به گزارش ایسنا، حجتالاسلام والمسلمین باباخانی - رئیس سازمان هیات و تشکلهای دینی کشور- در بخش اول گفتوگوی خود با ایسنا به موضوعاتی همچون دولتی فضای هیات، چگونگی برخورد با هیاتهای مذهبی متخلف، تولید دانش در هیات و اصلاح نگاه رسانه به هیات پرداخت.
وی در بخش دوم این گفتوگو به موضوع مداحمحور بودن برخی هیاتها، حفظ آئینها و مناسک قدیمی عزاداری، سلبریتی شدن مداحان، چگونگی عملکرد رسانهها در پرداختن به موضوع هیات، سرود و نقدمنصفانه هیات و مداحان پرداخت که در ادامه میخوانید:
هیات باید محور باشد نه مداح
آقای باباخانی به گفته خودتان در تهران جلسات مداحمحور داریم، به نظر شما این آسیب نیست؟ در گذشته هیاتهای ما واعظ محور بودند مثلاً میگفتند پای منبر حاجآقا فلانی برویم و فضای معنوی را درک کنیم و احیای دین اتفاق میافتاد اما الان به جای درک مفاهیم دین بیشتر هیاتها شور محور است. به نظر شما این به پایه و اساس هیات لطمه نخواهد زد؟
باید تاریخنگاری آن را دید و بررسی کرد که آیا همیشه هیاتها مداحمحور یا واعظمحور بودند، اینطوری نیست که صرفاً بگوییم که واعظمحور بودند اما حتماً وعظ باید جز ارکان هیات باشد، مداحمحور بودن هم کاملاً منفی نیست مگر اینکه این روزها مداح ما سطحی شده باشد و صرفاً یک جلسه را حول یکسری احساسات اداره و نقصهایی وجود داشته باشد، آن وقت این آفت میشود اما اینکه مداح ما کسی است که خودش هم با دانش تشکیلات و دانش فرهنگی ارتباط برقرار کرده باشد، چه اشکالی دارد؟ ، ما الان مجالسی داریم که شخص دکترای تخصصی دارد و یک مجموعهای را اداره میکند و آن مجموعه فرهنگی است، خدمات متعدد به آن منطقه میدهد، آن منطقه به واسطه این مجموعه فرهنگی، موسسه فرهنگی که هیات محور آن است، منشا خدمات اجتماعی شده است، انواع کارهای رسانهای و تربیتی آنجا رقم میخورد و در همین تهران وجود دارد. اگر آنجا آن آقا مداح و محور است، اشکالی ندارد.
پس ذات مداحمحور بودن مشکل ندارد بلکه اینکه آن مداح در چه سطحی قرار دارد، مهم است، لذا این مهم است که آن فرد چه تواناییای دارد و حالا محور شده است؟، اما اساساً خود هیات باید محور باشد یعنی هیات یک جمع مومنانه است، آن جمع مومنانه باید محور باشد. اساساً سراغ افراد رفتن آفت است، مگر علمای مهذب، یعنی وقتی یک نفر به یک استواری رسید، اگر او محور باشد اشکالی ندارد، بالاخره عرصه فرهنگی عرصهای است که افراد مهم هستند، معلم و مربی مهم است اینها فرد است اما مربی باید بتواند متربی خودش را به یک عالم بزرگتری وصل کند، به یک مفاهیم و ارزشهای مستقر وصل بکند نه صرفاً خودش مانع این اتصال شود یا به عبارتی واسطه صرف شود، یعنی او صرفاً واسطه باشد، متربی و آن کسی که مخاطب است باید بتواند از این فرد عبور بکند و او را به یک دنیای مفاهیم منتقل کند. کلاً در مکتب ما فرد مهم است اما در فرد نمیمانیم، فرد به ما کمک میکند که ما را به یکسری امور مقدس منتقل کند، آن امور مقدس است که اثر میگذارد، این فرمها فرم و شکل هستند و ما امکان اینکه از فرم خارج شویم را نداریم و مجبوریم با فرمها پیش برویم، شما رسانه کار میکنید یک فرم و یک محتوا دارید و اصل محتواست اما شما نمیتوانید از فرم خارج شوید، فرم واسطه است. بعضی وقتها اهمیت فرم اینقدر بیشتر میشود که آن امر مقدس و محتوا این وسط ذبح میشود که این اشتباه است.
