به گزارش ایسنا، تازه به تازه شدن بخشی از زندگی انسان است، که به انسان شادابی و سرزندگی میدهد، اما نکته متناقضنما اینجاست که نوبه نو شدن به نوعی حرکت در مسیر بیانتها و بدون ضابطه نیست. نو به نو شدن نیز از یک پیشنه و سنتی برمیآید که تاریخی از ارزشها و هنجارها را در خود دارد. متاسفانه امروزه فرهنگ غرب با برداشتن مرزها پا در وادی ناشناختهای گذاشته است، که به جای حمایت از پوشیدگی، بر پارهگی لباس تاکید میکند. انگار امروز فقط مرز شکستن بدون ضابطه هنر است. اما در ایران اسلامی ژنرالهای مدسازی هستند که با توجه به فرهنگ پوشیدگی مبتنی بر ارزشها تکیه میکنند و از طرف دیگر از شیکپوشی و نوشدن نیز غافل نیستد. به طریقی هم نو هستند و هم مبتنی بر سنت. برای واکاوی وضعیت ساماندهی مد و لباس و مشکلات آن در کشور با سجاد لطفی دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور به گفتوگو نشستیم، که در ادامه قسمت دوم آن را میخوانید:
برنامههای شما تاکنون چه تأثیری در نمود ظاهری جوانان داشته است؟
کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور به عنوان یک دستگاه سیاستگذار، تنظیمگر، ستادی و فرا وزارتخانهای است. این کارگروه، کارگروهی بین دستگاهی است که وظیفهاش اول ایجاد هماهنگی بین دستگاههای مربوطه است و دوم پایکار بیایند، در این صورت است که به همافزایی منجر میشود. همچنین وظایفی در قالب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد، که آن هم به دبیرخانه کارگروه سپرده شده است. طراحان بهعنوان ایدهپردازان طرحها، مغز متفکر و قلب تپنده چرخه مد هستند. چرخه مد از ایدهپردازی شروع میشود، تا تولید، عرضه و تبلیغ.
این یک نگاه کاریکاتوری است اگر مد و فشن را تک قسمتی فرض کنیم. لذا طراحان قلب تپنده این چرخه هستند. با توجه به این موضوع یکی از وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ساماندهی طراحان بود. یک سال است که سامانه جامع طراحان ایجادشده و در حال حاضر برای بیش از 500 نفر کارت عضویت صادر کردهایم. این یک بانک اطلاعاتی و شروعی برای حرفهایتر شدن طراحان است.
اگر میخواهیم با رقبای بینالمللی قدرت رقابت داشته باشیم، باید در این زمینه حرفهایتر عمل کنیم. متأسفانه اکنون شاهد یک وضعیت بعضاً و عمدتاً انفعالی در این زمینه هستیم، چرا که طرحها دارند، وارد میشوند. واردات طرحها از واردات پوشاک خطرناکتر است، چون فرهنگ و هویت ما را درگیر میکند، چیزی که حالا با آن روبهرو هستیم. به این دلیل طراحان ما باید حرفهایتر شوند. ارتقای طراحان با نظام رتبهبندی طراحان گره میخورد که این کار هم شروع شده و یک قسمتش مدرسه طراحی است که وظیفه ارتقای مهارتی و تکنیکی را بر عهده دارد و قسمت دیگر آن آموزش فرهنگی طراحان است. سالها گفتهشده طراحی پوشاک ایرانی اسلامی.
اینجا برای طراح سوال پیش میآید و میگوید من فارغالتحصیل کارشناسی یا ارشد یا حتی دکترای این حوزه هستم. دقیقا منظور شما از ایرانی اسلامی چیست؟ آیا ما با کلیشهها میخواهیم این کار را انجام دهیم؟
دقیقاً. پنج سرفصل آمادهشده و در حال تدوین محتوا است. نمیخواهیم دوبارهکاری کنیم، بلکه قصد داریم آن خلاءهایی که در نظام دانشگاهی یا نظام آموزشی، چه فنیحرفهای، چه مؤسسات خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته یا آموزش داده نمیشود، را پر کنیم.
بخش خصوصی دنبال سود است؛ یعنی ارزشگذاری نمیکند که لباس باربی تولید کند یا لباس دارا و سارا. ولی اگر شما لباسی را طراحی کنید که سودآور باشد، بخش خصوصی با همه خلاقیتش وارد میدان میشود، چون در نهایت میخواهد سودش را ببرد. تعارف که نداریم. اگر برای آن حلقه مفقوده اتفاقی بیفتد، به نظرم طیف وسیعی از مخاطبان راضی شوند.
کاملاً درست است.حاکمیت و دولت وقتی میتواند در عرصه فرهنگی تحول و تغییری را شاهد باشد، که به اقتصاد فرهنگ فکر کند. اگر این گزینه را در نظر نگیریم، تغییرات فرهنگی هم حاصل نمیشود. لذا نقطه عزیمت ما اقتصاد فرهنگ است.
