به گزارش ایسنا، این اثر به همت موسسه آوای مهربانی با مدیریت افسانه طوسی و با پژوهش و نگارش سلمان سالک رونمایی شد. همچنین خوشنویسیِ طرح جلد این آلبوم به قلم یدالله کابلی است.
فرهنگ شریف موسیقی را نقاشی میکرد
حسین علیزاده (آهنگساز و موسیقیدان مطرح) یکی از حاضران این برنامه بود که درباره فرهنگ شریف گفت: برخی اسمها از اول درست گذاشته میشوند؛ فرهنگ شریف، همسر او مانند کسی بود که شمعی را فروزان نگه میداشت. مسیر رسیدن من از خانه به مدرسه و برعکس، از کوچه پس کوچههای سمتِ بازار تهران میگذشت. آن زمان برنامهای در رادیو بود که به پخش تکنوازی اختصاص داشت. در این برنامه معمولا ساز شریف پخش میشد؛ البته دیگر نوازندگان هم بودند. من از بچگی وقتی که از این کوچه پس کوچهها میگذشتم تا به بازار برسم، از هر خانهای پنجرهها باز بود و بوی عطرِ غذا میآمد که همراه بود با صدای رادیویی که سازِ فرهنگ شریف را پخش میکرد.
او ادامه داد: در خاطرات من، عطر ساز شریف هست. از طرف همه ملت ایران (البته من کی باشم که این حرف را بزنم ـ باخنده میگوید) از همسر فرهنگ شریف تشکر میکنم که عشق جاودانهای به استاد شریف دارند که باعث روشن نگه داشتن شمع شریف میشود.
این هنرمند همچنین با تاکید بر تلاشی که باید برای حفظ موسیقی صورت بگیرد، گفت: در تاریخ موسیقی ایران از نظر تحلیلهای دقیقی که مسیر را برای ما روشن کند، فقیر هستیم. از وقتی که موسیقی حمایت میشود، برخی از بزرگان موسیقی به دربار راه مییابند. بعدها آرام آرام و از اواخر دوره قاجار، حفظ موسیقی خیلی اهمیت پیدا کرد. این همان چیزی است که هنوز هم زیادی اهمیت دارد؛ یعنی ما همواره باید در اندیشه از دست دادن موسیقی و تلاش برای حفظ آن باشیم.
علیزاده تصریح کرد: این تلاش و حمایت از موسیقی به صورت اغراق آمیزی در دورهای که آقای قطبی رئیس رادیو تلویزیون بود، صورت گرفت و ایشان سخاوتمندانه بودجهای اختصاص دادند تا جایی به نام مرکز حفظ و اشاعه موسیقی تشکیل شد و بدین ترتیب حمایتی از ردیف موسیقی ایرانی شکل گرفت. البته در دورهای که به موسیقی توجه شد، باید دید که وضعیت موسیقی در جامعه چطور بوده است؟ ردیفها و دستگاهها مربوط به چیزی بوده که در کلاسها اتفاق میافتاده است؟ یعنی اینگونه نبود که مردم همه ردیفها را بشناسند. اگر کتاب از صبا تا نیما را مطالعه کنید، در آنجا اشاره شده که موسیقیهای مردمی در آن زمان خیلی سطح پایین بوده است و البته به طور همزمان یک سری کلاس خاص وجود داشته که برخی برای حفظ موسیقی تلاش کردهاند.
او ادامه داد: اینکه چطور موسیقی ردیف با جامعه ارتباط پیدا میکند؟ راهش از طریق رادیو بود. شاگردان وزیری مانند روحالله خالقی و صبا، کسانی هستند که کار بزرگی انجام دادند. وقتی رادیو به ایران میآید، باید آثاری از رادیو پخش میشد که رابطه تنگاتنگی با مردم پیدا میکرد. حالا اگر همان موسیقیهای سر کلاسها را از رادیو پخش میکردند، آیا با مردم ارتباط خوبی پیدا میکردند؟ هنر زمانی ارزش پیدا میکند که اثرش برای عام و خاص باشد. خوشبختانه در آن زمان کسانی در رادیو فعالیت میکردند که اتفاقا خیلی نگاهِ روشنفکرانهای داشتهاند. اینکه در آن زمان ارکسترهایی بیایند و با تکیه بر ریشه موسیقی ایرانی، آثاری به مردم ارائه کنند که برای عامه آنها جذاب و شنیدنی باشد. تار که به عنوان ساز ملی ایرانیان شناخته میشود، تنوع زیادی دارد و نوازندگان بسیاری در طول تاریخ این ساز را نواختهاند. اگر میخواهید با مردم ارتباط داشته باشید، باید ریشههای فرهنگی را بشناسید و البته طوری ساز بزنید که به دل مردم هم بنشیند.
