به گزارش ایسنا، آیتالله سید محمد ضیاءآبادی -از اساتید اخلاق- با اشاره به داستانی در مورد ویژگی یاران واقعی امام زمان(عج) گفت: چندسال پیش در کتابی که بسیار قدیمی بود خواندم که نزدیک به ۲۰۰ سال قبل انسانهای خوبی در نجف به دور هم جمع بودند و از خودشان پرسیدند چرا امام زمان(عج) ظهور نمیکنند؟، ما که از انسانهای صالح و در نجف هستیم مگر ایشان ۳۱۳یار نمیخوهند ما که به همین میزان هستیم. سپس این افراد با هم قرار گذاشتند یک نفر را از میان خودشان که بهترین فرد است را انتخاب کنند تا او برود و در مسجد سهله توسل به امامزمان(عج) بکند تا بفهمند سر این غیبت چیست.
این استاد اخلاق خاطرنشان کرد: این افراد به دو گروه تقسیم شدند و مجددا به همین شکل از میان خودشان باز به دو گروه تبدیل شدند تا اینکه به فرد آخر که از همه زاهدتر بود رسیدند.
آیتالله ضیاءآبادی تصریح کرد: فرد مورد نظر انتخاب و برای حرکت به سمت مسجد سهله عازم شد و سپس پس از سه روز به میان دوستان خود بازگشت، از او پرسیدند چه شد؟، آیا سر موضوع غیبت را فهمیدید؟، فرد پاسخ داد حقیقتا من وقتی از نجف بیرون رفتم و به سمت مسجد سهله حرکت کردم به یکباره دیدم شهری در میان نظر من ظاهر شد که بسیار تعجب برانگیز بود.
وی افزود: فرد به دوستانش توضیح داد که من وارد این شهر شدم و وقتی سوال کردم این شهر کجاست به من گفتن این شهر امام زمان(عج) است، من بسیار خوشحال شدم و گفتم حتما آقا ظهور کرده است. سپس آدرس خانهای که امام زمان(عج) در آن بود را پیدا کردم و به آنجا رفتم و گفتم به آقا بگویید فلانی آمده است شما را ملاقات کند.
این استاد اخلاق بیان کرد: در همین هنگام پاسخ از سوی امام آمد که به فلانی بگویید شما فعلا خسته هستید، بروید فلانجا یک بزرگی در آنجا است که دختر او به ازدواج شما درخواهد آمد و فردا به پیش ما بیایید.
آیتالله ضیاءآبادی تاکید کرد: مرد به آدرس میرود و میبیند که بله بزرگی در آنجا زندگی میکند و دختر او را به عقد ایشان در آوردند، اطاقی هم برای هر دو فراهم کردند و وقتی فرد وارد اطاق شد به یکباره در زدند و گفتند امام زمان(عج) آمده است و میفرمایند من ظهور کردم بیایید و میخواهیم قیام کنیم و شما را به جایی بفرستیم.
وی ابراز کرد: فرد پاسخ داد به امام بگویید امشب را صبر کنند من فردا میآیم، دوباره از طرف امام آمدن و گفتند که امام میفرمایند همین الان به شما نیاز داریم بیایید، اما فرد دوباره پاسخ داد که به امام بگویید حداقل یک ساعت صبر کنند میآیم، پس از تکرار همین موضوع نهایتا فرد پاسخ داد به امام بگویید من نمیآیم. تا این را گفت دید نه شهری و نه حجله و عروسی وجود دارد بلکه در بیابانهای نجف است.
این استاد اخلاق در پایان گفت: آنجا بود که فرد فهمید اهل ظهور و قیام امام زمان(عج) نیست و به خاطر یک شهوت از امام خود گذشته است.
انتهای پیام
نظرات