ابتدا گفتیم چه لباسی ایرانی _ اسلامی است و چه لباسی ایرانی _ اسلامی نیست، این موضوع باید از سلیقه خارج شود. این که من فکر کنم، در این چهار سال مدیریتم لباس ایرانی _ اسلامی یک چیز است و بعد از این چهار سال فرد دیگری بیاید و یک استاندارد دیگری را مدنظر قرار بدهد، این گونه نیست. لباسی که شناسه کالا دارد یعنی قاچاق نیست. لباسی که شناسه یکپارچه مد و لباس ایران (شیما) را دارد یعنی ایرانی _ اسلامی است. حکمرانی ما باید پلتفرمی شود و این شیما یا شناسهای که خدمتتان عرض کردم الان ملحق به هم شده است. لباسی که توسط تولیدکننده تولید و به آن شیما اعطا میشود، یعنی هم قاچاق نیست، هم ایرانی ـ اسلامی است و هم مؤلفههای فرهنگی اجتماعی ما را دارا است.
با توجه به این موضوع یکی از وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ساماندهی طراحان بود. یک سال است که سامانه جامع طراحان ایجادشده و در حال حاضر برای بیش از 500 نفر کارت عضویت صادر کردهایم. این یک بانک اطلاعاتی و شروعی برای حرفهایتر شدن طراحان است.ما به سازمان امور مالیاتی چندین بار درخواست دادیم و از رسانه هم این درخواست را داریم که مطالبه کنند. در حال حاضر سراشیبی به ضرر کسانی است که میخواهند لباس ایرانی _ اسلامی داشته باشند. سراشیبی یعنی چه؟ یعنی دارند تنبیه میشوند. حاکمیت باید این را سراشیبی معکوس کند، یعنی هم مصرفکننده تشویق شود و هم طراح و تولیدکننده.
ما میگوییم شمای دولت، شمای وزارت امور اقتصادی و دارایی لطف کن بیایید یا تخفیف مالیاتی یا معافیت مالیاتی بدهید. حالا که داریم حرف حجاب را میزنیم، شعار حجاب را میدهیم، حالا که فراجا پای کار است، حالا که کارگروه ساماندهی مد و لباس( البته نه الان، چندین سال است که وظیفه مأموریتیاش این بوده است.) فعال است، شما هم بیاید و مأموریت خود را در قبال عفاف و حجاب انجام بدهید. لازم نیست یارانه اختصاص دهید، به جای آن به ویژندهایی که لباس ایرانی ـ اسلامی و بهقاعده تولید میکنند تخفیف بدهید.
آنها معتقدند که چادر حجاب برتر است و باید آن را ارج نهند و تکریم کنند، البته که این صحیح است اما نباید فکر کنیم که فقط چادر را باید کالای فرهنگی بدانیم و برایش معافیت مالیاتی صادر کنیم. نه، در حال حاضر که دشمن و رسانههای معاند حجاب و پوشش را برای ما تبدیل به یک مسئله تحمیلی و اجباری کردهاند، پس پدافند نظام هم باید حامی پوششی باشد که با فرهنگ و هویت ما همخوان است، بلکه شامل شلوار آقایان و خانمها، بالاپوشها مثل مانتو و پالتوی خانمها یا حتی تیشرتهایی که دارای طرحهای شیطانپرستی و نشانههای سایر فرقهها نیستد و با فرهنگ ما همخوانی دارد نیز میشود و صرف چادر نیست. چرا حمایت نکنیم؟ متأسفانه در حال حاضر حمایت نمیشود. همانگونه که شما اشاره کردید، بازار به سود نگاه میکند. پس من بیایم سودش را تا حدی تضمین کنم، نمیگویم همیشگی، بلکه تا زمانی که آن سراشیبیای که عرض کردم، برای تولیدکننده معکوس شود.
کارگروه مد و لباس تا چه حد توانسته با برندهای معروف و صاحب نفوذی که در کشور وجود دارد، تعامل داشته باشد و موفق عمل کند؟
در حوزه مدسازی چون مد با فراوانی مقارن است، با مزون و تکدوزی فرق دارد. فشن و مد حوزه هنرـ صنعت است. اگر به بازار و صنعت وصل نشود، نمیتوانید چه در حوزه سلبی و چه در حوزه ایجابی عملیاتی داشته باشید. شلوار زاپدار و پاره و همچنین نیمتنه یا کراپ بهعنوان لباس اجتماعی بانوان وقتی مسئله میشود که با تیراژ 300 هزار تولید و در بازار پخش میشود. وقتی در حد مزوندوزی و تیراژ صد تا و هزار تا باشد، خودش را چندان نشان نمیدهد. نمیگویم که نادرست نیست، ولی نمود زیادی نخواهد داشت، بنابراین منِ کارگروه، منِ حاکمیت وقتی میتوانم از مدسازی صحبت و حمایت کنم که مخاطب اول من ویژندها و اتاقهای طراحیشان باشد، من در اینجا نیازمند ورود ویژندها هستم، چرا که تولید انبوه است. آنها هستند که فکر، طراحی، تولید و توزیع و در نهایت بازاریابی و تبلیغ میکنند. به عبارت دیگر من با ژنرالهایم باید به رقابت و دفع تهاجم بروم. ویژندهایی هم که خردتر هستند را نیز باید تقویت کنم، تا بزرگتر شوند.همچنین آنهایی که الان هستند را باید هدایت و حمایت کنیم. منظور از حمایت یعنی برایش سودآور باشد. بنابراین زمانی که صحبت میکنیم، نگوید که بازار فقط این نوع مدل را از من میپذیرد.
