به گزارش ایسنا، شعر این نماهنگ سروده «علی انسانی» است.
این شعر را در ادامه میخوانید:
شکر خدا که مادرم، زاده علیدوست مرا
محبتش عجین شده، در رگ و در پوست مرا
چه غم بود ز محشرم، شفیع اگر اوست مرا
فرشتهها به هلهله غدیر تا مباهله
حوالی احد بیا، به دومین کسا ببین
خاتم انبیاء (ص) نگر، علی مرتضی (ع) ببین
دو گوشواره عرش حق سیده نساء (س) ببین
فاطمه (س) میدهد صله غدیر تا مباهله
لطف خدا بوده به من، که دَم ز حیدر (ع) بزنم
بر آن سرم تا به ابد، همیشه این در بزنم
گر در حیدر (ع) زدهام کِی در دیگر بزنم
خدا دهد به ما صله غدیر تا مباهله
شجاعت علی (ع) ببین، به خیبر و حُنین او
علی (ع) که پشت دین حق، رفته به زیر دِین او
علی (ع) که برده از ازل دل از همه حسین او
علی (ع) امیر قافله غدیر تا مباهله
به گوش من ز زادنم، اذان اقامه گفته شد
نام علی (ع) که بردهام، باغ دلم شکفته شد
همیشه گرد و خاک غم ز خانه رفت و رُفته شد
رها ز هرچه مشغله غدیر تا مباهله
ما به محبت علی (ع)، دل از ازل نهادهایم
ما در قلب خود فقط، به روی او گشادهایم
به بام خانه با اذان ز مام خود، بزادهایم
بخوان ز بعد نافله غدیر تا مباهله
مباهله به شیعیان، مایه فخر و عزت است
ببین به قرآن مبین، ضرورت ولایت است
به حکم قرآن بنگر سخن فقط ز عترت است
گیر از خدا صله، غدیر تا مباهله
انتهای پیام
نظرات