هیات در ایجاد شادی و غم برای جامعه تاثیرگذار است
ـ شما میگوئید فرم کار را نباید خراب کرد، اما در حال حاضر یک مسالهای باب شده که طرف میگوید فلانی کجا میخواند، دیگری کجا میخواند؟ در اصل فرد پایه اصلی کار هیات به شمار میرود، در اینجا چه باید کرد؟
این هم یک قالب حساب میشود. اما این قالب اگر به محتوا بچربد یا ما در آن قالب بمانیم، آنوقت اگر قالب اشتباه هم بکند، اینجا ما به عقب بازگشتیم، اما اگر نه آن واسطه ما را به یک مفاهیم و امر مقدس منتقل کند، ما مسیر را درست رفتهایم. حتماً بعضی از هیاتهای ما اشتباهاتی دارند اما بدانیم که در اوضاعی که رسانه زندگی را متفاوت کرده و کوچک را بزرگ و بزرگ را کوچک میکند، در عرصه هیات هم خودبهخود از این فضا بینصیب نمیماند ولی درمجموع جریان هیات، جریانی است که معنویت جامعه یا به عبارتی مدیریت شادی و غم جامعه را دارد تنظیم میکند و بسیاری از معنویت جامعه مرهون همین هیاتی است که امروز دارد اتفاق میافتد، همین دستههای عزاداری که برپا میشود و بعضاً هم برپا شده، بعضی از افراد در طول سالشان همین مقدار حض از معنویت دارند که با این دسته همراه شوند، شاید به گونهای از زندگی فرد یا آداب و رسومی که داشته وارد یک حسینیه نمیشود، اینکه دسته بیرون میآید و یک مناسک عمومی و مراسم عمومی را رقم میزند، آن کسی که کنار خیابان هم است از این استفاده میکند. بعضاً معنویت جامعه و بعضی از افراد فقط از همین میزانی که داخل جامعه دارد تسری پیدا میکند تامین میشود.
لذا در ایام کرونا ما ضربه بزرگی خوردیم یعنی جریان معنویت جامعه، به خاطر اینکه ما از این فضا محروم بودیم ضربه خورد، قهراً معنویت لطمه دید، بعد از آن ما بحرانهایی را در نسلهای نوجوان و جوانمان داشتیم، حتماً بیتاثیر نیست، چون در حوزه تحصیل شکل تحصیل اساساً متفاوت شد، نوع ارتباط با گوشیهای هوشمند و فضاهای مجازی متفاوت شد. حتماً فرصتهایی هم ایجاد شد، ما امروز مثل سال ۹۲ و ۹۳ نیستیم حتماً ارتباطات ما متفاوت شده، تحول ارتباطات داشتیم، قسمتهای مثبت و منفی داشته و حوزه هیات هم از این موضوع بینصیب نبوده است.
ـ یکی از اتفاقاتی که کرونا رقم زد دسترسی سریعتر و همگانی به فضای هیات بود، بعد از کرونا شما میتوانید با یک گوشی تلفن همراه به راحتی در فضای هیات باشید، به نظر شما این نقطه مثبت است یا منفی؟
فضای هیات با فضای خارج از آن خیلی متفاوت است، مثلاً هیات دعای کمیل شیخ حسین انصاریان را با موبایلم میبینیم، اما کسی که فضای حضوری این هیات را درک کرده، متوجه میشود که یک صدم آن فضا و حال و هوای معنوی را نمیتوان با موبایل درک کرد، البته این موبایل برای زمانی که ما دسترسی به هیات نداریم بد نیست، اگر قهراً نتوانستیم هیات باشیم حداقل به یک بخشی از آن معنویت میرسیم و این کمک میکند.
انتشار کتابی از آداب و رسوم عزاداری در تهران
ـ یک موضوعی که خیلی مهم است اینکه ما یکسری آیینهای مذهبی بومی داریم که قدمت زیادی دارد اما نسلها دارد عوض میشود و شاید یکسری از آئینها در حال از بین رفتن باشد و این اتفاق در شهرهای کوچک سریعتر در حال رخ دادن است، مثل آیینهای طشتگذاری، نخلگردانی، گل مالیدن در لرستان و... آیا سازمان هیات تلاش میکند این میراث را حفظ کند؟
ما در این زمینه در چند بخش داریم کارهایی را میکنیم یکی اینکه خود تجربهنگاری اینها و تقویت جنبههای دانشی آنها در دستور کار داریم، ثبت و ضبط آن و جنبههای مردمشناسانه آن مهم است. ما الان یک کتابی در دستور چاپ داریم که یک مجموعه شاید هزار صفحهای است که در مورد آداب و رسوم تهران در ۱۰۰ سال قبل است، از لباس پوشیدنها، از چیزهای دیگر، یک خانمی زحمت آن را کشیدند و مجموعه اندیشکده هیات هم دارد کمک میکنند که بتوانیم این را چاپ کنیم که اتفاق مهمی در مورد ریشه جریان هیات در تهران است.
