به گزارش ایسنا، فداکاری و مقابله با ظلم یکی از مولفههای سبک زندگی اسلامی است که جبهه مقاومت آن را سر لوحه کار خود قرار داده است، اما رژیم صهیونیستی با ابزارهای گوناگون و ایجاد رعب و وحشت به مقابله با آن پرداخته است.
اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس صیح امروز در تهران به شهادت رسیده است. برای واکاوی تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی در مقابله با جبهه مقاومت با یعقوب توکلی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و نویسنده کتاب «دو نظریه تروریسم و فداکاری در ایران» به گفتگو نشستیم که در ذیل میخوانید:
در آغاز گفتوگو لطف کنید تعریفی از ترور به خصوص تروریسم دولتی ارائه دهید؟
تروریسم، قتل بدون اطلاع است، ترور چاقوی دولبه است که گاهی اسباب تجاوز به شمار میآید و ستمکاران برای اهداف خود از آن بهره برده و در برخی مواقع ابزاری برای دفاع در مقابل متجاوزان است.
بیشترین ترورها توسط دولتهایی صورت گرفته است که به روش ظالمانه و بسیار وحشیانه مبادرت به اعمال قتل میکردند و این قتلها را صورت قانونی نیز جلوه میدادند در حالی که قانونی نبود و این گونه ترورها در همه عالم از غرب تا شرق ادامه داشته است نسبت دادن اینگونه اقدام به گروه یا افراد خاصی مشخصا تعریف درستی نیست.
تروریسم دولتی، تروریسمی است که دولت از طریق ابزارهای حکومتی با هدف ایجاد رعب، وحشت و حذف مخالفان دست به ارتکاب آن میزند، تا از این طریق، مخالفان را سرکوب و شهروندان را به فرمانبرداری از خود مجاب کند. در این مدل از عملیات تروریستی، دولت با استفاده از فرصتهای امنیتی، قضایی، مالی و تبلیغاتی زمینه از بین بردن مخالفان را فراهم میسازد و در صورتی که بتواند دست به چنین اقدامی بزند با استفاده از همان ابزار، در پوشش اقدامات خود، آنها را پنهان میکند.
این درست که سازمانهای سیاسی در مسیر رسیدن به اهداف خود ترجیح میدهند، که با اعلام و اقدام به ترور و پذیرش مسئولیت آن، مسیر را برای رسیدن به اغراض خود هموار سازند، اما دولتها ترجیح میدهند که نقش آنها در عملیاتهای تروریستی که انجام میدهند پنهان بماند؛ خواه این عملیات در داخل حوزه نفوذ قدرت آنها باشد، خواه خارج از آن و در عرصه بینالمللی اتفاق افتد؛ زیرا در عرف سیاسی اقدام دولتها به ترور و رفتار غیر قانونی فاقد مشروعیت قانونی و پذیرش اجتماعی و بینالمللی است، به همین دلیل، همیشه ترورهای دولتی در هالهای از ابهام گذاشته میشود.
در مواردی خاص دولتها ترجیح میدهند ترورها را اعلام کنند تا، از این طریق، هم رعب و وحشت در میان مخالفان خود ایجاد نمایند و هم اعلام نمایند که هیچ قید قانونی و حقوقی مانع آنها در راه رسیدن به اهدافشان نیست. در این میان تروریسم دولتی رژیم صهیونیستی، تروریسم آشکار و علنی است که این دولت با اعلام اهداف و گزینههای تروریستی خود عملاً از این روش استفاده میکند و در اعلام آن تردید نمیورزد.
قتل شهید اسماعیل هنیه، حجهالاسلام سید عباس موسوی همراه همسر و فرزندانش، ترور دکتر محمدابراهیم فتحی شقاقی، شیخ راغب حرب، شیخ احمد یاسین، دکتر عبدالعزیز رنتیسی، اقدام به ترور خالد مشعل و هزاران مورد ترور و آدم ربایی و گروگانگیری کاملاً آشکار که گستردگی و وقاحت در انجام آن، در تاریخ معاصر و جامعه جهانی بینظیر است. رژیم صهیونیستی به صورتی کاملاً آشکار و علنی مسئولیت انجام آن را میپذیرد و آن را اقدامی در مسیر مبارزه با تروریسم اعلام مینماید.
با وجود این، قدرتهای برتر جهانی، که اهدافی را در نقاط مختلف جهان پی گرفتهاند، به طور گسترده، از ابزار مختلف تروریسم استفاده کرده و میکنند. بررسی تاریخ دولتهای انگلستان، فرانسه، آمریکا و شوروی در مناطق تحت نفوذ اشغال حکایت از آن دارد که این دولتها به نحو گسترده از عنصر اتهام تروریسم علیه مخالفان و جنبشهای آزادیبخش استفاده میکنند و خود در موارد متعدد دست به اقدامات تروریستی زدهاند. نکته جالب توجه در بهرهمندی این دولتها از تروریسم آن است که تلاش میکنند از عناصر بومی و نیروهای دست چندم بهره بگیرند.
سازماندهی کمیته مجازات در دوره مشروطه و «شبکه بدامن» در نهضت ملی شدن صنعت نفت و ترورهای سیاسی مختلف در ایران توسط انگلستان و حمایت از تروریسم رضاخان و محمدرضا پهلوی، پیوند یافتن ایالات متحده امریکا با گروه فرقان، حمایت گسترده از سازمان مجاهدین خلق در ایران و سپس در اروپا و عراق، سازمان تحت حمایت شاپور بختیار و بهرام آریانا، حمایت گسترده اتحاد شوروی از حزب توده و اقدامات تروریستی آن، حمایت دولت فرانسه از سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت به رهبری ابوالحسن بنی صدر و مسعود رجوی، از موارد محدود و البته قابل بررسی گستردهتر پیوند یافتن تروریسم دولتی و تروریسم سازمانیافته سازمانی است که نماد عینی تروریسم بینالمللی نیز است.
انتهای پیام
نظرات