به گزارش ایسنا، با تعطیلی مدارس و شروع تابستان بسیاری از خانوادههایی که کودک پیش دبستانی یا مدرسهای دارند، دغدغه پر کردن اوقات فراغت کودکانشان را دارند، و به دنبال این هستند که به نوعی این زمان را با کلاسهای آموزشی، تفریح و سرگرمی پر کنند. اکثر این خانوادهها سعی میکنند با توجه به شرایط کاری و مالی خود کلاسهایی را برای کودکشان انتخاب کنند که بهترین کارایی را برای آنها داشته باشد. در این بین خانوادههایی وجود دارند که میخواهند از حداکثر فرصتهایی که کودکشان دارد، نهایت استفاده را کنند و به نوعی کودک را بمباران کلاس میکنند. حال سوال اینجاست که والدین میتوانند هر کلاسی را که خود دوست دارند برای کودکشان انتخاب کنند؟ تا چه اندازه به علایق کودک باید توجه کنیم؟ یا فقط با کلاسهای آموزشی میتوانیم اوقات فراغت کودکانمان را پر کنیم؟ در این زمینه با خانم سالومه حاج آقایی روانشناس بالینی به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
آیا در زمان تحصیل هم مفهومی به نام اوقات فراغت میتوان تصور کرد؟
معمولا مهرماه مدارس شروع میشود و تا اردیبهشت و خرداد ادامه دارد، در این هشت یا نه ماه تحصیلی روی چند مورد از مهارتهای کودکانمان در مدرسه کار میشود. یکی از این مهارتهای خیلی مهم، مهارت اجتماعی است. آنها دوست پیدا میکنند، همکلاسی دارند، با آنها صحبت میکنند در گروه همسالانشان هستند و با آنها در کنار این که درس میخوانند، روزهای خوبی را هم میگذرانند. گاهی وقتها در بین استراحتهای بین کلاسها، با هم خوراکیهایشان را میخورند، کلاسهایی ممکن است داشته باشند. بعضی وقتها، ممکن است حتی دوستیهایشان به خارج از مدرسه هم کشیده شود. د واقع مهارتهای اجتماعی آنها وقتی به مدرسه میروند، خیلی خوب میشود و حالشان بهتر میشود.
همین طور در مدرسه آموزش دارند. بسته به این که کلاس چندم هستند، برای کودکان پایه اول و دوم که تازه خواندن و نوشتن یاد میگیرند به تدرج که بالاتر میروند. مهارتهایشان بهتر و بیشتر می شود. کلاسهای ورزشیشان متنوعتر میشود ممکن است، در همان مدارس کلاسهایی به آنها اضافه شود. و در واقع از نظر آموزش در بعدهای مختلف میبینیم که کودکان مهارت پیدا میکنند. که برای آنها خیلی خوب است.
یکی از مهارتهای مهم دیگر این است که وقتی کودکان به مدرسه میروند، یک روتین خواب و بیداری دارند. در واقع آنها مجبورند، در یک ساعتهای خاصی بیدار شوند و شب ها نیز در ساعتی خاص بخوابند بنابراین خوابشان یک نظمی دارد. انواع مهارتها را در مدرسه کسب میکنند. بعد از آن که به منزل می روند زمانی با خانواده هستند، کارتونی میبینند، تکالیف کم یا زیادی در رابطه با مدرسه داشته باشند، انجام میدهند. مشاهده می کنیم که روزهایشان خیلی خوب میگذرد و حالشان هم خوب است.
وقتی که در مدارس هستم، میبینم که بچهها از بعد از عید روز شماری میکنند تا مدارس تمام شود و به قول خودشان یک نفسی بکشند. ولی ما میبینیم که بچهها یک ماه اول بعد از تعطیلی مدارس شاید خوشحال باشند، اما بعد از آن میبینیم خوشحال نیستند، برنامه، دوست، همسال و بازیهای گروهی میخواهند دوست دارند، برنامه داشته باشند. از محیط خانه و بازیهای تکراری و این که هر ساعتی بخوابند و بیدار شوند، اینها دیگر راضیشان نمیکند و کاربرد زیادی برای آنها ندارد، پس کاری که باید کرد این است که ما تصمیم بگیریم که این اوقات فراغت و تابستانمان را چه جوری باید بگذرانیم، که برای آنها مفید و سازنده باشد.
والدین چگونه میتوانند برای اوقات فراغت کودکانشان برنامهریزی کنند؟
ما به عنوان والدین باید تصمیم بگیریم که بهترین کار برای کودکانمان چه کاری است. اولین کار این است که باید روی مهارتهایشان کار کنیم. به بیان دیگر ما نباید بچههایمان را تک بعدی و تک مهارتی بزرگ کنیم، بلکه باید روی مهارتهای مختلفشان کار کنیم. این مهارتها میتواند، مهارتهای فردی، اجتماعی، آموزشی، رشدی و جسمی باشد همه اینها میتواند باشد که در هر کدام ما باید یک تصمیمگیری برایشان داشته باشیم.
در ابتدا به سراغ کلاسهای آموزشی که بخش مهمی هم است، میرویم. برای شروع ما باید سبک فرزند پروری مقتدرانه را که بخشی از آن این است که بچهها و والدین باید با هم گفتو گو کنند، همین کار باعث میشود که گفتوگو کردن و چگونه تصمیم گرفتن را یاد بگیرند. بهترین کار این است که پدر یا مادر یا هر دوی آنها با فرزندشان بنشینند، نظر او را بپرسند و بگویند شما دوست داری چه کلاسی بروی؟ او هر کلاسی را که میخواهد را اعلام میکند، والدین نام کلاسها را مینویسند، پدر و مادر باید در موقع تصمیمگیری علاقه بچه خودشان را در نظر بگیرند که خیلی مهم است. بنابراین والدین باید با توجه به علاقه بچه و با توجه به شرایطی که دارند هر چقدر که فکر میکنند نه با اجبار بلکه با نظر و علاقه خود بچه انتخاب کنند.
کلاسهای دسته جمعی راهی برای افزایش مهارت اجتماعی کودک
یکی از کلاسهایی که ما انتخاب میکنیم کلاس ورزش است. اگر کلاسها دسته جمعی باشد روی مهارت اجتماعی کودک هم میتواند تاثیر بگذارد. بنابراین در انتخاب کلاس باید به این موضوع هم فکر کنیم، که بچه ما میخواهد مهارت اجتماعیاش هم بالا برود. برای مثال شنا یک ورزش فردی است، برای خود کودک خیلی خوب است، اما با همسالاناش شنا انجام نمیدهد. ولی بازیهایی مثل فوتبال، بسکتبال که تیمی و گروهی هستند را میتوانیم، انتخاب کنیم.
در روانشناسی گفته میشود که بچهها با دو تا قضیه سازندگی ـ ویرانگی مواجهه هستند. اگر بچهها را به سمت سازندگی پیش ببریم، آنها سازنده میشوند یعنی هر چیزی را میتوانند خوب بسازند که این میتواند حتی مهارت اجتماعی باشد و به سمت ویرانگی نروند. پس ما باید کاری کنیم که آنها به سمت سازندگی بروند. یکی از کارهایی که والدین میتوانند انجام دهند، این است که اگر بچه آنها به کلاسی مثل موسیقی، کاردستی یا یک نوع مهارتی که در آن بتوانند چیزی مثل ساختن آهنگ، کشیدن نقاشی یا درست کردن کاردستی، را خلق کنند و در آن خلاقیت باشد. این کلاس خیلی، کلاس مفیدی خواهد بود.