یکی، جنبههای نظری است که باید تقویت شود، ما هم از کسانی که در این زمینه قدم برمیدارند را شناسایی، حمایت و سعی میکنیم کمک بکنیم. مطلب دوم اینکه رویدادهایی که برای بزرگداشت اینطور مناسک دیده میشود، ما در شیراز یک مراسم جدیای داریم که از کل کشور میآیند آداب و رسوم خودشان را عرضه میکنند، نفرات برگزیده انتخاب و رسانهای میشود، ما سعی کردیم اینها را هم ببینیم و هم تقویت کنیم. البته اینها خیلی کمتر از آن چیزی که ما نیاز داریم، بوشهر سردمدار جریان نویی از عزاداریهای جنوب کشور است. به عنوان پایتخت مقاومت برنامهای را سازمان تبلیغات در بوشهر دارد دنبال میکند، اساساً جنس عزاداری که در خوزستان و مجموعه شیراز است، خیلی تحت تاثیر بوشهر است و بوشهر به عنوان پیشتاز بوده است، آنجا یک برنامه مفصلی از سال پیش آغاز شد و امسال هم با جدیت دنبال میشود که ما باید آن فضاها را تشویق بکنیم.
اینها کاری است که ما داریم دنبال میکنیم که رویدادهایی از این دست تشویق بکنیم. کسانی که به اینها بها میدهند و این ارتباطات را توانستند حفظ بکنند را هم تشویق میکنیم، موانع جلوی آنها را برمیداریم و سعی داریم کسانی که تلاش میکنند این فضا را مخدوش بکنند، مقابل آنها بایستیم. البته برخی آئینها نیز ارتباطشان را با محتوا از دست دادهاند، اینجا باید آن ارتباط تقویت شود، اگر میخواهد بماند، فرم و محتوا به مانند جسم و روح میماند، وقتی جسم از روح تهی شد، مردار شود و آن خاصیت خودش را از دست خواهد داد. در بعضی از مناسک ما ارتباطشان با روحشان فاصله گرفته است و امام حسین(ع) داخلش نیست، یک فرم و یک شکل است و این فرم و شکل بدون محتوا آن اثربخشی مسیحای خودش را نخواهد داشت.
هرکسی توان مالی دارد پای کار ساخت گنجینه هیات بیاید
در طشتگذاری اردبیل مفاهیم بسیار عمیقی وجود دارد که مردم اردبیل تعصب خیلی سفت و سخت به آدابشان دارند و مفاهیمش باید منتقل شود، طشتگذاری مثال توبه است و مفهوم توبه در آن وجود دارد، آن آبی که روی طشت ریخته میشود، به مانند آن آبی که امام حسین(ع) به حر داد، وقتی دفعه اولی که آمدند سیرابشان کردند این تشبیه آن زمان است، این آئین ۳، ۴ روز قبل از اول محرم انجام میشود. وقتی کسی به این مراسم میآید نباید فقط فضای طشتگذاری و این فضای خاص را داشته باشد، این باید بتواند با آن مقام توبه ارتباط برقرار کند و توبه کند و وارد محرم شود و محرم راز شود و این مفاهیم باید توسط وعاظ و هیاتدارها منتقل شود و اینها کارهایی است که ما داریم تقویت میکنیم، خیلی در این زمینه عقب هستیم، ما بعضی از بزرگان را داریم از دست میدهیم که سرپل ما با گذشته هستند و شما به عنوان رسانه باید کمک کنید و ما وظیفه داریم این مسائل ارزشمند و گنجینههای بزرگ را ثبت بکنیم.
ما یک طرحی را به نهادهای مرتبط دادهایم، واقعاً خارج از وسع سازمان هیات و حتی سازمان تبلیغات است، موضوع گنجینه هیات به این ترتیب است که ما میخواهیم از آداب تجسمی، و انواع کارهای نمایشی که میتواند به جریان هیات مرتبط باشد استفاده کرده و همگی را در یک جا تجمیع کنیم، هدف این است که وقتی یک کسی وارد ایران میشود ما جایی داشته باشیم هم اجرای مناسک اقوام و هم آثار و مسائل مرتبط با آن وجود داشته و هم کتابخانههای تخصصی داشته باشد.
