به گزارش ایسنا، جواد شاملو در یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: از پاییز سال گذشته سریالی شروع به پخش شد که در سرتاسر جهان بینندگان زیادی داشت و هنوز هم چشمان مردم دنیا را به خود خیره کرده است. این سریال در حقیقت آخرین فصل از سریالی است که میتوان نامش را «اضمحلال غاصب» گذارد. سریالی خونآلود که هیچکدام از قتلهایش غیر واقعی نیست. دست و پای کسی در آن با جلوههای ویژه قطع نمیشود؛ هیچ خانهای بهصورت کامپیوتری ویران نمیشود؛ هیچ انفجاری در استودیو صورت نمیگیرد. سریال سرتاسر واقعیت و حقیقت «اضمحلال غاصب» در پانزدهم مهر سال گذشته به فصل آخر خود رسید؛ فصلی که جز «طوفان الاقصی» هیچ نامی برازنده آن نیست. اگر بخواهیم برای این فصل سه قسمت در نظر بگیریم؛ قسمت اول حکایت عملیات بیسابقه حماس بود؛ همان طوفانالاقصی. قسمت دوم، حمله بیسابقه جمهوری اسلامی ایران به خاک رژیم غاصب بود. حملهای همهجانبه و نمایانگر خواستن و توانستن فرزندان امالقرای محور مقاومت. قسمت سوم نیز به تازگی اکران شد: حمله پهپادی یمن به تلآویو به قصد هدف قرار دادن سفارت آمریکا.
سرتاسر این عملیات مثل یک اثر هنری قابل موشکافی است. تازهترین حلقه محور مقاومت، دورترین حلقه این محور و فقیرترین آن؛ پایتخت اسرائیل را هدف قرار میدهد آنهم بهقصد حمله به سفارت آمریکا! یعنی این حمله میشد حمله به دو کشور باشد. اینیکی از زیباترین مصادیق ضربالمثل با یک تیر، دو نشان زدن بود.
پساز این حمله رژیم غاصب تلاش کرد به انحای مختلف خود را دلداری دهد. مثلا اینکه پهپاد مورداستفاده حوثیها ایرانی بوده است. قبول؛ اما اراده حوثیها یمنیالاصل است. که اگر ما فرزندان سلمانیم، آنان فرزندان اویساند. یمن در مقاومت سبک خودش را دارد که به وقتش آن را به همه عالم صادر خواهد کرد. ما ایرانیها در انقلابیگری و استکبارستیزی ادعا داریم و ادعایمان هم به حق است؛ اما آن قومی که هرگز خنجر را از کمر خود باز نکرد، حوثیهای یمن هستند. یمنیها در رزم شناسنامه و اثر انگشت خود را دارند؛ هرچند ادوات جنگشان را از اطرافواکناف جهان گرفته باشند.
همچنین اینکه پهپاد به هدف خورد یا نه مهم نیست. مهم این است که یمنیجماعت در سلحشوری اهل قناعت نیست؛ هرچند که از سالها معیشت و قحطی قناعت را به احسن وجه آموخته باشد. سالهایی که یمن تحت ظلم سعودیها بود، حریص شد اما نه نسبت به آب و نان و عافیت؛ بلکه به جنگ با ظالمان جهان و در رأس آنها، ریشه شیطنت.
رژیم غاصب البته حمله شیران حوثی را تلافی کرد. تأسیسات نفتی و برقی یمن مورد اصابت قرار گرفت، اما تأسیسات اراده و اعتقاد آنان یک ترکش هم نخورد. فراموش نکنیم مبارزه یمن با رژیم اشغالگر را سخت میتوان با منطق ژئوپولیتیک یا رئالیسم تفسیر کرد. برخی تحلیلگران خصومت ایران یا سوریه یا حزبالله با صهیونیستها را ژئوپولیتیکی برآورد میکنند اما انگیزه حوثیها از نگاه هر ناظری، چیزی جز ظلمستیزی ناب محمدی و علوی نیست. تحت حمله بودن برای یمنیها بعد از سالها تجاوز همسایهشان چیز جدیدی نیست. اما آنچه از این مظلومیت هم قدیمیتر است، شور جهاد و حمایت از مسلمین است که در خون این مردم جریان دارد.
انتهای پیام
نظرات