پس ما یک کلاس ورزشی، یک کلاس خلاقیت میتوانیم انتخاب کنیم و در کنارش آموزش زبان است، تا زبانشان تقویت شود. یک زبان خارجی که در آینده به دردشان هم میخورد یاد بگیرند. تا الان سه کلاس ورزشی، هنری و زبان را انتخاب کردیم. این سه کلاس کلاسهای واجبی هستند اگر بیشتر نباشند، همین کلاسها کفایت میکنند. ما نباید بچههایمان را بمباران کلاس کنیم. ما میخواهیم وقت شان را به نوعی پر کنیم که همه مهارتهایشان را در نظر بگیریم.
با چه مهارتهایی میتوان کودک را برای زندگی آینده آماده کرد؟
یکی از دیگر مهارتها، مهارتهای فردی است ما باید از همین الان بچههایمان را برای زندگی آینده آماده کنیم. به چه شکلی؟ این که ما فکر کنیم اگر بچهمان روزی به دلیلی از عهده خودش بر میآمد چه کارهایی لازم است، انجام دهد.
اولین کاری که لازم است انجام دهد، این است که غذایی داشته باشد، تا بخورد. پس ما مسئولیم تا فرزندمان را جوری بزرگ کنیم که بتواند از پس امور ضروری و اولیه خود برآید. نمیگوییم غذاهای سخت درست کند، ولی در حد این که یک غذای ساده مثل نیمرو یا تخم مرغ پخته را بتواند، درست کند. کم کم وقتی که به سن نوجوانی میرسند، از عهده کارهایی که لازم است برای تهیه یک غذای سالم انجام دهند، بر بیایند. پس ما آشپزی را با توجه سن بچهها به آنها یاد میدهیم. مثلا اگر کلاس اول است یک تکه نان در اختیارش قرار میدهیم تا صبحانهاش را خودش درست کند و بخورد، چون خطری برای بچه ندارد. به تدریج که بزرگتر میشود میتواند برای خودش غذاهای سالم ساده درست کند.
اگر که همه کارهای بچههایمان را انجام دهیم آن قدر به ما وابسته میشوند که با نبود ما حتی برای چند ساعت آشفته میشوند. اگر من الان گرسنه شدم چی بخورم؟ پس ما باید در کنار مهارتهایی که به فرزندمان یاد میدهیم، مهارتهای فردی را هم در نظر بگیریم.
بچههایی که نوجوان هستند، در سالهایی که نزدیک است درس یا مدرسهشان تمام شود، ما میتوانیم روزی یا یک روز در میان چند ساعتی را در مراکزی که میشناسیم و یا حتی میتواند محیط کار پدر یا مادر یا اطرافیان باشد، در قسمتهای کارآموزی برای این که یک مهارت کاری یاد بگیرند، مشغول کنیم. در واقع این بچهها هم آماده میشوند تا کم کم سر کار بروند و هم وقتشان به شکل مثبت و سازندهای میگذرد. بنابراین علاوه بر این که یک تجربه خوبی برای آنها باشد، میتواند روی اعتماد به نفسشان هم تاثیر زیادی بگذاردباید گردگیری کردن، تی کشیدن، جاروبرقی کشیدن و مواردی از این قبیل را به کودک یاد بدهیم، نه در حدی که خانه را کامل تمیز کنند در حدی که فکر کنیم که اگر زمانی فرزندمان تنها بود از پس خودش بر بیاید. بتواند یک نظافت شخصی و ابتدایی را راحت انجام دهد. در واقع بچههایمان را با رشد مهارتهای فردی برای زندگی آینده آماده میکنیم.
