته تاکید می‌کند که حکومت اسلامی بدون توجه به دین و مذهب با مردم چگونه رفتار کند. امام علی (ع) در این باره تأکید می‌کند: «مالک! شما باید در ذهن خود مهربانی، شفقت و عشق به سوژه‌های خود ایجاد کنید. با آنها طوری رفتار نکنید که گویی حیوانی حریص و درنده هستید و گویی موفقیت شما در بلعیدن آنهاست. مالک را به خاطر بسپار که در میان رعایای تو دو قسم است: کسانی که ایمانشان مانند توست. آنها با شما برادرند و کسانی که دینی غیر از دین شما دارند، انسانهایی مانند شما هستند. مردان از هر دو دسته از همان ضعف‌ها و ناتوانی‌هایی رنج می‌برند که انسان‌ها به آن گرایش دارند، مرتکب گناه می‌شوند، عمدا یا احمقانه و ناخواسته دست به گناه می‌زنند، بدون اینکه متوجه عظمت اعمال خود شوند. رحمت و شفقت شما به کمک آنها بیاید و به همان اندازه که انتظار دارید خداوند شما را مورد رحمت و مغفرت خود قرار دهد.»

همانطور که بر خلاف همه نظرات متخاصم که در بالا ذکر شد، در توضیح مشاهده می‌شود. آیات متعددی از قرآن کریم در مورد کرامت انسان در این خصوص بیان شده است که به وضوح بیانگر آن است که همه انسانها صرف نظر از تعلقات دینی خود از کرامت ذاتی برخوردارند. اگر چنانکه وهابیان می‌گویند کرامت ذاتی برای انسان نبود یا چنانکه علمای وهابی ادعا کرده‌اند در اثر کفر یا سوء رفتار از بین می‌رفت، امام علی(ع) از آن مهم آگاه بود. اما توصیه وی مبنی بر رفتار مساوی با مؤمنان و غیرمؤمنان دولت اسلامی به وضوح رویکردهای رقیب فوق را تقبیح و موید موضعی است که در این مقاله ارائه و اتخاذ شد. نتیجه گیری بدیهی است که مفهوم کرامت ذاتی انسان پایه و اساس همه حقوق بشر را تشکیل می‌دهد. با این حال، بین فیلسوفان و علمای حقوق درباره مفهوم کرامت ذاتی اتفاق نظر وجود ندارد. مفهوم کرامت ذاتی یکی از آموزه‌های ضروری ادیان ابراهیمی است و از طریق این ادیان در گفتمان حقوق بشر نفوذ کرده است.

برخی از علمای وهابی بر این عقیده‌اند که فقط مؤمنان استحقاق احترام و کرامت را دارند. متفکران مسلمان دیگری نیز هستند که با استناد به آیاتی از قرآن کریم بر کرامت ذاتی انسان تأکید دارند. آنها معتقدند که نوع دیگری از کرامت اکتسابی وجود دارد که به منزله برتری انسانهای پارسا بر مردم عادی است. در این مقاله متوجه شدیم که کرامت ذاتی انسان که در منشور بین‌المللی حقوق بشر و در گفتمان حقوق بشر به کرات اشاره شده است، همان مفهومی است که در آموزه‌های دینی به آن پرداخته شده است و از طریق همین آموزه‌ها است که مفهوم حقوق طبیعی وارد اسناد حقوق بشر شده است.

از نظر کرامت ذاتی انسان بین مؤمن و غیر مؤمن فرقی نیست. اما در قرآن کریم به صراحت استدلال شده است که کرامت دیگری نیز وجود دارد که باید اکتسابی باشد و موجب تقرب انسان به خداوند متعال شود. برخلاف کرامت ذاتی، کرامت اکتسابی در همه افراد یکسان نیست. از فردی به فرد دیگر متفاوت است و برای شکوفایی استعدادهای انسانی و تکامل کرامت اکتسابی، داشتن اعتقاد خالصانه و التزام به حسنات لازم است. اما گنجاندن یک اصطلاح اخلاقی در سند حقوق بشر نه تنها هدفی را دنبال نمی‌کند، بلکه آن را مبهم و غیرقابل تشخیص می‌کند، زیرا شأن اکتسابی در محدوده اسناد حقوق بشری قرار نمی‌گیرد و باید در حوزه‌های اخلاقی مورد بحث قرار گیرند. و دین با مراجعه به آموزه‌های اساسی اسلام در می‌یابیم که همه افراد بدون هیچ گونه تمایزی از نظر اعتقاد دینی، نژاد، جنسیت و زبان از کرامت ذاتی برخوردارند. اما کرامت اکتسابی که با اعتقاد خالصانه و تقوا به دست می‌آید، موجب برتری نیکوکاران بر دیگران در پیشگاه خداوند است. در گفتمان حقوق بشر فقط از کرامت ذاتی صحبت می‌کنیم و ابزار حقوق بشر با کرامت اکتسابی انسان درگیر نمی‌شود.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha