هنر در اشکال گوناگون آن از شیوههای ارتباطی در هر جامعه است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، بازخوانی هنر و ارتباطات از منظر و نگاه معمار انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) شرایط جدیدی را پیش روی هنرمندان، رسانهها و مردم به نمایش گذاشت.
در اندیشه امام (ره)، هنر هنرمند جایگاه جدیدی در جامعه یافت و براساس هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی امام خوانش جدید از هنر معنوی جایگزین هنر برای هنر و هنر برای طاغوت شد. امام (ره) به نقش معنویت در هنر برای ایجاد تحول در افراد و جامعه اهمیت خاصی قائل بودند و هنرمندان جوان پس از پیروزی انقلاب اسلامی با تکیه بر همین اندیشه امام، به خلق آثار ارزشمندی به ویژه در دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نائل شدند.
از آنجا که دستگاههای نظارت کننده بر تهیه، تولید و توزیع آثار هنری و رسانهها، پذیرش آثار را مبتنی بر آراء و اندیشههای امام تلقی میکنند و بسیاری از صاحبان آثار با اندیشه امام(ره) و سرچشمههای آن آشنایی ندارند، لذا در بسیاری موارد شاهد مسائلی مانند جلوگیری از اجرای کنسرتهای موسیقی، جمعآوری تندیسها در سطح شهر و یا جلوگیری از نمایش فیلمهای سینمایی و نمایش تئاتر به بهانه مخالفت با اندیشه امام، با برداشت عدهای معترض در سطح جامعه هستیم. در حالی که اغلب این آثار مجوز رسمی از مراکز قانونی کشور را دارند.
اگر استدلال صاحبان آثار را بپذیریم که این آثار بر مبنای اندیشهای انقلابی و معنوی آفریده شدهاند، راه اعتراض و تخریب آثار بر روی معترضان بسته میشود. متأسفانه بر اثر چنین برخوردهایی بسیاری از آثار حتی اجازه تبلیغ و معرفی در رسانهها را نیافتهاند. از اینرو است که شناخت این مبنا و اندیشه ضرورت و اهمیت پیدا میکند.
هنرمندان و نسلهای آینده نیازمند تدوین اندیشههای امام خمینی(ره) در خصوص هنر و ارتباطات هستند تا این اندیشه به عنوان سندی ارزنده و راهگشا پیش روی هنرمندان و ارتباطگران جامعه قرار گیرد و از آن در خلق آثار و برقراری ارتباط بهتر با مردم بهرهها ببرند.
مبانی اندیشه امام خمینی (ره) پیرامون هنر و ارتباطات
برای شناخت اندیشه امام (ره) پیرامون هنر و ارتباطات، ابتدا به مبانی اندیشه امام به جهان هستی به عنوان پیش فرضهای ایشان به جهان و واقعیت آن میپردازیم، زیرا پیش فرضها، نوع نگاه انسان را به واقعیت تعیین میکنند و پیش فرضها هستند که توانایی انسان برای ورود تجربی به واقعیت و بازتاب دقیق واقعیت را معین میکنند.
به همین منظور باید پیش از تحلیل آثار مکتوب ایشان، به تعاریف نظریههایی که پیرامون مبانی هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی در منابع کتابخانهای اعم از منابع دست اول و دست دوم وجود دارند و در دسترس هستند، پرداخت تا چارچوب مفهومی تحقیق معین شود.
در این مطالعه اسنادی مشخص شد که هستیشناسی نوع نگاه و درک هر انسانی را نسبت به پیدایش عالم هستی تعیین میکند. آیا جهان هستی قدیم بوده است و خالقی دارد؟ خالق جهان هستی کیست؟ نسبت انسان با او چگونه است؟ بدیهی است انسان معتقد به خداوند هستی، نگاه توحیدیاش را بر همه امور گسترش میدهد و در هر حالتی خداوند را قدرت برتر جهان مییابد.
به قوانین الهی تمسک میجوید و برای انسان همان جایگاهی را قرار میدهد که خداوند قرار داده است. اعتقاد به حادث بودن جهان هستی یا همان نگاه مادیگرایانه، اما پیدایش عالم را تصادفی بیش نمیداند. خالقی برای هستی متصور نیست. هرچه هست جهان مادی است و دنیای دیگری وجود ندارد. این نوع نگاه به هستی البته در معرفتشناسی هم به انسان مانند اشیاء مینگرد فاقد روح و در روششناسی هم با حذف فطرت و وحی تنها به حواس بشری خود را محدود میکند. از اینرو هستیشناسی امام خمینی(ره) میتواند نقطه عزیمت ارزشمندی برای شناخت مبانی اندیشه الهی ایشان در راه به هدف رسیدن انقلاب اسلامی به حساب آید.
براین اساس امام خمینی (ره)، هنر را از نظر مباحث وجود شناسی، تعلیم و تربیت و آثار روانی و اجتماعی آن به معنای تصعید روانی، پالایش روحی، التذاذ، تفریح و سرگرمی تعریف و تبیین نمیکنند. برخلاف روانکاوان، آفرینش هنری را جریانی برای خویش درمانی و پیروزی بر حال بیمارگونه فرد تلقی نمیکند. همچنان که مکتب «هنر برای هنر» را نمیپذیرد؛ بلکه هنر را در قالب هنر حلال و در اجرای احکام الهی و برای خدمت به جامعه و مقابله با ظلم میپذیرد.
در اندیشه امام خمینی(ره) حمایت از هنر و رسانه با دفاع از آزادی رسانهها و استقلال هنرمندان، اعتراض به سانسور با حمایت از آزادی انتقاد، تبلیغات در جامعه مانند تبلیغ در مساجد، استقبال از هنر حلال با بیان هنر مورد قبول در عرفان اسلامی، متعهد و معترض و هنر زیبا در قالب احکام شرعی و پرهیز از هنر حرام مانند موسیقی حرام، مجسمه غیر صاحبان روح، لهو و لعب به دلیل اشکال شرعی احصاء شده است که در هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی امام در قالب ۲ مقوله فراگیر اهمیت هنر، آزادی و حرمت اشاعه فساد تبیین میشوند.
بر این اساس امام (ره) در اندیشه توحیدی و فقه سیاسی خود، با مکتب «هنر برای هنر» مخالفند و به هنر متعهد انقلابی باور دارند. از اینرو، پیشنهاد میشود هنرمندان مسلمان در خلق آثار خود به قوانین و احکام شرعی پایبند باشند تا در اجرای مسئولیت هنریشان بر اندیشه امام(ره) در هنر و ارتباطات وفادار بمانند و علاوه بر آن در برابر برخی معترضین به آثار هنری و یا مطالب مندرج در رسانهها توان پاسخگویی داشته باشند.
منبع
مروی، ابوالفضل (۱۳۹۶)، هنر در گفتمان امام خمینی (ره)، مجله حضور، شماره ۹۵، صص ۲۰۱-۱۸۱
محسنیان راد، مهدی (۱۳۶۹)، ارتباطشناسی ارتباطات انسانی (میانفردی، گروهی و جمعی)، تهران، سروش
انتهای پیام
نظرات