در 8 سال پیش وضعیت ولنگاری در این زمینه داشتیم که بازار در حوزه فضای مجازی و محیطی تقریباً رها شده بود. معلوم است که ذائقه مخاطب عوض میشود. من اینجا ولش کردهام، ولی او چه دشمن باشد، چه رقیب، مشغول است و نمیخواهد بازار 80 میلیونیای که در اینجا دارد را از دست بدهد. پس او دارد تدبیر میکند، در حالی که من اینجا تقریباً منفعل بودهام، یا اصلاً فکر نکردهام. بنابراین با این بازار رهاشدهای که ذائقهاش تغییر کرده، حرف تولیدکننده من هم قابل تأمل است. اگر فرضاً میگوید این لباسی که مدنظر شمای حاکمیت است را از من نمیخرند، قابل تأمل است و حاکمیت باید در اینجا به کمک و حمایت بیاید. اگر من این را صرفاً از بخش خصوصی انتظار داشته باشم، انتظار بجایی نیست. اینکه میگوییم حمایت دولت و حاکمیت، بخشی از آن، همین است، چیزی که ما در نظر نگرفتهایم.
راجع به اینکه فرمودید بچهها باید آموزش ببینند. معمولاً وقتی برای خرید لباس بچه وارد فروشگاهها میشویم با لباسهایی مواجه میشویم که شاید به ذائقه بسیاری از والدین خوش نیاید، ولی مجبوریم با توجه به اینکه حق انتخاب کم است و لباسهایی که خیلی سادهتر یا چیزی که جزء فرهنگ ما باشد کم است، مجبور میشویم لباسهایی را انتخاب کنی که با فرهنگ ما همخوانی ندارد آیا این از همان ابتدا برای بچه الگوسازی نمیشود. کودک هر لباسی که در سن خیلی پایین انتخاب میکند، بهتدریج تبدیل به معیار انتخابش در سنین بالاتر میشود. کارگروه در این خصوص چه تدابیری دارد؟
حوزه کودک و نوجوان، خصوصاً حوزه نوجوان که بین دوران کودکی و جوانی قرار دارد، مغفول است. غالباً ما به کودک و بزرگسال فکر میکنیم. نوجوان در این وسط است، یا باید سمت کودک یا به سمت بزرگسال برود. گاهی اوقات حتی سایزشان هم پیدا نمیشود، یعنی تا این حد مغفول و مظلوماند.
نه اینکه هیچ اقدامی نشده باشد، نه. تاکنون حدود چهار یا پنج جشنواره برگزار شده، یعنی رویداد رقابتی بوده و راجع به آن فکر شده است، ولی جای کار بسیار بیشتری وجود دارد. سال قبل جشنوارهای توسط بخش خصوصی، اتحادیه تولید و صادرات به اسم «جشنواره سرو» خاص پوشاک نوجوان برگزار شد، که امسال هم انشاءالله برگزار خواهد شد. آقای وزیر حتی خیابان بهار را هم مثال میزدند و میگفتند شما اگر بروید، لباس خارجی بهوفور است، همانطور که میدانید، ما واردات قانونی لباس خارجی نداریم، همه اینها متأسفانه یا قاچاق یا فیک و تولید داخل است، ولی به نامهای خارجی که مشکل فرهنگی ما و مردم ما است، در بازار ارائه میشود. ما باید روی این حوزه دقت و تمرکز بیشتری داشته باشیم. این حوزه اگرچه جزء نقاط کمرنگ، کاری، سیاستی و اقدامات ما بوده است،، اما اقداماتی را آغاز کردهایم، از جمله در دستورالعمل جدید جشنواره فجر را به 2 حیطه بزرگسال و نوجوان تقسیم کردیم. ما قبلاً در اَبَر رویداد حوزه مد و لباس فجر حوزه نوجوان را نداشتیم، منتها از بس نبوده و از بس طراح و تولیدکننده را به این بخش تمرین ندادهایم و روی این حوزه تمرکز نکردهایم استقبال کمی شده است، ولی به هر حال شروع کردیم و در جادهاش افتادیم، اما لازم است با سرعت بیشتری حرکت کنیم.
ادامه دارد...
انتهای پیام
نظرات