اینها را اسماعیل صرامی میگوید که حدود یک سال است بهعنوان مسئول تئاتر خیابانی استان اصفهان در کانون تخصصی تئاتر خیابانی کشور، فعالیت میکند. او که تحصیلکردۀ رشتۀ تئاتر و هنرمندی فعال در عرصه تئاتر خیابانی کشور است در جشنوارههای بینالمللی و سراسری تئاتر ایران نیز موفق به کسب جوایز و رتبههای برگزیده شده که از آن جمله میتوان به دریافت عنوان بهترین کارگردان و طراح صحنۀ جشنواره تئاتر خیابانی مریوان در سال ۸۷ و کارگردان منتخب چندین دوره از جشنوارههای تئاتر فجر، دفاع مقدس، بسیج، مقاومت، دانشگاهی، دانشجویی و... اشاره کرد.
آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگوی ایسنا با این هنرمند کهنهکار تئاتر است که در آستانۀ انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری از ناگفتههایی میگوید که مانع از پیشرفت تئاتر بوده و چالشهای این مسیر در تئاتر اصفهان بهشمار میروند.
آیا نهاد و سازمان متمرکزی برای رسیدگی به مسائل و چالشهای تئاتر اصفهان وجود دارد؟
در تاریخچه تئاترِ ما در جمهوری اسلامی در همه استانها، نهادی به نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود دارد که تمام گرایشهای هنری نیز زیرمجموعه آن بوده و بهنوعی پدر و مادر ما هنرمندان است؛ اما برخی از نهادهای دیگر در استانها، بهصورت جزیرهای و مستقل عمل کرده، روی قانون متمرکز نبوده و از وزارت ارشاد تمکین نمیکنند که این امر برای آنها، منافعی دربر دارد. همچنین تبعات جزیرهای عمل کردن این نهادها، اختلافافکنی میان هنرمندان و قرار دادن آنها روبروی یکدیگر و حتی وزارت ارشاد است. لازم به ذکر است که متأسفانه این شرایطِ جزیرهای عمل کردن، تنها در استان اصفهان وجود دارد؛ زیرا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سراسر استانهای دیگر تنها یک شورا به اسم شورای ارزشیابی نمایش دارد که تنها یک اداره هنری در معاونت هنری آن مدیریت میکند، ولی متأسفانه یکسری نهادها برای خود شوراهای جداگانه تشکیل داده و بهصورت سلیقهای از نمایشها حمایت میکنند که سبب اختلافافکنی میان هنرمندان تئاتر، رنجش و ناامیدی آنها شده است.
در واقع این اتفاق، منجر به دستهکشی و یارکشی در این نهادها میشود که به نفع دلالها یا پیمانکارها است که از این طریق بیزینس میکنند و ارزشی برای تئاتر قائل نیستند؛ این مسئله سبب شکلگیری و وجود مافیا در عرصه تئاتر شده و تئاتر به ابزاری برای کاسبی برخی افراد در قدرت پنهان، تبدیل شده است که از کنار آثار و تلاشهای هنرمندان این حرفه منفعتطلبی میکنند. راهحل مسئله این است که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها و مرکز هنرهای نمایشی کشور، به نهادهای معرفیشدۀ خود در حوزه تئاتر این استان ازجمله انجمن نمایش استان و یا کانون تئاتر خیابانیِ خود اعتبار بخشیده و خود نیز نظارت کند، نه اینکه صرفاً آنها را معرفی و رها کند!
در شهر نصف جهان، باید همه بهصورت یکسان در میدان فرهنگ و هنر و در حوزه نمایش حضور داشته و نمایشهای خود را اجرا کنند و ما نباید صرفاً میدان را به افرادی بسپاریم که بهاجبار در کنار دلالها به کسب معیشت میپردازند؛ بلکه جوانها، همه فعالان و دلزدگان همه نسلها نیز باید فرصت کار کردن و امرار معاش از تئاتر داشته باشند و در فضای رقابتیِ سالم هنرنمایی کرده و خود را اثبات کنند. درمجموع باید بگویم بله؛ چنین نهادی برای مطالبه هنرمندان و رسیدگی به مشکلات وجود دارد و معاونت هنری سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استانها از نهادهای دلسوز، قانونمند و موفق در این زمینه است که بهدرستی این مسیر را در پیشگرفته، اما به دلیل جزیرهای عمل کردنِ برخی نهادهای دیگر که پول و قدرت مالی در دست دارند، این امر، جامع و کامل مسیر نشده و موازیکاریِ جزیرههای تئاتر نیز سبب عدم یکدستی هنرمندان و پیشرفت این هنر، درجا زدن و مشاهده برخی بداخلاقیها در این خانواده شده است.
