به گزارش ایسنا، کتاب «نگارستان» معینالدین جوینی، با تحقیق و تصحیح حسین پورشریف، چندماهی است از سوی انتشارات «کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی» به بازار نشر عرضه شده است. این کتاب ۷۹ سال پس از نگارش گلستان سعدی و به پیروی از آن نوشته شده است. نگارستان از متون زیبای ادبی، عرفانی و اخلاقی قرن هشتم هجری است که با وجود درج حکایات آموزنده از صدر اسلام و گفتار بزرگان و همچنین بعضی نکات تاریخی، به تازگی منتشر شده است.
به مناسبت چاپ کتاب نگارستان، با مصحّح این اثر، حسین پورشریف گفتوگویی ترتیب دادهایم که از نظر میگذرانید.
«نگارستان» چطور کتابی است؟
کتابی به شیوۀ گلستان سعدی، آمیزهای از نظم و نثر. نویسنده برای این که موضوع در ذهن مخاطب به خوبی جای گیرد، سعی کرده است تا به شیوههای بیانیِ گوناگونی مثل: حکایت، حکمت، حدیث و فایده، مطلب را بیان کند. او از طریق حکایت، نمونههای عملی در تاریخ را بیان میکند؛ با حکمت و فایده، سخنان حکیمان بزرگ را به گوش مخاطب خود میرساند و گفتههای سودمندی را مطرح میکند؛ با آوردن حدیث، گفتار خود را مستند میکند و به مطالب و داستانهای خود، اعتبار میبخشد.
نویسندۀ کتاب چه کسی بوده است؟
«معینالدین جوینی»، متخلّص به «معینی». مؤلّف، خودش را در کتاب، «معینی جوینی» معرفی کرده است. هیچ تاریخی برای تولّد او ثبت نشده و تنها براساس سال فوتش میتوان احتمال داد که اوایل سدۀ هشتم هجری، به دنیا آمده است. زادگاه او روستای «اَنداده» از توابع جوین است. از خانوادۀ معینالدین، اطلاعی در دست نیست و تنها از پدر و برادر خود در کتاب نام میبرد. طبق حکایت منظومی در نگارستان، معینالدین، دست کم تا زمان تألیف کتاب، مجرّد بوده است. جوینی در سال ۷۸۱ ق، در همان زادگاهش فوت کرده است. در حال حاضر هم، آرامگاه معینالدین که بنایی است مربوط به دورۀ صفوی – قاجار، به عنوان یکی از آثار ملّی ایران توسط میراث فرهنگی به ثبت رسیده است.
آیا پدرش هم شخصیت نامآشنایی بوده است؟
جدّ پدری معینالدین هم «معینی جوینی» نام داشته؛ چون خودِ معینالدین، پدرش را «ابن معینی الجوینی» خطاب میکند و از عبارات دیباچه برمیآید که شاگردی پدر خود را هم کرده و قطعاً، پدرش و جدّش، از بزرگان طریقت و مربّیان سلوک در آن دوران بودهاند. در لابهلای حکایات هم، از پدرش نکات و پندهایی نقل میکند و نشان میدهد که در جمع مریدان پدر و در خدمت او بوده و مثلاً در سفر مکّۀ مکرّمه، پدر و برادرش را همراهی کرده است.
جوینی در نگارش این کتاب، منبع یا منابع خاصّی هم داشته است؟
معینالدین از برخی کتابهای تاریخی، ادبی و تذکره به زبان عربی، سود برده و آنها را به صورت ادبی، ترجمه کرده است. همانطور که در پایان کتاب هم اشاره کرده، او کوشیده است که در ترجمهاش دخل و تصرّفی در متن اصلی حکایات و داستانها نکند و مطالب را با ذوق ادبی خود، به فارسی برگرداند. باید یادآور شد که بیشترین توجّه او به کتاب ربیع الأبرار و نصوص الأخبار محمود زمخشری بوده و مطالب فراوانی را از این کتاب ترجمه کرده و در نگارستان به کار برده است؛ امّا نیمنگاهی هم به دیگر کتابها همچون: إحیاء علومالدین غزالی، محاضرات الاُدباء راغب اصفهانی، التذکرة الحمدونیة ابن حمدون، تاریخ مدینة دمشق ابن عساکر و الأغانی ابوالفرج اصفهانی داشته است. به علاوه، یافتهها و دیدهها و شنیدههای خود را نیز با بیانی ادبی و در تلفیق شیرینی از شعر و نثر، در کتاب آورده است.