ما یک مجموعه مبسوطی در حوزه مناسک نیاز داریم و اسم آن را گنجینه گذاشتیم، موزه گذشته و یک چیز مندرس را تداعی میکند ولی گنجینه یک مفهوم فاخرتری است. ما این طرح را آماده کردیم، دوستان ما دارند روی جنبههای نظری و لوازم آن کار میکنند، امیدواریم نهادهایی که امکان مالی آن را دارند، پای کار بیایند. خوب است که این گنجینه در تهران باشد که وقتی از کل دنیا به ایران میآیند، یک جایی که ما میخواهیم سنتهای خودمان را نشان بدهیم، باشد که بروند آنجا را ببینند. البته لزومی ندارد حتماً تهران باشد اما استقبال میکنیم از هرجایی که مقدمات این کار فاخر را بتواند ایجاد کند. جنبههای علمی و دانشی آن وجود دارد، کسانی که بخواهند روی این قضیه کار بکنند، مجموعهای از بزرگواران هستند که در هیات حضور دارند که میتوانند گنیجنه هیات را مدیریت بکنند و به سرانجام برسانند. امیدواریم ما ببینیم صحنهای را که یک فضایی را برای گنجینه هیات به سرانجام رسیده و صرفاً کُلنگ آن زده نشده باشد و بتواند به مرحله آخرش برسد.
از اشتباه بزرگ بعضی رسانهها در سلبریتی کردن مداحان غافل نشویم
ـ یکی از آسیبهایی که امروز خیلیها به آن انتقاد دارند این است که مداحان ما به دنبال سلبریتی شدن هستند و این هم فضای هیات و هم شخصیت مداحان را گاهی دچار تزلزل میکند، چون خودشان را در همه مسائل محق ارائه نظر میدانند، به نظر شما میشود این فضا را مدیریت کرد؟
موضوع سلبریتی شدن صرفاً ربطی به هیات ندارد در جاهای دیگر بروز داشته و آفات سلبریتیها در چهرهها اساساً آفات زیادی دارد، در دنیا و در صنعت سینما و ورزش و جاهای دیگری هم میبینیم که آثار مخرب زیادی دارند و سوداگران پول و قدرت از این فرصت استفاده میکنند و آنها دوست دارند این بازی داغتر شود، البته این موضوع به جریان هیات نمیخورد و حرف شما درست است، جریان چهره شدن با جریان عمق هیات اصلاً تناسب ندارد، هیات میگوید شخص باید افتادگی بیشتری پیدا کند، یعنی شخص هر چقدر تواضع و خادمی بیشتری داشته و گمنام باشد بیشتر خریدار دارد، این در تعارض است، اما طبیعت رسانه وقتی میخواهد قلهها را نشان بدهد و برجستهسازی بکند به سمت چهره پیش میرود.
یکی از مهمترین مسائلی که ما داریم و چند سالی است که تلاش را شروع کردیم اینکه رسانهها ما اعم از رسانه ملی و رسانههای دیگری که در کشور وجود دارد از سیاستهای سلبی ما حداقل یک جاهایی تبعیت کنند، یعنی ما باید یکسری قواعد سلبی در این زمینه داشته باشیم و یکسری کارهایی را نکنند و چهرهسازیها و برجستهسازیهایی را انجام ندهند و این خیلی مهم است و ما در این زمینه واقعاً فضای خوبی نداریم
متاسفانه ما در حوزه رسانه دارای یک برنامه جدید در این زمینه نیستیم، یکی از مهمترین مسائلی که ما داریم و چند سالی است که تلاش را شروع کردیم اینکه رسانهها ما اعم از رسانه ملی و رسانههای دیگری که در کشور وجود دارد از سیاستهای سلبی ما حداقل یک جاهایی تبعیت کنند، یعنی ما باید یکسری قواعد سلبی در این زمینه داشته باشیم و یکسری کارهایی را نکنند و چهرهسازیهایی را انجام ندهند، برجستهسازیهایی را انجام ندهند و این خیلی مهم است و ما در این زمینه واقعاً فضای خوبی نداریم، اشکال جدی وارد است، اشکال ابتدائاً و به ذات به مداحان برنمیگردد به آن رسانهای که بین این همه جریان ستایشگری فاخر، سراغ جایی میرود که آفتزده است، این مشکل اوست، متاسفانه کسانی که در این زمینه فعالیت میکنند، افقشان را افق هیات نمیبینند آنها هم فقط میخواهند دنبالکننده و بازدیدکننده خودشان را بالا ببرند؛ لذا از آن چهره استفاده میکنند و یک بدهبستان منفیای تثبیت شده است.
