«در فوتبال کنونی جای انکار نیست که جهت تقویت بنیه فنی و تکنیکی، باشگاهها فراخور نیاز خود مبادرت به جذب بازیکنان و مربیانی میکنند که دارای تابعیت کشور دیگری هستند. این بازیکنان که به جهت وجود عنصر تابعیت در کشور میزبان خارجی محسوب میشوند از لحاظ اصل ثبات و احترام قراردادی تحت حمایت فیفا قرار دارند و در مقایسه با بازیکنان داخلی قوانین سفت و سختتری در حوزه پرداختها و طول مدت قرارداد برای این گونه بازیکنان پیش بینی شده است.
فوتبال ایران ما هم از این قضیه مستثنی نیست. شاید در ابتدای امر معدود تیمهایی نسبت به جذب مربیان و بازیکنان خارجی اقدام میکردند اما رفته رفته به دلایل متعدد این اقدام به روالی عادی در اتمسفر فوتبال ایران بدل گشت و در گستره سطح اول و سطوح پایینتر لیگهای ایران نمایان شد.
این موضوع که براساس شاخصهای علمی درصد موفقیت بازیکنان و مربیان خارجی در فوتبال ایران چقدر بوده است و آیا هزینه - فایده مثبتی را در پی داشته است یا خیر، مبحث مجزایی است که در جای خود قابل بررسی است اما واقعیتهای رخ داده در طول سالها نظیر جذب بازیکنان بیکیفیت فنی پایین، بیمار، عدم شفافیت و بیانضباطی مالی، عدم پرداخت مطالبات بازیکنان و مربیان خارجی توسط باشگاهها و شکایت آنان نزد فیفا و به تبع آن محکومیتهای مالی و جریمهها و محدویتهای حادث شده موجب شد تا راهبران و مجریان فوتبال ایران (فدراسیون و سازمان لیگ) و نهادهای بالادستی و نظارتی ملی (وزارت ورزش و جوانان) جهت ساماندهی این حوزه نسبت به تصویب و ابلاغ مصوبات و دستورالعمل هایی مبادرت ورزند. تصویب ممنوعیت جذب بازیکن و مربی خارجی برای دو تیم استقلال و پرسپولیس در لیگ نوزدهم، ممنوعیت جذب و مربی خارجی در لیگ بیستم، تعیین شاخصهایی برای جذب بازیکنان خارجی در قالب دستورالعمل جذب بازیکن و مربیان خارجی، تعیین سقف تعداد بازیکن خارجی و حضور همزمان آنها در زمین بازی همه و همه تلاشهای آنان جهت ساماندهی نقل و انتقالات دارای عنصر خارجی بود.
آخرین اقدامی که توسط فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ جهت نیل به اهداف پیشگفته صورت گرفته است، تصویب و ابلاغ دستورالعمل ثبت قراردادهای فصل ١٤٠٣-١٤٠٢ است. در مفاد این دستور العمل ضمن تائید و تاکید بر اعتبار و مجری بودن آخرین دستورالعمل جذب بازیکنان خارجی، سقف تعداد بازیکنان خارجی هر تیمی را ٧ نفر اعلام نموده است که لزوما یکی از آنان میبایست آسیایی باشد و بلافاصله در دستورالعمل مورد اشاره حضور بازیکنان در لیگهای یک و دو را ممنوع اعلام کرده است.
محتوای این نوشتار با فرض این به رشته تحریر درآمده است که مسئولان فدراسیون بر استمرار و تقویت دستورالعمل مذکور در فصل آینده تاکید کردهاند.
اصولا در آغاز فصل تیمها میدانند که باید طبق دستورالعمل نهایتا ٧ بازیکن خارجی با شاخصههای مصوب جذب کنند و تیمهای لیگ یک و دو هم میدانند که نباید بازیکن یا مربی خارجی جذب کنند. در نگاه اول همه چیز از قبل اعلام شده و به زیان حقوقی رعایت قاعده قبح عقاب بلابیان صورت گرفته است اما هنگامی که با دقت بیشتر و جامعتری به موضوع نگاه میکنیم مشکلاتی در آن نمایان میشود که لازم است نسبت به آن چاره جویی اساسی شود، در غیر اینصورت مجددا مشکلات نقل و انتقالات دارای عنصر خارجی تکرار خواهد شد.