چه تواناییها و خصوصیاتی از معینالدین در کتاب انعکاس پیدا کرده است؟
از برخی حکایات کتاب برمیآید که معینالدین، مدتی شغل دیوانی داشته؛ امّا به گفتۀ خود، توبه میکند و این شغل را کنار میگذارد و همانند پدرش به برگزاری مجالس وعظ و نصیحت میپردازد. در مجموع از کتاب پیداست که او درک خوبی از مفاهیم تصوّف و عرفان اسلامی دارد و در این وادی، اهل فن و صاحبنظر محسوب میشود. تواناییهای او در نظم و نثر فارسی در مقایسه با بزرگان دیگر آن عصر، قابل توجّه است و قوّۀ شعری او در برخی قطعات، واقعاً شکوفا و برجسته و حتی خیرهکننده است، اگرچه همۀ عبارات نثر و ابیات و قطعات و مثنویهای او، از این جهت، همپایه و دارای ارزش برابر نیستند.
چرا جوینی نگارستان را نوشت؟
«نگارستان» در میان کتابهای ادبی فارسی و همینطور در بین کتابهایی که به تقلید از «گلستان» نوشته شدهاند، چه جایگاهی دارد؟
بزرگان ادب فارسی، همچون: دولتشاه سمرقندی، تقیالدین اوحدی و امین احمد رازی، دربارۀ جایگاه والای علمی و ادبی نگارستان، بسیار گفته و نوشتهاند. جلوتر که بیاییم، به استادان معاصر تاریخ و تاریخ ادبیات مانند: عبّاس اقبال، ذبیحاللّه صفا و سعید نفیسی میرسیم که آنها هم در خصوص جایگاه نگارستان در ادب پارسی، تمجیدآمیز سخن گفتهاند.
سعدی با نگارش گلستان در بهار سال ۶۵۶ ق، شیوهای را در نظم و نثر بنا کرد که بدون شک تا به حال، کسی توانایی مقابله با او را نداشته است! همانطور که خود سعدی پیشبینی کرده، این گلستان خوش است و طراوات خود را حفظ کرده است. نگارستان جوینی، ۷۹ سال پس از نگارش گلستان سعدی، یعنی در سال ۷۳۵ ق نوشته شده است. شاید بتوان این کتاب را پس از روضۀ خُلد مجد خوافی - که آن را در سال ۷۳۳ ق نگاشته - دومین اثر و نزدیکترین کتاب به دوران نگارش گلستان دانست. در واقع میتوان گفت نگارستان حلقۀ مفقودۀ میان گلستان و بهارستان جامی و برخی دیگر از آثار پیروان سعدی است و جایگاه ویژهاش در کتابهای ادبی و تعلیمی و تصوّفی قرن هشتم هجری، برجسته و غیرقابل انکار است.
با این همه، معینالدین جوینی، بر این خیال بوده که گذشت زمان و تکرار خوانش گلستان، از زیبایی آن میکاهد و موجب ملامت و خستگی میشود. در حالی که ظاهراً به عکس است و گلستان، هر چه بیشتر خوانده میشود، زیباتر جلوهگری میکند. معینالدین با این دید، به سراغ نوشتن کتاب خودش میرود؛ ولی با وجود تمام زیباییهای ادبی و همچنین اشعار پرمغز و نغز و استواری که در کتاب شاهد آن هستیم، در رسیدن به مقصود خود، بازمیمانَد! پس به نظرم باید گفت ارزشهای نگارستان، در جای خود و جایش بر روی چشم! امّا گلستان چیز دیگری است.