این هنرمند در پایان صحبتهای خود گفت: بزرگان زیادی در تارنوازی داشتیم که صدای نواختنِ هر کدام را میشنیدم، مشخص بود که این ساز را چه کسی نواخته است. فرهنگ شریف برای مردم موسیقی را نقاشی میکرد. ساز شریف پر از رنگ است. شریف از شاگردانِ شهنازی بود و جالب اینکه شهنازی همیشه به اینکه شاگردی چون شریف داشته فخر میکرد. اینکه شاگرد شهنازی باشید و بخواهید به شیوه و سبک نواختنِ خودتان برسید، کار بسیار دشواری است.
از ۶۰ ساعت تکنوازی به ۷ ساعت رسیدیم
در ادامه این مراسم سلمان سالک درباره آلبوم و کتاب «زخمههای جاودانه استاد فرهنگ شریف» توضیحاتی را ارائه کرد.
سلمان سالک گفت: قطعات تکنوازی استاد شریف روی نوارهای هندیکم ضبط شده بودند. همان هندیکمهایی که کاستهای کوچکی داشتند و به صورت دیجیتال ضبط میکردند. استاد شریف این آثار را در منزل و در جاهای مختلف ضبط کرده بود. برای بازپروریِ این آثار متاسفانه با مشکلاتی مواجه بودیم. این نوارها پخش نمیشد. مثل کاست نبود که بازشان کنیم و از چسبندگی خارج کنیم. در نهایت با کمک ریموند موسسیان و تدبیری که او اندیشید، مشکل این نوارها را حل کردیم.
در مجموعه ۶۰ ساعت تکنوازی در ۴۲ نوار ضبط شده بود که از بین آنها هفت ساعت برای انتشار انتخاب شد.
زمانی تند و تیز نوازی افتخار بود
یکی دیگری از سخنرانان این مراسم حمیدرضا نوربخش خواننده و مدیرعامل خانه موسیقی بود.
نوربخش بیان کرد: نسلی در مرکز حفظ و اشاعه پرورش یافتند که بنیانش بر ردیف موسیقی دستگاهی ایران بود. این نسل هر کدام شخصیتهای بزرگی شدند. سبکها و شیوههای مختلفی پدید آمد و خیلیها را به سوی موسیقی کشیدند. در دورهای از تاریخ موسیقی تند و تیز نوازی اسباب تفاخر نوازندگان بود. تا اینکه آلبوم صبحگاهی را استاد حسین علیزاده منتشر کرد و آنجا از فرهنگ شریف یاد کرده بود. علیزاده این اثر را تقدیم به شریف کرده بود. این کلام از زبان علیزاده بسیار مهم بود. چون جوانان آن زمان به فرهنگ شریف و شهنازها خیلی اهمیت نمیدادند. صحبت علیزاده پایانی بود بر این نگرشهای غلط و جایگاه شریف را به خوبی مشخص کرد.
او ادامه داد: همسر شریف عاشقانه او را دوست داشت. همسر آقای شریف میگفت که من به دنیا آمدهام که کنار این مرد باشم و مثل یک گل او را نگهداری کنم. وقتی این زن وارد زندگی شریف شد حال و احوالش خیلی خوب بود. شریف سازهایش را در یک اتاق نگهداری میکرد. یکی یکی سازها را تنظیم میکرد. به قول مشکاتیان سازِ شریف پر از کوک بود.
شریف که میخواست ساز بزند، همسرش تمام کارهایش را حفظ بود. همسرش تاریخ و زمان هر اثر را میدانست و بهتر از خودِ شریف آثارش را میشناخت.
در بخش دیگری از این مراسم منصوره رضایی همسر زندهیاد فرهنگ شریف روی صحنه آمد و ضمن خوشامدگویی به حاضران در این مراسم، اهالی موسیقی برای حضور در این مجلس تشکر و قدردانی کرد.
اجرای ساز و آواز بداهه توسط حمیدرضا نوربخش و تار سلمان سالک در دستگاه سه کاه یکی از بخشهای این مراسم بود.
پس از اجرای موسیقی و در شروع مراسم رونمایی از آلبوم ناگهان ایرج خواجه امیری وارد سالن شد. این خواننده قدیمی موسیقی ایرانی در میان تشویقهای حاضران در فرهنگسرای ارسباران، مستقیم روی صحنه آمد تا از آلبومی رونمایی کند که شامل تکنوازیهایِ دوستِ دوران مدرسهاش بود.
در پایان این مراسم استاد ایرج با همراهی تارِ سلمان سالک به اجرای چند خط آواز در مایه دشتی و عشاق پرداختند.
انتهای پیام
نظرات