به گزارش ایسنا، لجبازی از جمله رفتارهای ناسازگارانه شایع در بین کودکان است. خانوادههای زیادی ممکن است آن را در طول رشد کودکشان تجربه کرده باشند. این که چرا کودک به جای بیان خواسته خود شروع به لجبازی میکند شاید تنها یک عامل در آن دخیل نباشد و عوامل زیادی در ایجاد و تداوم آن نقش داشته باشند. در ادامه مهمترین عواملی که میتواند منجر به ایجاد این حالت در کودکان شود را میخوانید:
سن کودک
موضوع مهمی که تاثیر زیادی در رابطه با لجبازی کودک دارد، سن کودک است. کودکانی که زیر 2 سال هستند درک درستی از خوب یا بد کاری که انجام میدهند، ندارند، چراکه نیم کره چپ مغز آنها هنوز به طور کامل رشد نکرده تا بتوانند درک درستی از کاری که انجام میدهند داشته باشند. به کار بردن کلماتی مانند نکن، نزن، نگو ... در این سنین برای کودکان بیفایده است، بلکه باید با آنها به اقتضای سنشان رفتار کرد، در غیر این صورت رفتارها و واکنشهای شما میتواند منجر به لجبازی در آنها شود.
کودکان میخواهند دیده شوند بنابراین برای جلب توجه والدین و اطرافیان خود کارهایی مانند لجبازی انجام میدهند. در این زمان هدف آنها فقط دیدهشدن است، بنابراین بدون آنکه قضاوتی درباره لجبازی یا خوب یا بد آن داشته باشند، فقط برای محکزدن عکسالعمل اطرافیان خود از آن استفاده میکنند استقلالطلبی
با رشد کودکان، آنها دوست دارند برخی از کارها را خود انجام دهند، و برای این استقلال تلاش میکنند، اگر آنها زمانی که میخواهد مستقل باشند، با مخالفت والدین خود مواجه میشوند دراین حالت سعی میکنند که در مقابل این رفتار والدین خود واکنش نشان دهند. لجبازی از جمله این واکنشهاست. در واقع لجبازی کودک، نشانه اعلام موجودیت اوست. باید توجه داشت که این به معنای تن دادن به همه خواستههای او نیست، چرا که در تربیت کودک اجرای قوانین از سوی والدین بسیار مهم است و هر جا که رفتار کودک باعث صدمه به خود یا دیگری میشود باید با قاطعیت با او برخورد شود.
جلب توجه
کودکان میخواهند دیده شوند بنابراین برای جلب توجه والدین و اطرافیان خود کارهایی مانند لجبازی انجام میدهند. در این زمان هدف آنها فقط دیده شدن است، بنابراین بدون آنکه قضاوتی درباره لجبازی یا خوب یا بد آن داشته باشند، فقط برای محک زدن عکسالعمل اطرافیان خود از آن استفاده میکنند.
درخواستهای غیرمنطقی کودکان
بسیاری از کودکان در شرایط و مکانهای نامناسب تقاضاهایی از والدینشان دارند که نمیتوانند آنها را برآورده کنند، اما کودکان برای انجام آنها اصرار دارند. واکنشها و رفتارهای نامناسب والدین در این شرایط باعث میشود تا کودکان عکسالعملهایی چون بداخلاقی، لجبازی و پرخاشگری از خود نشان دهند.
پیچیدگیهای تربیتی والدین
والدین باید در ابراز محبت، برقراری ارتباط یا تعیین و اعمال قوانین برای کودکان خود اتفاق نظر داشته باشند. برای مثال زمانی که پدر به کودک تذکری میدهد، مادر نباید از کودک حمایت کند یا صحبتی مخالف پدر انجام دهد، این رفتار باعث خشم و لجبازی در کودک میشود. همچنین سبکهای فرزندپروری نادرست توسط خانوادهها نیز میتواند باعث لجبازی در کودکان شود. برای مثال والدینی که هر خواسته فرزندشان را فوراً اجابت میکنند، احساس حق به جانب بودن را در آنها ایجاد کرده و باعث پر توقع شدن آنها میشوند. یا والدینی که قوانین سفت و سختی برای کودکان وضع میکنند و همیشه آنها را مورد مواخذه و سرزنش قرار میدهند، باعث میشوند کودک انگیزهای برای خوب رفتار کردن، نداشته باشد، بنابراین خشم و پرخاشگری در او تقویت میشود.
