به گزارش خبرنگار ایسنا، بعضی خاطرات کودکی، سلاحی بزرگ است در برابر دنیایی که انسان بزرگسال با آن مواجه میشود؛ این سلاحِ بزرگ گاه به طنابی بدل میشود که انسان با پیروی از آن راه زندگانیاش را در میانه غاری تاریک بیابد.
تاثیر شگرف خاطرات کودکی که بر کاغذِ سفیدِ ناخودآگاهِ آدمی حک میشود، انکارناپذیر است؛ همچون مترجمی است که جهان را به زبانِ کودکی ترجمه میکند یا عینکی که چشمِ انسان را با سلاحی خاص مسلح میکند. آنطور که حسنعلی ذابحی طی مکالمهای دوستانه در حاشیه نمایشگاه هراس و هوس (با نمایش آثاری از قاسم حاجیزاده، نقاش پیشکسوت) میگوید: «چشمِ ما بعد از این همه سال به دیدن این آثار مسلح است.» هنرمند، این جمله را در پاسخ به خبرنگار ایسنا گفت که به او چنین گفته بود: گاه تصور میکنم باید چیزی را درونِ اثر ببینم که نمیبینم؛ و از نگاه شما پیداست که با هر نگاه به عمق اثر مینگرید.
در میان بازدیدکنندگان و هنرمندان جوانی که در این نمایشگاه حضور پیدا کرده بودند و با دقت به آثار پر از جزییات این هنرمند مینگریستند، حسینعلی ذابحی از هممدرسهایهای قاسم حاجیزاده در هنرستان هنرهای زیبای تهران حضور پیدا کرد. ذابحی که آموزش نقاشی را در هنرستان هنرهای زیبای تهران زیر نظر محمدابراهیم جعفری به پایان رسانده است، از پیشکسوتان نقاشی ایران است.
چشمِ نقاشانی چون قاسم حاجیزاده (متولد ۱۳۲۶) که آثارش در نمایشگاه هراس و هوس به نمایش درآمده و حسینعلی ذابحی هنرمند نقاش (متولد ۱۳۲۴) که از نمایشگاه همکلاسی قدیمی خود بازدید میکند، به دیدن آثار هنری مسلح است. حاجیزاده به اثری نیمهتمام بر دیوار طبقه دوم گالری اُ نگاه میکند و به فکر فرو میرود. چشمانش بر خطوط و نقوش بیرنگ و رو که سبک هنری اوست متمرکز میشود. برای لحظهای چشمانش گردتر از پیش میشود و برق میزند.
حاجیزاده در حالی که با قدمهای آرام در میانه گالری اُ گام برمیدارد، به گپ و گفتی دوستانه بسنده میکند و میگوید قصد مصاحبه ندارد، این نکته را هم ذکر میکند که حالا هم پشیمان است که پیشترها مصاحبه کرده. بار دیگر میان این گپ و گفت نگاهش جلب یکی از آثار میشود؛ به نظر میرسد افکار او جایی ورای قابِ اثر غوطهور است؛ شاید غرق در خاطرهای.
در مقالهای از او نقل شده است: «عکسهای قدیمی جزئی از خاطرات بچگی من بودند. در لاهیجان در همسایگی خانهای که در آن به دنیا آمدم و بزرگ شدم یک عکاس مهاجر زندگی میکرد. در حیاط خانهمان یک دوربین فانوسی گذاشته بود و برای شناسنامه و … از مردم عکس میگرفت. کاغذها را در تشت اسید میانداخت و عکسها به تدریج رنگ پیدا میکرد. جزو بازیهای کودکی من تماشای کار او بود. عکسهای دستهجمعی را که این همه دوست دارم، بیشتر برمیگردد به باسمههای روسی که در شمال ایران از نیکلا و خانوادههای روس وجود داشت. مادرم عاشق نیکلا بود. سماور و هر چیزی که مُهر نیکلا داشت از نظر او، مطابق تبلیغات آن موقع، درجهیک بود. خانهی داییام پر از پوسترهای روسی بود. آنها را قاب میکرد و به دیوار میزد. دایی من آدم خیلی معمولیای بود. شغل آزاد داشت. آدم سادهای بود که زیبایی تصویر را میفهمید و این پوسترها را دوست داشت.»
خاطرات، نقاشی اساسی در آثار این هنرمند ایفا میکند. قاسم حاجیزاده از نقاشان معاصر ایرانی است که عکسهای خانوادگی قدیمی و تصاویر تاریخی را دستمایه آثار خود قرار داده است. عکسهای قدیمی محور و موضوع پایدار آثار اوست. تصاویری که گاه از آلبوم عکسهای خانوادگی، آرشیوهای تاریخی و یا بریده مجلات قدیمی انتخاب شده است. در نمایشگاه جدید این هنرمند که روز گذشته جمعه ۳۱ فروردین افتتاح شد آثارش بر دیوار گالری اُ نصب شده بود.
به عنوان مثال، مردی تنومند در مرکز تصویر یکی از آثار این هنرمند دیده میشود. فیگور مرد کمی اغراقآمیز است اما اغراقش ریشه در حقیقت دارد. خاطرهای از مردی آشنا که روزی در بندر حسنکیاد تصویری از او به ثبت رسیده است.
بازیگوشی در بسیاری از آثار حاجیزاده دیده میشود؛ دقیقا همانهایی که دربارهشان صحبت نمیکند. با این حال بسیاری معتقدند آثار این هنرمند تاکید میکند که در هر شرایطی «فرار از خود امری بسیار دشوار است.»
بازیگوشی این هنرمند البته همیشه در رساندن معنا نیست. او گاه اثر را محو میکند یا با استفاده از یک رنگ خاص مخاطب را غافلگیر میکند؛ اجزای چهره و بدن را دستکاری میکند و در برابر آنها پاسخی نمیدهد؛ تغییر مقیاس و قرار دادنشان در موقعیتهایی متناقض همه در عین بیمعنایی در نگاه او دارای معناست. معنایی که حافظه جمعی و انفرادی مخاطبان را به کارگرفته و گاه به انتقاد از تاریخ میپردازد.
این هنرمند در حال حاضر نیز آتلیهای در پاریس دارد و آنطور که پیداست اغلب وقتش را در آتلیه میگذراند؛ او که در سطوح بینالمللی فعالیت کرده از جمله نقاشان شناخته شدهی ایرانی در سطوح بینالمللی است و منتقدان متعددی دربارهی آثار او مطلب نوشتهاند. دانا استاین، منتقد هنری موزهی هنر مدرن نیویورک درباره آثار این هنرمند نوشته است: «نقاشیهای او نه تنها پیام دوربین را منعکس میکنند بلکه نشان میدهند که چگونه چشم، حقایق را متمایز میسازد.»
انتهای پیام
نظرات