به گزارش ایسنا، جعفر قنادباشی؛ تحلیلگر مسائل بینالملل در یادداشتی با این عنوان نوشت: حملات اخیر جبهه مقاومت به کشتیها و همچنین پایگاههای آمریکا را باید از جهات مختلف مورد بررسی قرار داد، چراکه هریک از ابعاد سیاسی، نظامی و اقتصادی این مسأله دارای اهمیت بسیار بالایی است.
به لحاظ نظامی باید گفت آمریکاییها در چند دهه گذشته و شاید بتوان گفت بعد از جنگ ویتنام، هیچگاه با یک صحنه رزم و جنگ واقعی روبهرو نشدهاند و لشکرکشی آنها به عراق و افغانستان، پس از اعمال تحریمهای طولانی مدت علیه این کشورها صورت گرفت و عملا این دو کشور قبل از جنگ، بسیار ضعیف شده بودند و صحنه جنگی که واقع شد، جدی نبود. بنابراین در دهههای گذشته هیچگاه یک صحنه واقعی که توان نظامی آمریکا را به آزمون بکشد، وجود نداشت و اکنون در حوادث اخیر منطقه، آمریکاییها نگران این مسألهاند که ضعف و ناتوانی نیروهای نظامی آنها که همچون یک راز ناگفته پنهان مانده، علنی شود. البته شکی در این نیست که آمریکاییها از نظر تجهیزات نظامی و مسائل پشتیبانی در جنگ، بسیار قوی هستند و میتوانند ضربات زیادی به طرف مقابل وارد کنند اما خودشان هم میدانند توان جلوگیری از ضربات کاری که از طرف مقابل دریافت میکنند را ندارند و این همان رازی است که آمریکا نگران علنی شدن آن است.
راز دیگری که آمریکا نگران آشکار شدن آن است، توانمندی جبهه مقاومت برای ایجاد بازدارندگی در مقابل آمریکا و قرار داشتن در موضع برتر نسبت به آمریکا در منطقه است. حملات اخیر جبهه مقاومت به منافع آمریکا در منطقه بهلحاظ سیاسی هم پیامدهای زیادی دارد. در تبلیغات الهام گرفته از جهان غرب همواره اینگونه القا میشود که دموکراتها بهدلیل انتخابات ریاستجمهوری پیشرو خواستار گسترش تنشها نیستند. البته این موضوع درستی است اما ابعاد مختلفی دارد. از یک سو دموکراتها میدانند درصورت گسترش صحنه نبرد و آسیب دیدن خطوط انتقال نفت، قیمت انرژی بالا میرود و این بهضرر دموکراتها در رقابت انتخاباتی است اما دلیل دیگر نگرانی آنها این است که بهوجود آمدن صحنههای درگیری و فرو ریختن هیمنه پوشالی نظامی آمریکا تبعات فراوانی برای آنها دارد.
موضوع دیگر، مسأله صهیونیستها و هزینههای آنها برای آمریکاست. حملات اخیر به کشتیهای آمریکایی و پایگاههای این کشور در منطقه به معنی بالا رفتن هزینه اجرای سیاست صیانت از اسرائیل است و این میتواند در آمریکا مخالفان زیادی داشته باشد. از سوی دیگر باید به این نکته اشاره کرد که اگر حملات اخیر به نیروهای آمریکایی، زمینه خروج آنها را از عراق و سوریه فراهم کند، این مسأله باعث خفتوخواری دموکراتها خواهد شد، چراکه آنها همواره ترامپ را بهدلیل خروج از افغانستان هدف انتقادات خود قرار میدادند و اکنون خودشان در عراق و سوریه به سرنوشت ترامپ دچار شدهاند.
آمریکاییها اکنون در مسیری گرفتار شدهاند که راه خروج ندارند و بر همین اساس میبینیم در روزهای اخیر با وجود حملات فراوان به پایگاههایشان، کاخ سفید هیچگاه درباره یک درگیری فراگیر سخن نمیگوید و فقط درحال برجسته کردن حمله اخیر و کشته شدن سه سرباز آمریکایی هستند تا بتوانند با یک پاسخ موردی و تبلیغات درباره آن، اینگونه وانمود کنند که پاسخ تمام ضربات را دادهاند. در اینجا باید از مواضع هوشمندانه مقاومت عراق که آمریکاییها را در چنین وضعیتی قرار داده، قدردانی کرد. آنها با حملات اخیر خود به آمریکا گوشزد کردند جنایات آنها در حمله به پایگاههای نیروهای مقاومت در عراق بیپاسخ نمیماند و اکنون هم با اعلام اینکه تمام پایگاههای آمریکا اهداف مشروع مقاومت است، ثابت کردند از تهدیدات آمریکا هراسی ندارند و این به معنی شجاعت و ایستادگی و اطلاع گروههای مقاومت از نقاط ضعف آمریکاست.
انتهای پیام
نظرات