این اتفاق باید یک جایی بریده شود، ما در حوز رسانه ملی داریم تلاش میکنیم، من عضو شورای معارف اسلامی صدا و سیما هستم، داریم تلاش میکنیم ولی پدیده سختی است، عناصری که در عرصه هیات سیاستگذاری میکنند پیش از این حرفها هستند، چون جریان زنده است همه میخواهند یک سهمی داشته باشند، از وزارتخانههای کشور که بیارتباط هستند دوست دارند در جریان هیات حرفی داشته باشند تا آنهایی که مرتبط هستند. اساساً ما سعی کردیم نهادهای سیاستگذاری هیات را که تعیناً یا مستقیم ورود میکنند کنار هم بنشانیم تا گفتوگو بین آنها راه بیافتد و به یک نزدیک شدن راهبردها یا تصحیح راهبردها برسیم و این میتواند موثر باشد. امیدوار هستیم که جریان چهرهسازی در حوزه هیات کمی بهتر از این شود، تلاشهایی دارد اتفاق میافتد، پدیده بسیار سختی است، وقتی فرهنگ اشتباهی رقم خورد اینطور نیست که یک دکمهای بزنیم تا برگردد، ما راههای اشتباه زیاد رفتیم.
ـ تا حالا مداحان معروف را در خصوص موضوع سلبریتی شدن توجیه کردهاید؟
نوع مواجهه ما با مداح، در رسانههایی که دست حاکمیت یا بنگاههای خبری است مهم خواهد بود، رسانهها راهبرد مشخصی را پیگیری نمیکنند. از یکی از موثرین این جریان میپرسیدم که من ۳۰، ۴۰ تا دغدغه دارم، این را همینطوری دارم انجام میدهم، این همینطوریها اینقدر در حوزه رسانه هیات اتفاق افتاده که اساساً در عرصه فرهنگ رسانه فرهنگسازی شده است. لذا آن مداحی که دارد چهره میشود، باید یک مقداری با او گفتوگو کنیم، عمده مشکل از او نیست، اولاً آموزشهای قبلی او مهم است، بالاخره او در کشور حضور دارد و ما باید بتوانیم جریان کثرت را تقویت کنیم که بتواند این فرهنگ منتقل شود. ما شهرهایی در کشور داریم که اساساً در مسائل مالی جریان مداحان شرط کردن و پول مشخص کردن قبیح است و حتی پول گرفتن قبیح شده، ما استانها و شهرهای خوبی داریم که این فضا وجود دارد و فضای عجیبی است، در شهر کناری آن اینطوری نیست اما این شهر را توانسته این فضای کِسوتی و مفهومی را منتقل کند که نوکر دستگاه امام حسین(ع) اصلاً نباید وارد این فضاها شود. فرد مقابل شاید صله بدهد اما او اساساً نباید خیلی به این موضوع توجه کند و خیلی جالب است یک زیستبوم خوبی را در بعضی از شهرها داریم و داریم تلاش میکنیم رسانه اینجا را نشان بدهد که چه اتفاقی دارد میافتد و این فرهنگسازی شود و احتیاج به گفتمانسازی در این عرصه داریم.
در رسانه به هر روشی به موضوع هیات نپردازیم
ـ انتظار شما از رسانه دقیقاً چیست؟ کجا کنار شما بایستد؟
مهمترین چیز فکر کردن است، رسانه میخواهد در مورد یک سرمایه بسیار بزرگی از کشور به نام هیات حرف بزند، فکر کند که چه چیزی از آن را باید برجسته کند یا چه چیزی را باید کوچک بکند؟، متاسفانه دوستان ما که در عرصه هیات کار میکنند خیلی از آنها اساساً هیات را نمیشناسند، به عنوان یک موضوعی که صرفاً مردم از آن خوب بازدید بکنند و ببینند دارند به آن توجه میکنند. حتماً رسانه دوست دارد مخاطبش را بزرگتر بکند اما نه به هر قیمتی، وقتی شما دارید از یک طلای ناب صحبت میکنید، دیگر آن را به هر شکل و روشی جلوی دست نمیآورید، دقت میکنید چون میخواهید استاد اخلاقی را دعوت کنید لوازم حضور او را متناسب با شرایط او رعایت میکنید. ما لوازم کار ورزشی را داریم در رسانه ملی رعایت میکنیم بالاخره ملزومات و فرهنگی دارد اما در حوزه هیات ما این کار را خیلی کم انجام دادیم و متاسفانه هر کسی نظری داده است. در حوزه ورزش هم کارشناس داریم، کارشناسان حرفهای شدند، بالاخره یک چهارچوبی دارند و همه هم قبول دارند این آدم کارشناس است. هنر هفتم سینما چقدر رشد کرده است؟ اما در عرصه هیات که یک عرصه فرهنگی و بومی ماست، رسانه ملی چند کارشناس توانسته معرفی بکند؟ شاید اساساً تلقی او این نبوده که باید این موضوع را کارشناسی کنیم، نمیگویم هر کسی بیاید نقد کند ولی کارشناس عرضه کنیم، در این موضوع تخصصی عمل بکنیم و یک موضوع جلودستی با آن برخورد شده است، درواقع چوب حراج به جریان هیات زدیم، در صورت که هیات جز عمیقترین قسمتهای جریان فرهنگی ماست که یک جمعیت بسیار زیادی از مردم هر آنچه دارند از این فضا دارند.
