این کارگردان تئاتر در گفتگو با ایسنا با تشریح ویژگیهای این اثر نمایشی، تاکید کرد که نمایشهای بزرگ و فاخر ملی میهنی باید مورد حمایت بخش دولتی قرار بگیرند.
او که پیشتر نمایش «هفتخان اسفندیار» را اجرا کرده است، درباره پرداختن به شاهنامه در دو اثر نمایشی تازه خود توضیح داد: «نبرد رستم و سهراب» در جهت دغدغه و باور مشترک ما درباره مفهوم وطن روی صحنه میرود. به این معنا که نمایش این باور مشترک را به نمایش میگذارد.
پارسایی با اشاره به علاقهمندی مردم کشورمان به شاهنامه افزود: مردم ما قصههای شاهنامه و به ویژه داستان نبرد رستم و سهراب را دوست میدارند و ما نیز با در نظر گرفتن همین علاقهمندی، تلاش کردهایم این اثر را با بهرهگیری از همه امکانات فنی، ماشینری، نورپردازی، انیمیشن، جلوههای ویژه میدانی و ... برای مردم دیدنی کنیم.
او اضافه کرد: اجرای نمایشهایی همچون «الیورتویست»، «بینوایان»، «هفتخان رستم» و ... برایم تمرینی بودند تا به ساختار مناسبی در رابطه با اجرای نمایشهای ملی دست پیدا کنم؛ کاری که سرشار از شاخصههای نمایشهای ملیمان باشد. پیشتر با اجرای «هفتخان اسفندیار» کوشیدم این نمایش را در سالن روی صحنه بیاورم اما حال در یک میدان بزرگ با بیش از چند هزار تماشاگر مواجهیم و تلاش کردهایم همه تجربیات پیشین را برای اجرای یک نمایش ایرانی با روح حماسی و آیینی با شاخصهای تئاتر ملی تجربه کنم و البته که همواره مشغول تجربهاندوزی هستم.
پارسایی درباره اجرای نمایشی بزرگ و پرهزینه در شرایطی که اجرای تئاتر با دشواریهای گوناگونی همراه شده است، توضیح داد: اعتقادم این است که نمایش، خود مرا میخواند. ما برای چنین تدارکی دعوت میشویم و حال آنکه از ابتدا چنین تصوری برای اجرای کارمان نداریم. اما در رویارویی با شاهنامه و آوردگاه رستم و سهراب، کم کم این شکل از اجرا پدیدار شد و به تدریج از سالن اجرا به فضای باز رسیدیم و محیطی بزرگ همچون استادیوم تنیس را مناسبترین محل برای اجرای این اثر یافتیم.
او ادامه داد: خوشبختانه با حمایت بخش خصوصی به این اجرا رسیدیم و البته که از آغاز به فرجام کار فکر نمیکنم که مثلا کار، چه ابعادی خواهد داشت. این نمایش حاصل یک سال و نیم تلاش است که این مهندسی اجرا را ایجاد کرده و در اجرای آن از احشام، نورپردازی و ماشینری کمنظیری در تئاتر ایران بهره بردهایم و تعداد افراد زیادی علاوه بر بازیگران اصلی در کنارمان هستند. در حد بضاعتمان تلاش کردهایم نمایشی آبرومند مقابل تماشاگران بگذاریم. ضمن اینکه امیدوارم بعد از این، استادیوم تنیس به عنوان یک پایگاه فرهنگی، مورد استفاده گروههای هنری قرار بگیرد.
پارسایی، تماشاگران تئاتر را سرمایهای بزرگ خواند و در پاسخ به اینکه با توجه به قیمت بلیت این اثر، نمایش خود را برای چه طیفی از تماشاگران اجرا میکند، گفت: در این سالها در جریان شکلگیری آثار نمایشی به عنوان هنری گران، پرزحمت با بازدهی ضعیف اقتصادی بودهام. به طوری که اگر یارانه تئاتر نباشد، حتی اجرای یک نمایش کم پرسوناژ با امکاناتی محدود و در سالنی با ظرفیت ۱۰۰ صندلی نیز به سختی روی صحنه میرود. اگر چنین نمایشی را با پایینترین رقم دستمزد، در حد دستمزد کارگری در نظر بگیریم، دستکم بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون تومان هزینه خواهد داشت و از آنجاکه گروه نمایشی باید ۲۰ درصد فروش گیشه را به سالن بدهد، باید به فروشی حدود ۱ میلیارد تومان دست پیدا کند تا بتواند هزینههای تولید خود را جبران کند. بنابراین لازم است قیمت بلیت این نمایش حدود ۳۳۰ هزار تومان تعریف شود.
پارسایی با اشاره به رقم ناچیز کمک هزینه گروههای نمایشی افزود: عملا به دلیل اینکه یارانههای نمایشی، کفاف هزینههای این هنر گران را نمیدهد، بخشی از هزینه کار را مخاطب تامین میکند. بنابراین وقتی نقدینگی لازم را برای حمایت از گروه نمایشی نداریم، آن گروه به ناچار باید بلیت خود را طوری قیمتگذاری کند تا بتواند هزینههای تولید کار را پوشش بدهد.
او ادامه داد: نمایش ما بیش از ۳۰۰ نفر عوامل دارد و علاوه بر هزینههای بالای آمادهسازیاش، هزینه زیادی انجام شد تا فضای استادیوم تنیس برای اجرای تئاتر تجهیز شود. قیمت بلیت نمایش ما از ۵۹۰ هزار تومان شروع میشود و تا یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است و اگر پایینتر از این باشد، ضرر میدهیم. در حال حاضر ۵۹۰ هزار تومان رقمی است که برای بسیاری از هزینههای روزمره و بدیهی میپردازیم.
