این کارگردان جوان تئاتر در گفتگو با ایسنا با ارایه توضیحاتی درباره شیوه طراحی و اجرایی نمایشش افزود: کانسپت این متن درباره فاصله بین من و دیگری یا بهتر است بگویم فاصله بین نسلهاست و ماجرای مواد مخدر، زمینهای برای پرداخت به این موضوع است.
او ادامه داد: پیش از این، همین کانسپت را در نمایشنامه دیگری دنبال میکردم که به اجرا نرسید و بعد که این ایده را با عباس جمالی مطرح کردم، شروع به نگارش این متن کرد و ماجرا را در قالب مدرسه و رابطه میان یک دانشآموز دختر و رییس هیات مدیره مدرسه و بعد رابطه میان دختر و پدر دنبال کردیم که البته منظور ما، کانسپت فاصله با دیگری و نپذیرفتن اوست که به رابطه پدر و دختری هم محدود نمیشود.
رنجبر، مدرسه را به عنوان اشلی از یک جامعه کوچکتر دانست و افزود: در این جامعه کوچک هم قوانینی هست و مناسبات قدرت، قشر فرادست و فرودست را میسازد. ماجرای نمایش ما با پیدا شدن ماری جوانا در کیف یک دانشآموز آغاز میشود ولی در ادامه به رابطه میان قدرت رییس هیات مدیره و این دانشآموز میرسد.
او که این نمایش را با شیوهای رئال روی صحنه میبرد، درباره شیوه طراحی آن که برای تعدادی از تماشاگران پرسش ایجاد کرده، توضیح داد: نمایش ما یک کار قصهگو است. ما برای طراحی کار، یک پنجره بزرگ را در نظر گرفتیم و صحنه را با کرکره پوشاندیم به طوری که ما به عنوان تماشاگر از پشت پنجره، آدمهای نمایش را میبینیم و حرفهایشان را میشنویم و آنان را قضاوت میکنیم.
رنجبر افزود: نمیخواستم رابطه میان تماشاگر و صحنه یک ارتباط مستقیم باشد بلکه تعمد داشتم که تماشاگر به وضوح سخنان بازیگران را متوجه نشود و برای شنیدن آن بدن خود را تغییر بدهد و جا به جا بکند. یعنی میخواستم بدن تماشاگر را درگیر کار کنیم و به او نشان بدهیم شما در زندگی کسانی دخالت میکنید و آنان را داوری میکنید که حتی نمیتوانید تصویر آنان را به روشنی ببینید و صدایشان را به وضوح بشنوید، در حالیکه میتوانید از خیر شنیدن صدای آنان بگذرید.
او که با این نمایش برای اولین بار در یک سالن حرفهای تئاتر، کارگردانی میکند، اضافه کرد: تالار انتظامی فارغ از هر چیزی، باید فضایی باشد برای تجربهگرایی ولی با توجه به روندی که در چند سال گذشته داشته، به سالنی تبدیل شده که تماشاگرش انتظار دیدن چنین کارهایی را ندارد. در حالیکه ایده من این بود که نیازی نیست فاصله میان تماشاگر و صحنه خیلی روشن باشد.
رنجبر در ادامه درباره استقبال تماشاگران از اجرای این نمایش نیز گفت: استقبال بد نبوده ولی شرایط سیاسی و اجتماعی و تعطیلات خرداد ماه سبب شد که اجرای ما منقطع شود در حالیکه این جنس از تئاتر که عناصر غیر تئاتری و مثلا بازیگر چهره و ... ندارد، نیازمند حضور مخاطب است چون در نهایت، با تبلیغات و اطلاعرسانی دهن به دهن میتواند تماشاگر خود را بیابد.
او اضافه کرد: این گونه تئاترها، به خودشان تکیه میکنند و در یک پروسه طولانیمدت میتوانند تماشاگر خود را پیدا کنند ولی اجرای ما چندین بار قطع و وصل شد و نتوانستیم این پروسه را طی کنیم که این موضوع نه تنها به جذب تماشاگران بلکه به خود کار هم لطمه میزند.
به گزارش ایسنا، نمایش «مدرسه تربیت» نوشته عباس جمالی است که با بازی خود او و صدف آب باز هر شب ساعت ۲۱ و به مدت یک ساعت در تالار انتظامی خانه هنرمندان ایران روی صحنه میرود.
در خلاصه داستان این نمایش آمده: در کیف مدرسه شیدا، ماریجوانا پیدا شده.
عکسها از رضا جاویدی است.
انتهای پیام
نظرات