من یک شب به یکی از جلسات خوب تهران مشرف شده بودم، میدیدم سخنران چه بحث عمیق و معنویای را دارد منتقل میکند و مخاطب بزرگی از جوانان چقدر ارتباط برقرار میکنند! ما در عصر امروز کجا میتوانیم صحنهای را ببینیم که یک جوان یا نوجوان در اوج قوای خواستههای درونی خودش به یک مساله بسیار معنوی و ملکوتی تن بدهد؟ کجا ممکن است و چقدر باید برای آن هزینه کنیم که این ارتباط برقرار شود؟ این وجود دارد و در تهران ما پر است و در کشور ما و روستاهای ما وجود دارد، چرا باید چوب تاراج بزنیم؟ و با هر روشی بخواهیم مخاطب جلب بکنیم؟ البته ما به روشهای نو نیاز داریم، ما امروز نیاز داریم با همه سلیقهها در درس هیات صحبت کنیم اما به این معنا نیست که آنچه را داشتیم کامل کنار بگذاریم، بلکه باید از آنچه داشتیم پلی برای آینده بسازیم، از ظرفیتها درست استفاده کنیم، کار پیچیدهای است، همین که بفهمیم هیات موضوع مهمی است و به هر روشی در رسانهها به آن نپردازیم اتفاق مهمی است.
بحثهایی که امروز صورت میگیرد اگر با افراد و به روشهای مختلف صورت بگیرد خودبهخود ظرفیت نگاه نسبت به هیات متفاوت خواهد شد. من خیلی به این معتقدم که جریانات جدیدی که در عرصه هیات صورت میگیرد توسط کارشناسان در جای علمی و مناسب خودش مباحثه شود تا ابتکارات یک جوری به بدعت منجر نشود، از طرف دیگر اینطور نباشد که ما برای نوجوان و جوان امروز حرف نو نداشته باشیم، هیات باید خودش را برای ۱۴۴۰ آماده کند، برای روزی که تراشههای انسانی کاملاً شاید چیز ملموسی باشد و همه ما از تراشههایی برای انتقال مباحث محفوظات استفاده کنیم، هیات برای آن روز چه چیزی دارد؟ در فضای اِستریم ۳۶۰ درجه، در فضایی که حتی تجسم یک نفر را در خانهاش به وجود بیاورد، عطر آنجا را و خیلی چیزهای دیگر را منتقل کند، هیات ما برای آن روز چه میخواهد بگوید؟ این احتیاج دارد که ما فکر کنیم، آیندهپژوهی کنیم و موضوع را جدی بگیریم. به نظر ما در این فضا ما جلودستی با موضوع هیات مواجه شدیم. به نظرم دهها برنامه مثل برنامه شما باید تولید شود و کار و اتفاق خوبی است.
سرود ما در یک فضای کاملاً رها قرار دارد
ـ نظر شما درباره تولید سرود و نماهنگ توسط مداحان که دارد جلو میرود چیست؟ این فضا باید شکل میگرفت؟ آیا اتفاق خوبی است و کیفیت لازم را دارد؟
موضوع مفصل و پیچیدهای است، در فرهنگ تا چیزی نیاز نباشد مخاطب نمیتواند احساس نیاز نکند، نمیتواند جا بیفتد و تسری پیدا بکند، حتماً یک نیازی وجود داشته، اینکه جاهایی اشتباه رفته، افراط و تفریطی شده، باید در جای تخصصی خودش بحث و بررسی شود. اما ظرفیت سرود خصوصاً در سالهای ابتدای انقلاب اسلامی دیده شده، در دفاع مقدس سرود و نغمات و نوحهها بسیار موثر بود، در دورهای که ما داخل آن هستیم برای نوجوان، برای انتقال مفاهیم موضوع سرود موضوع مهمی است. اینکه مداح باید وارد این فضا بشود یا نشود، من به ذهنم میآید اگر به جنبههای معنوی مداحی که یک تقدسی وجود دارد، لطمهای نزنیم منعی وجود ندارد، البته پیچیده است و نیاز به بحث دارد و بله و نه نیست.
