به گزارش ایسنا، فولاد در لیگ بیست و سوم، روزهای عجیب و به دور از مدیریتی را سپری کرده است؛ در ابتدای فصل علی رغم مخالفت هواداران فولاد با ادامه حضور علیرضا منصوریان در این تیم، مدیریت وقت تصمیم گرفت با این مربی به همکاری ادامه دهد. تصمیمی که تنها سه هفته دوام داشت و در نهایت پس از سه شکست متوالی و رقم خوردن بدترین شروع تاریخ لیگ برتر، منصوریان و فولاد خیلی زود به پایان خط رسیدند.
پس از این قطع همکاری با فرصت سوزی مدیران وقت در انتخاب سرمربی، فولاد شش امتیاز دیگر هم از دست داد و پس از آن، فولادیها که یادشان آمده بود که مطالبه هواداران این تیم حضور یک سرمربی خارجی روی نیمکت است، به سراغ مارتینسی رفتند که یک مربی ناشناخته برای ایرانیها بود. البته این مربی اسپانیایی با وجود در اختیار داشتن تیمی نامتوازن و پا به سن گذاشته نتایج قابل قبولی کسب کرد اما علی رغم کسب این نتایج، به یکباره پس از حذف از جام حذفی با ساز مخالف مدیریت باشگاه برای ادامه همکاری مواجه شد.
کنار رفتن از جام حذفی آن هم در حالی که مدیران باشگاه فولاد نتوانسته بودند به جز احسان پهلوان بازیکن دیگری را طبق لیست درخواستی مارتینس برای او جذب کنند، دلیلی بر این شد که این مربی را متقاعد به فسخ توافقی کنند. البته در این میان مارتینس ضرر نکرد چون او پولش را گرفت و با کارنامه بدی هم فولاد را ترک نکرد ولی مدیران فولاد نه تنها باز هم نتوانستند با این اقدام، گرهای از کلاف سردرگم فولاد باز کنند، بلکه در این میان فقط دسترنج کارگران پای کوره این کارخانه را خرج تغییر سرمربی فولاد کردند.
در حالی این اتفاقات وجهه فولاد را که سابقه قهرمانی در لیگ برتر، جام حذفی و حضور موفق در آسیا را در کارنامه دارد، خدشهدار کرده است که نه تنها مدیران این باشگاه بابت تصمیمات نادرست خود از هواداران عذرخواهی نمیکنند، بلکه هیات مدیره در سکوت محض به سر میبرد و فقط رضاییان، سرپرست باشگاه دائما وعده بازگشت فولاد به روزهای خوب گذشتهاش میدهد؛ وعدهای که مشخص نیست چه ملاک و معیاری دارد و چقدر در این آشفته بازار فولاد شدنی و واقعگرایانه است.
این روزها که فولاد بدون سرمربی، همانند اول فصل در حال فرصتسوزی است، گفته میشود که حتی برخی بازیکنان ترکیب تیم را مشخص و به جای مربی و سرمربی در تیم اظهارنظر می کنند؛ موضوعی که نه تنها برای باشگاه فولاد که عنوان حرفهای را یدک میکشد، بسیار آماتور و غیرحرفهای است، بلکه نشان دهنده اوجگیری روزهای تیره بختی فولاد و سردرگمی مدیریت برای سر و سامان دادن وضعیت تیم است.
در چنین شرایطی باید دید چه زمانی دومینوی انتخابهای اشتباه و ریخت و پاشهای بینتیجه فولاد که این تیم را به سمت قرار گرفتن در بین مدعیان سقوط سوق میدهد، به پایان میرسد تا هواداران شاهد تحقق وعده بهرام رضاییان، یعنی بازگشت فولاد به روزهای خوبش باشند.
انتهای پیام
نظرات