او با یادآوری بهرهمندی نمایش قبلیاش از حمایت دولتی توضیح داد: از آنجاکه در نمایش «هفت خان اسفندیار» مورد حمایت یک ارگان دولتی قرار گرفتیم، توانستیم قیمت بلیت را از ۷۰۰ هزار تومان به ۳۰۰ هزار تومان برسانیم اما در این اجرا از چنین حمایتی برخوردار نیستیم ضمن اینکه امکانات فنیاش بسیار گستردهتر است. اگر بخواهیم نمایشی با کیفیتی بالا روی صحنه ببریم که مورد پذیرش مردم باشد، باید بتوانیم هزینههای تولیدش را هم تامین کنیم.
پارسایی خاطرنشان کرد: هر اثر هنری که فاخر نامیده میشود، یا باید از یارانه نمایشی برخوردار شود یا مردم علاقهمند، در تامین هزینههایش مشارکت کنند.
او ادامه داد: برای تماشاگرانی که از تمکن مالی کمتری برخوردار هستند، فرصتهایی فراهم کردهایم که به جز صندلیهای ۵۹۰ هزار تومانی، از صندلیهای دیگری استفاده کنند و به زودی چندین سانس را در نظر میگیریم که این عزیزان بتوانند نمایش را ببینند. به هر حال چارهای نداریم و اگر قیمت را پایینتر از این در نظر میگرفتیم، ضرر میکردیم و نمیتوانستیم دستمزد عوامل گروه را که دستمزد عجیب و غریبی هم نیست، بپردازیم.
این کارگردان از تماشاگران و مردم خواست درباره قیمت بلیت نمایشش پیشداوری نکنند و توضیح داد: در شرایط فعلی، اگر دستگاههای فرهنگی که موظف هستند از آثار نمایشی به عنوان بخشی از نیاز روحی و روانی مردم ، حمایت کنند، گروه اجرایی میتواند با بهرهمندی از یارانه دولتی، بلیت نمایش خود را قیمتگذاری کند. بنابراین یا نباید چنین آثاری تولید کرد یا اگر قرار است تولید کنیم، باید مورد حمایت قرار بگیریم.
پارسایی تاکید کرد: با در نظر گرفتن این نکات، از تماشاگران میخواهم پیش از دیدن نمایش درباره قیمت بلیت آن پیشداوری نکنند چراکه با دیدن کار متوجه حجم عظیم هزینههای آن خواهند شد و در مییابند که ما کمفروشی نکردهایم و نگاه تجاری نداشتهایم.
او با تاکید بر اینکه برای قشر خاصی تئاتر کار نمیکنم، اضافه کرد: مردم، مردم هستند و همه آنان مورد احترام من. این نمایش نیز همچون خود شاهنامه متعلق به مردم است. همه آثار نمایشی نیز نیازمند تماشاگران فهیم تئاتر هستند اما صرفا نمیتوان از بخش خصوصی انتظار داشت که اثر تولید کند و قیمت بلیت را پایین بیاورد بدون اینکه مورد حمایت قرار بگیرد. در حال حاضر ممکن است دستگاههای فرهنگی متعددی هم به ما کمک کنند ولی در قیمت بلیت تاثیری نخواهد داشت چون اصل هزینههای کار بالاست. به عنوان نمونه چندین میلیون تومان هزینه کردهایم تا بتوانیم برق محیط را برای اجرای تئاتر تجهیز کنیم. دستگاههای خنککنندهای که در این محیط استفاده میشوند، برق زیادی مصرف میکنند و هزینه برق هم بر عهده خود گروه است. اینها نمونههای کوچکی از هزینههای ماست.
پارسایی ادامه داد: بنابراین باید نگاه منصفانهای به قیمتگذاری بلیت آثار هنری داشته باشیم چراکه همه هزینههای سرسامآور روتین زندگی، هر روز به ما تحمیل میشود ولی در بخش هنری چنین نیست. همچنانکه همین که پای تعطیلی به میان میآید، اولین جایی که تعطیل میشود، فعالیتهای فرهنگی است.
او با اشاره به شعر سهراب سپهری «چشمها را باید شست/ جور دیگر باید دید» افزود: برای تولید آثار بزرگ ، فاخر و تاثیرگذاری که برخاسته از مفاهیم ارزشمند جامعه باشد، باید هزینه کنیم و بخش دولتی باید به میدان بیاید. در تمام دنیا شهرداریها از آثار فرهنگی و ملی حمایت میکنند ولی ما چنین روالی نداریم. باید آثار هنری را از این جهت قضاوت کنیم که هر اثر متناسب با شرح هزینههایش چگونه قیمتگذاری میشود. هر اثر هنری با توجه به گروه اجرایی و لوکیشن اجرایش، هزینه متفاوتی خواهد داشت. من هم گرانی و فشار اقتصادی را درک میکنم ولی در حد توانمان قیمت بلیت را کاهش دادهایم.
این کارگردان که پیش از این نمایشهای موزیکالی چون «الیورتوییست» و «بینوایان» را اجرا کرده است، تاکید کرد: «نبرد رستم و سهراب» یک نمایش موزیکال یا کنسرت تئاتر نیست بلکه یک سوگ نمایشی عظیم و حماسی است که در گونه تراژدی میگنجد. در این نمایش هیچ سازی دیده نمیشود و فضای کار اجازه نمیدهد که این نمایش را در قالب چیزی به غیر از یک نمایش آیینی اجرا کنیم. تلاش کردهایم با بهرهگیری از عناصر تعزیه، نمایش خود را در قامت یک نمایش ایرانی اجرا کنیم و اصل نمایشمان هم باور مشترک وطن است، همان چیزی که رستم به عنوان قهرمان شاهنامه برایش میجنگد.
انتهای پیام
نظرات