با چه انگیزهای سراغ این کتاب رفتید و در کار تصحیح و تحقیق آن، متحمّل چه مشکلاتی شدید؟
سال ۱۳۸۹ در جستوجوی موضوع پایاننامۀ کارشناسی ارشد خودم بودم که با نگارستان جوینی آشنا شدم. تصویر سه نسخۀ خطی کتاب را به دست آوردم و تصحیح آن را شروع کردم و در خردادماه ۱۳۹۱ از آن دفاع کردم. سپس پژوهش خود را درخصوص نگارستان ادامه دادم و دو مقالۀ علمی – تخصصی و دو مقالۀ علمی – پژوهشی در این زمینه به چاپ رساندم. در ادامه، اُنس من با نگارستان بیشتر شد؛ لذا به دنبال پیدا کردن نسخههای دیگر آن رفتم و تصاویر تمام نسخههای شناختهشدۀ آن در ایران و خارج از ایران را تهیه کردم. با مطالعه و طبقهبندی آنها، توانستم نسخههای پُراشتباه و ناقص را کنار بگذارم و همچنین از میان نسخههای شبیه به هم، یکی را ترجیح بدهم و در پایان، دو نسخه از نسخههای جدید را انتخاب کردم و به عنوان نسخهبدل، به نسخههای قبلی اضافه کردم و همزمان، با ارتقای تجربه و شناختم از متن، تغییرات فراوانی در متن تصحیح قبلی خود، اعمال کردم. روزهای پایانی سال ۱۳۹۹، کتاب را برای انتشار آماده کرده بودم که یکی از دوستان، از وجود نسخهای از کتاب در کتابخانۀ قره چلبیزادۀ ترکیه خبر داد که با وجود شباهتهایی با نسخۀ اساس (نسخۀ مجلس سنا)، امّا دارای ویژگیهای خاصی بود که نمیتوانستم آن را نادیده بگیرم. هرچند اضافه کردن نسخۀ یادشده در این مرحله، کار واقعاً طاقتفرسایی بود، سختیاش را به جان خریدم و آن را به عنوان نسخهبدل اوّل، به کتاب اضافه کردم و مقدمۀ کتاب را بر اساس مجموعهای از مطالعات و پژوهشهای جدید خود در باب جوینی و نگارستان، بهروزرسانی کردم. بالأخره در سال ۱۴۰۱ «کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی»، کتاب را به زیور طبع آراست.
اگر بخواهید برای جامعۀ ادبی و کتابخوان ما، چند قطعه از متن «نگارستان» جدا کنید، چه نمونههایی را تقدیم مخاطب میکنید؟
همانطور که عرض شد، محتوای کتاب در قالبهای مختلفی «حکایت»، «فایده»، «حکمت» و «حدیث» تنظیم شده است که بهعنوان نمونه، یکی از بخشهایی که در قالب «فایده» است ارائه میشود:
«بعضی از مفسّران، عذاب اکبر را - که در قرآنْ مذکور است - به فرط تأثیر محبّت تفسیر کردهاند؛ یعنی روزی که حُجُبْ مرتفع گردد و اهل ایمان به سعادت ملاقات موعود مخصوص شوند، حق - سبحانه و تعالی - ، شمّهای از محبّت خود بر دل اصحاب کفر و طغیانْ کشف گرداند تا بدانند که از چه دولتْ محروم ماندهاند و مؤمنان به چه سعادتْ محظوظ گشته و چون نوایر محبّت در کورۀ سینۀ ایشان مشتعل گردد و حرمان خود و تمتّع دیگران از مشاهدۀ محاسن محبوب دریابند هر عذابی که پیش از آن کشیده باشند، به نسبت شدّت این عقوبت، سهل نماید.
چون کرد ز کوی دوست با رنج دراز
اندیشۀ رفتنْ این دل محنتساز
برداشت نگار بُرقَع و از سر ناز
گفتا که ببین که از که میمانی باز؟!».
انتهای پیام
نظرات