روزی یک یا نهایتا دو ساعت بچهها میتوانند از گوشی استفاده کنند
یک مسئلهای که وجود دارد این است که خیلی وقتها خانوادهها اعلام میکنند که بچههای ما ساعتهای طولانی از وسیلههایی مثل گوشی، تبلت، لب تاب، تلویزیون و مواردی از این قبیل زیاد استفاده میکنند و ما چیکار کنیم؟ یکی از موارد مهم این است که روزی یک یا نهایتا دو ساعت بچهها میتوانند از این وسیلهها استفاده کنند. نباید بیشتر از این زمان باشد. استفاده از این وسایل توسط بچهها به عنوان چالشی بین خانوادهها و فرزندانشان است، بهترین کار این است، که ما بتوانیم بچههایمان را با کارهای خوب سرگرم کنیم. برای مثال زمانی که در خانه هستند، در آشپزی به مادر کمک کنند. یا این که کتاب خواندن را از آنها دریغ نکنیم. لازم نیست که هر روز به مدت طولانی کتاب بخوانند. برای مثال روزی نیم ساعت حتما باید کتاب بخوانند و این جزو برنامه روزانهشان باشد. برنامههای بیرون از خانه مثل کلاسهای آموزشی و برنامه در طبیعت را برایشان بگذاریم. یا در خانه با همکاری در نظافت خانه یا کمک در آشپزی وقتشان را با کارهای خوب پر کنیم.
زمانیکه وقتشان با کارهای خوب پر شود، خودشان تمایل دارند با دوستشان برای دوچرخه سواری به پارک بروند. یا از تهیه بازیهای فکری خوب در خانه استقبال میکنند. در واقع ما باید جوری برای بچههایمان برنامهریزی کنیم که کارهایی داشته باشند آن را انجام دهند و خودشان علاقه به انجام آنها داشته و انجام این کارها را به استفاده از اینترنت و موبایل ترجیح دهند.
یک بحثی که وجود دارد بحث سواد رسانه است. که یک مبحث جدایی ما باید به کودکانمان یاد بدهیم که چطور از گوشی و اینترنت استفاده کنند و این که استفاده از آنها چه معایب و مزیتهایی دارد. به هر حال در ابتدا بهترین کاری که میشود کرد این است که وقت بچهها را با کارها، تفریحات و سرگرمیهای خوب پر کنیم.
مهارت باعث افزایش اعتماد به نفس در کودکان میشود
وقتی بچهها از وسایلی مثل گوشی یا تبلت زیاد استفاده کنند، این موضوع ناخودآگاه روی خواب شب و روزشان تاثیر میگذارد. صبح ممکن است خیلی دیر بیدار شوند یا شب دیر بخوابند. همین مورد دیر خوابیدن یا بلند شدن، خواب آشفته و بینظم و کسل کننده، باعث میشود در طول روز کسل باشند. پس ما سعی میکنیم خواب شبانه آنها هم یک نظمی داشته باشد، نه مثل زمانی که به مدرسه میرفتند، بخوابند و بیدار شوند. ولی یک نظم متعادلی که زمان خواب یا بیداریشان با ما هماهنگ باشد.
زمانهایی که هوا گرم است و بچهها نمیتوانند بیرون از خانه باشند، یا روزهایی که میبینیم بیشتر وقتشان خالی است، میتوانیم با دوستانی که دارند و خانوادههایشان را میشناسیم، کم کم برنامههایی بگذاریم که با نظارت خانوادهها، بچهها چند ساعتی را با همدیگر در خانه با همسالان خود بازی کنند.
بچههایی که نوجوان هستند، در سالهایی که نزدیک است درس یا مدرسهشان تمام شود، ما میتوانیم روزی یا یک روز در میان چند ساعتی را در مراکزی که میشناسیم و یا حتی میتواند محیط کار پدر یا مادر یا اطرافیان باشد، در قسمتهای کارآموزی برای این که یک مهارت کاری یاد بگیرند، مشغول کنیم. در واقع این بچهها هم آماده میشوند تا کم کم سر کار بروند و هم وقتشان به شکل مثبت و سازنده ای میگذرد. بنابراین علاوه بر یک تجربه خوب برای یچه ها، میتواند روی اعتماد به نفسشان هم تاثیر زیادی بگذارد.
انتهای پیام
نظرات