بدیهی است که هر باشگاهی بنا به بودجه و نیاز خود درچارچوب قوانین و مقررات ذکر شده از خدمات مربیان و بازیکنان خارجی استفاده میکند و روال عادی در لیگ طی میشود اما این آرامش تا کی حکم فرما خواهد بود؟
این سوال مربوط به آخر فصل و در برههای خواهد بود که دو تیم انتهایی لیگ برتر لاجرم باید به لیگ دسته یک نقل مکان کنند، آن زمان است که تیمها با یک مشکل اساسی مواجه خواهند شد و آن مشکل، وجود تعدادی بازیکن و مربی خارجی است که تحت قرارداد با باشگاه قرار دارند و ممکن است قرارداد آنها چندسال آینده را هم شامل بشود و قانونی که استفاده از مربیان و بازیکنان خارجی را در لیگ دسته یک منع میکند. از طرفی طبق مقررات فیفا انقضای قرارداد تنها در صورتی مورد قبول است که یا زمان آن گذشته باشد یا به صورت توافق دو جانبه فسخ یا اقاله شود و یا دلیل موجه مبنی بر فسخ وجود داشته باشد.
در حال حاضر درمنطقه سقوط جدول لیگ برتر و طبق اطلاعات موجود در سایت ترانسفرمارکت استقلال خوزستان با ٥ بازیکن و یک مربی خارجی، فولادخوزستان با ٦ بازیکن و یک مربی خارجی، نساجی مازندران با یک بازیکن و یک مربی خارجی، صنعت نفت آبادان با ٢ بازیکن و بدون مربی خارجی و پیکان بدون عضو خارجی قرار دارند که در احتمال آماری با کمترین حالت ۲ بازیکن و مربی خارجی و در احتمال آماری با بیشترین حالت ١٣ بازیکن و مربی خارجی مشمول این موضوع خواهند شد.
لازم است فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ به این موضوع فکر کنند که آیا در صورت عدم اقاله و توافق جهت فسخ دوطرفه، در صورت نبود خریدار برای بازیکنان و مربیان مذکور، کدام یکی از راههای احتمالی که در ادامه به آن اشاره شده را انتخاب خواهند کرد.
١- باشگاهها متضرر شوند و میلیاردها تومان بلا استفاده از حساب دولت و بخشهای خصوصی و عمومی و خصولتی کشور به حساب بازیکنان و مربیان خارجی رفته و هدر شود؟
٢- با تبصرهای اجازه حضور آنان صرفا تا پایان قرارداد را در لیگ دسته یک صادر شود و در این صورت با پیش آمدن فضای ضد رقابتی موجبات اعتراض سایر تیمها را فراهم کنند.
٣- به دلیل پر بودن سقف بازیکن خارجی اکثر تیمهای متقاضی بازیکنان خارجی و سقف جذب بازیکنان لیگ برتری که بازیکنان تیمهای سقوط کرده را هم جز سهمیه لیگ برتری محسوب کنند، امتیازی برای جذب این دسته از بازیکنان قائل شوند تا ضمن اینکه منابع ارزی هدر نرود، با انتقال قرضی یا دائمی آنان جلوی ضرر تیمهای طرف قرارداد گرفته شود و با مانع شدن از تشکیل پرونده در فیفا مشکلات گذشته در حوزه نقل و انتقالات دارای عنصرخارجی تکرار نشود. اما آیا این امتیاز میتواند بر اراده تیمها برای جذب بازیکنان و مربیان مذکور اثر بگذارد یا خیر که خود مبحث مفصلی خواهد بود .
پاسخ به این سوال هرچه باشد؛ فردا دیر است، امروز باید برای آن فکری بیاندیشند.
مسعود منصوری، کارگزار رسمی فیفا»
انتهای پیام
نظرات