باید در تئاتر، نگاه و عملکرد برخی از ارگانها همانند خانه نمایش حوزه هنری استان که بهحق در هفته هنر انقلاب اسلامی امسال ارزشی، هدفمند و در چارچوب قانون و عدالت کاملاً شفاف بود، تبدیل به یک الگو شود، ولی متأسفانه برخی نهادهای دیگر، تصور، تفکر و عملکردشان نسبت به تئاتر و هنرمندان تئاتری صرفاً بیزینس و به دنبال مُسکنهای موقت برای هنرمندان است و ارزشها نادیده گرفته میشوند و این نگاه و تفکر بیزینسی به هنرمندان، از نظارت و قدرت وزارت ارشاد برای هنرمندان زیرمجموعه خود بهعنوان متولی اصلی کاسته است.
به نظر شما نهادها و سازمانهای مربوطه تا چه اندازه حمایت و سرمایهگذاری دولتی از هنرمندان تئاتر در راستای نمایشهای ارزشی انجام دادهاند؟
هنرمندانِ توانمندِ متعددی در زمینه اجرای نمایشهای ارزشی وجود دارد، ولی سازماندهی برای این بستر در این شهر وجود نداشته و از افراد جهادگری که میخواهند برای مسائل ارزشیمان کار کنند یا هنرمندان را برای این رسالت بزرگ سازماندهی کنند نیز، از سوی رجال سیاسی پشتیبانی نمیشوند که درنتیجۀ این بیتوجهی و عدمحمایت، جهادگران ما ضعیف و دلسرد شده و درنهایت مافیا بهراحتی میتواند به کیسه افروزی برای خود با سوءاستفاده از هنر متعالی هنرمندان فهیم و شایسته تئاتر ادامه دهد.
خروجی موازیکاری جزیرههای تئاتری، به اختلاف میان هنرمندان و دستهکشی منجر شده است که دلالهای مافیایی از آن بهرهبرداری و هنرمندان نیز بهناچار برای تولید آثار خود یا سکوت کرده و یا بیاطلاع هستند و تنها هنگام دریافت مجوز به ارشاد مراجعه میکنند و نگاه ابزاری به این اداره متولی را دارند، نه نگاه قانونی و ساختاری! موازیکاری، آسیب اصلی تئاتر اصفهان است. هر دولتی که در انتخابات بعدی روی کار آمد اگر با موازی کاری در تئاتر استانها مبارزه نکند، پیشرفت تئاتر کُند میماند و عدالت در این حوزه کمرنگ و نمایشهای ارزشی نیز کمرنگتر میشود.
به نظر شما حمایت نهادها و سازمانهای متمرکز از هنرمندان تئاتر تا چه اندازه میتواند در رونق و توسعه تئاتر اصفهان تأثیرگذار باشد؟
ما در حال حاضر به حمایت نهادها و سازمانهای مربوطه در تئاتر در چارچوب قانون و قانونمندی نیاز شدیدی داریم نه قانونگریزی! وظیفه استانداری و فرمانداری این است که عملکرد همه نهادهای مرتبط با تئاتر را در راستای قانونمندی، یکدست کند؛ چراکه اگر تولیدات یکی از این نمایشهای این جزیرههای موازیکار دچار مشکل شود، گریبان همه هنرمندان را خواهد گرفت.
ما باید تمرکز نظارت را بهجای هنرمندان، بر روی ارگانهای و نهادهایمان بگذاریم و دست مافیا و دلالهای پشت پرده را قطع کرده تا همگی در فضای پاک، تئاترِ متعهدانه و ارزشی تولید کنند، چراکه ظرفیت ما در خانواده تئاتر استان مملو از هنرمندان صادق و مظلوم و وفادار بهنظام و ارزشهای دینی و انقلابی است.
انتهای پیام
نظرات