ما حتماً در حوزه سرود مثل جاهای دیگر که برنامه نداشتیم، هر کسی آمده یک سرودی ساخته است، یعنی در یک فضای کاملاً رها قرار داریم، یعنی ما یک رهایی در عرصه فرهنگی داریم، شاید باید در حکمرانی کارهایی برای قانونگذاری بکنیم، ولی موضوع سرود یک چیزی عامتر از چیزی است که به من ربط دارد یا ساختار ما بتواند دنبال بکند. ما احتیاج داریم کارهای فاخر تولید شود، هم ادبیات، هم ملودیها و نغمات و هم اجرای فاخر باید داشت، ذائقه مردم را نباید پایین آورد. متاسفانه تیراژ کثیر است، هر کسی سعی کرده یک کاری تولید بکند، درواقع سرود فضای استاندارد خودش را از دست داده و این خیلی لطمه زده است. اما به نظرم کارهای فاخر هم دارد تولید میشود، امثال ما باید کمک بکنیم که کارهای فاخر تقویت شود و یک رقابت سالمی اتفاق بیافتد، مشکل ما جایی است که یک نهادی میآید یک سرودی را میسازد و به خورد جامعه میدهد، مواردی داشتیم که اجازه نمیدهند کسی هم نقد کند، یعنی هر جلسه نقدی هم برگزار میشود با جلسات مختلف آن جلسه را بهم میزنند. این اتفاق در فضای کشور افتاده و این فضا ناسالم است، اما اینکه شخص ابتکار به خرج بدهد و کارشناسان بیایند نقد کنند و نظر بدهند وجود ندارد.
ما پاسدار این هستیم که جریان نقد جریان سالمی باشد، هم ابتکارات سر جای خودش انجام بشود و هم نقد به شکل صحیحی پیش برود. خودبهخود ذائقه مخاطب آرام آرام تنظیم میشود ولی متاسفانه امروز در همین جریان نقد فضای سرود ما افراط و تفریط میبینیم و بنده خودم را در این زمینه مقصر میبینم که بستر کافی برای گفتوگو را فراهم نکردیم و داریم تلاش میکنیم بسترهای ثابتی برای گفتوگو فراهم کنیم، هر اتفاقی میافتد مورد نقد جدی و منصفانه قرار بگیرد، آن وقت هم ارزش کاری که فاخر است بهتر دیده میشود و همه میفهمند که این کار چقدر قوی است و هم اینکه کسی هم جرات نمیکند دیگر کار ضعیف بسازد وقتی نقد جدی باشد. ما با پدیدهای طرف هستیم که راسالمال ماست، سرمایه ماست لذا نمیتوانیم با دستگاه امام حسین(ع) با موضوعاتی مرتبط با فضای معنوی جامعه، از روی شکمسیری عمل بکنیم و راحت برخورد کنیم.
از مداحان نقد منصفانه کنید
ـ ما با کارشناس موسیقی که صحبت کردیم نقدشان این بود که فلان خواننده وقتی میخواهد یک اثری را درباره امام حسین(ع) تولید کند، باید مجوز بگیرد، کارشناس ببیند و تایید کند و بعد منتشر شود. میگویند دقیقاً ما این را در حوزه سرود و نماهنگهای مذهبی نداریم، چه کسی بر روی شعر، ملودی و انتشار آنها نظارت میکند؟ آنها خیلی راحتتر از ما دارند کارشان را میکنند و کسی هم جرات ندارد به آنها نقد کند که این چه اثری است که تولید کردید، جای این مجوز دادن خالی نیست؟
ما الان در زمانی هستیم که اساساً مجوز دادن لطمه جدی میبیند، یعنی اینکه آیا صرفاً با تنظیمگری از جنس مجوز در حکمرانی قرن ۲۱ میتوانیم کاری را پیش ببریم؟ اگر جلوی آن را بگیریم کارهای زیرزمینی چطور تولید و توزیع میشود؟ یک چیزی آن طرف دنیا درست میشود نوجوان ما سروکله میشکند تا آن را بشنود. سادهانگاری است که فکر کنیم اگر ما جریان مجوز را خیلی سفت و سختش کنیم به راحتی کنترل اتفاق میافتد، این نیست؛ ما جریان نقد فرهنگی را باید سر جای خودش بنشانیم. اساساً بیاید به کار ضعیف آنچنان تاخته شود که شخص جرات نکند چنین کار ضعیفی بسازد، ما باید به کارشناسها بهاء بدهیم، به جریان نخبگی باید بهاء بدهیم، هر کسی اگر سر جای خودش بنشیند، این اتفاق رقم میخورد.