الگوبرداری
کودکان مشاهده کنندگان قویای هستند، بنابراین محیط بیش از آن چه که فکر کنید، روی آنها تاثیر میگذارد و الگو برداری میکنند. آنها از رفتار والدین، اطرافیان، همسالان و یا شخصیتهای کارتونی الگوبرداری میکنند و رفتار آنها را جزئی از شخصیت خود قرار میدهند. بنابراین قبل از شکایت از رفتار کودک باید به رفتار خودمان توجه کنیم، این که الگوی خوبی برای کودکمان بودهایم یا خیر؟
عوامل محیطی استرسزا
تولد فرزندی جدید، رفتن به مهد کودک، طلاق والدین، مرگ عزیزان و... همه اینها میتوانند، باعث ناراحتی زیاد در کودکان شود و آنها را بیقرار کند، لجبازی کردن یکی از شیوههایی است که کودکان برای مقابله با این ناراحتیها در پیش میگیرند.
ناتوانی از درک احساسات و افکار دیگران
گاهی کودک احساسات دیگران و چیزهایی که آنها میخواهند را نمیتواند، درک کند. او کاری را که شما میخواهید انجام نمیدهد، چرا که میخواهد کار دیگری انجام دهد. برای مثال به رختخواب نمیرود چون میخواهد بازیاش را تمام کند. در این حالت او لجبازی و نافرمانی نمیکند، بلکه این فقط یک اختلاف سلیقه و متوجه نشدن موضوع است.
مهارتهای ارتباطی ضعیف
کودکان با مهارتهای ارتباطی ضعیف و هوش اجتماعی پایین ممکن است در برخورد با رویدادهای ارتباطی و اجتماعی خود رفتارهای دردسرسازی را برای والدین ایجاد کنند. امتناع از رفتن به مهمانیها، بازی نکردن با همسالان، دور نشدن از والدین و... از جمله این موارد هستند. آنها معمولاً به والدین خود میچسبند، غر میزنند بنابراین لجبازی در این شرایط به دلیل مهارتهای پایین ارتباطی یا هوش اجتماعی ضعیف کودک در این کودکان بسیار دیده میشود.
خستگی زیاد
جنبوجوشِهای زیاد، فعالیتهای فیزیکی و بدنی، کمخوابی و ... در طول روز میتواند کودکان را لجباز کند. چرا که آنها در این زمانها، به تنها چیزی که فکر نمیکنند، استراحت، تغذیه و رسیدگی به خود است.
انتظارات غیرمنطقی از کودک
گاهی وقتها والدین از کودکان رفتاری در حد افراد بزرگسال انتظار دارند برای مثال زمانی که کودک به همراه والدین خود به مهمانی میرود، از او انتظار دارند ساکت بنشیند یا به چیزی دست نزند، این در حالی است که یک کودک سه یا چهار ساله نمیتواند حداکثر بیش از یک ربع، ساکت بنشیند و به چیزی دست نزند، چرا که او کنجکاو است، مخصوصا زمانی که چیز تازهای میبیند، در این مواقع اگر از او بخواهیم به چیزی دست نزند یا ساکت بنشیند، این رفتار باعث عصبانیت و لجبازی کودک میشود.
تولد فرزندی دیگر، رفتن به مهدکودک، طلاق والدین، مرگ عزیزان همه اینها میتوانند، باعث ناراحتی زیادی در کودکان شوند و آنها را بیقرار کند، لجبازی کردن یکی از شیوه هایی است که کودکان برای مقابله با این ناراحتیها در پیش میگیرند
زیادهخواهی کودک
کودکان به دلیل این که هنوز شناخت کاملی از محیط اطراف خود ندارند، بسیاری از مسائل برایشان قابل فهم نیست، لذا بسیار پیش میآید که در مورد غذا، لباس، اسباب بازی و ... زیادهخواهی کنند. آنها در ابتدای کار تمام سعی خود را میکنند تا خود همه امور را مدیریت کنند که در اکثر مواقع با عدم پذیرش اطرافیان مواجه شده و لجبازی در آنها پرورش مییابد.
سخن آخر
ممکن است عوامل دیگری نیز در لجبازی کودکان نقش داشته باشد، اما نکته مهم، رفتار والدین و اطرافیان نسبت به این موضوع است. برای این که مانع از ادامه آن شویم نباید واکنشهایی انجام دهیم که برای کودک محرک باشند و او را به ادامه این رفتار ترغیب کند.
انتهای پیام
نظرات