یک پله فرهنگسازی بحثهای کارشناسی است، یکی هم جریانات رسانهای قوی است یعنی ما ارگان و نهادهایی داریم از رسانه ملی گرفته تا بقیه، اینها باید ملتزم به کار فاخر باشند، وقتی آنها سطح را پایین میآورند، کسی نمیتواند با رسانه ملی رقابت کند، سازمان تبلیغات اسلامی با تمام عرض و طولش نمیتواند با رسانه ملی هیچگونه رقابتی بکند، اگرچه ما الان از طریق تفاهمنامه ارتباطات خیلی وثیقی داریم اما نمیتوانیم رقابت کنیم، امکانش وجود ندارد، یک جایی که صدا و سیما یک کاری را میسازد، ۱۰ میلیون، حداقل آن را میبینند، شبکههای ضعیف هم چند بار پخش شود ۳، ۴ میلیون میبینند و میتواند یک موضوعی را کامل فرهنگ بکند و رقابت سخت است. من دو جریان را میگویم جریانات بزرگ و بازیگران بزرگ رسانه هیات باید بتوانیم اینها را به یک التزاماتی بیاوریم و بعد جریان نقد را تقویت کنیم. اگر جریان نقد درست راه بیافتد، بازیگران بزرگ را هم سر خط میآورد و جریان نقد مهم است، جریان نقد نباید به بازیچه تبدیل شود و باید جریان منصفانهای باشد و وابستگی محتوایی داشته باشد نه وابستگی علقههای شخصی، شما در رسانه خودتان میتوانید این را تقویت کنید و اگر این تقویت شود خودبهخود کارهای فاخر تبدیل میشود.
ما در جریان سینما یک بازار داریم، یک جریان نقد داریم اینها میتواند با هم نسبت پیدا بکند و اساساً مخاطب آن کاری که غیر از ذائقه خودش نقد صحیح شود دوست دارد زیرا میتواند روی ذائقه او تاثیر بگذارد. در حوزه جریان مداحی ما این فضا را بیشتر میتوانیم داشته باشیم و چون فضا معنوی است ملاحظاتی دارد، آن کاری که در ۹۰ فوتبال توانستیم بکنیم، نمیتوانیم در مورد یک جریان مداحی و یک هیات انجام دهیم اما میتواند روش خودش را دنبال کند. ما الان با رسانه ملی یک پروژه جدیای را داریم دنبال میکنیم مشکل اول سازمان تبلیغات این است که به ۴۰ ساحت دارد میپردازد که از نظر مالی در آن حد نیست، ما با مشارکتهای مردمی داریم کار را پیش میبریم اما این کار را داریم تولید میکنیم که صرفاً هیات یک پدیده رویدادی نیست بلکه یک پدیده عمیقتر است و میشود در مورد آن گفتوگو کرد و این گفتوگو میتواند برای عموم مردم هم جذاب باشد و ما باید این گفتوگوها را با مردم در عرصه هیات تقویت کنیم، خود این جریان نقد سالمی را تقویت میکند.
ـ یعنی برنامه تلویزیونی دارد تولید میشود؟
بله مقدمات پیشتولید آن شروع شده و مشکلات مالی جدی دارد ولی آقای جبلی و دوستان دارند کمک میکنند که این رقم بخورد. چون سازمان، هیات امنایی دارد، آقای جبلی جز امنای سازمان هیات است و امیدواریم با ارتباطی که در یکسال گذشته تقویت شده ما بتوانیم کارهایی از این دست را در رسانه ملی ببینیم.
دوستانی که اینجا هستند برادرانی که کار پشتیبانی صرف و رسانهای انجام میدهند همه انگار دارند در یک هیات یک خدمت مستقیمی را انجام میدهند، با واسطه و بیواسطه بودن خدمت در فضای معنوی تاثیر ندارد، نوع ارتباطش با امام حسین(ع) است، کسی که اینجا کار میکند ولو حقوقی هم میگیرد اما این را برای امام حسین(ع) خوب تولید میکند و به نظرم این خادمی دستگاه امام حسین(ع) است.
برای مطالعه بخش اول این گفتوگو میتوانید در اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام
نظرات