«صنم صادق پور» متولد سال ۱۳۶۷ و زاده روستای مهتر کلاته گلستان و دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته تاریخ ایران در سال ۱۳۹۵ به سبب علاقه مندی به الیاف طبیعی و صنایع دستی به سمت یادگیری حصیربافی و کوب بافی رفته است.
این هنر حرفه ای بومی در میان اقوام ایرانی بوده که ریشه ای عمیق در تاریخ دارد آنقدر که در برخی منابع ذکر شده است که زیراندازهای حصیری اولین فرش نسل بشر بودهاند و همین امر، قدمت قابل توجه این دستباف زیبا را نشان میدهد.
به همین جهت ایسنا به گفتوگو با بانوی احیاگر این هنر اصیل ایرانی پرداخته، کسی که نامش در کنار سایر زنان نمونه گلستانی در کتاب «زنان تأثیر گذار استان» میدرخشد و در همین راستا چگونگی گذر از پیچ و خمهای مسیرش را جویا شدیم.
ایسنا: چرا این دو هنر را برای آموختن انتخاب کردی؟
باید بگویم که «حصیربافی» و «کوب بافی» دو هنری است که در استان گلستان کاملاً منسوخ شده بود و علاقه من به الیاف طبیعی و صنایع دستی سبب شد تصمیم بگیرم آن را از پیشکسوت های این هنر از جمله پدرم بیاموزم، همه آن عزیزانی که من از آنها آموختم امروز در بین ما نیستند و اگر این هنر را به ما انتقال نمیدادند با آنها دفن میشد؛ باعث افتخار من است که در واپسین لحظات عمرشان این هنر را از آنها آموختم و به این وسیله آن را ماندگار کردم.
آنچه که در ذهنیت ما از حصیر بافی وجود دارد زنبیل، کیف و کلاه و سایهبان کشاورزی است؛ کوب بافی نیز تولید فرش و زیراندازهای قدیمی است که در منطقه شمال استفاده میشده و رطوبت خانههای کاهگلی را جذب میکرده است. ما در این کار سعی کردیم محصولات حصیری را با توجه به نیاز های روز مردم کاربردیتر کرده و محصولات جدیدی اعم از کیف، کفش، کلاه، مبلمان، جهیزیه و سیسمونی را به سبد کالاهای حصیری اضافه کنیم.
ایسنا: این کار را از کجا و با چه سرمایه ای آغاز کردی؟
زمانی که شروع کردم کارگاهم به صورت انباری مخروبه بود که فقط وسایل و مواد اولیه را در آن ذخیره میکردم که به لطف خدا، همکاری و حمایت خانواده، مسئولین استان و میراث فرهنگی فضای ما به ۲۵۰ متر گسترش پیدا کرد و تبدیل به کارگاهی تولیدی در زمینه حصیربافی شد.
من به تنهایی و فقط با حمایت خانواده و زمینی که پدرم در اختیارم قرار داد شروع کردم، از زمانی که پدرم مرحوم شدند مادرم پا به پای بنده و در کنارشان خواهر و خواهرزادههایم نیز مشغول به فعالیت هستند.
ایسنا: چگونه توانستید این هنر را مجدد در بین مردم جا بیندازید؟
زمانی که کارم را شروع کردم میراث فرهنگی از طریق ارتباطی که با شورا و دهیار داشتم متوجه شده و از من برای شرکت در نمایشگاهی در کردکوی در سال ۹۶ دعوت کردند که در آنجا هر آنچه داشتم به فروش رفت.
در همان سال بود که دو تا از کارهای من ثبت ملی شد و نخسیتن مرکز تخصصی حصیربافی در استان در روستای مهتر کلاته تأسیس شد و امروز آن مرکز با نام «خانه صنایع حصیربافی» و با حضور ۱۵ نفر از بانوان فعال روستا مشغول به فعالیت است.
بعد از آن به جشنواره ای در گرگان و همچنین صدا و سیما به عنوان احیا کننده حصیربافی دعوت شدم، خودم هم فکر نمیکردم صدای این کار اینطور در استان بپیچد که از من برای شرکت در نمایشگاه های کشوری دعوت شود.
در سال ۱۳۹۷ نخستین فروشگاه تخصصی حصیربافی در استان نیز در شهرستان گرگان تأسیس و در سال ۱۴۰۱ اولین آموزشگاه فنی و حرفه ای در روستای مهتر کلاته افتتاح شد.
نکته قابل ذکر دیگر این است که این هنر به عنوان حامی محیط زیست معرفی و مواد اولیه آن از طبیعت گرفته شده و محصول استفاده شده پس از فرسوده شدن و غیرقابل استفاده بودن هیچ آسیبی به طبیعت نمیرساند و به چرخه طبیعت باز میگردد.
ایسنا: در مجموع چند نفر در کارگاه مشغول به فعالیت هستند؟
در مجموع ۱۰ نفر در کارگاه و تقریباً ۱۰ نفر به صورت خانگی مشغول به حصیربافی هستند که این تعداد اکثراً از بین بانوان بی سرپرست، بد سرپرست و خویش سرپرست انتخاب شدند.
برطبق قراردادی که با معاونت امور زنان در سال گذشته داشتیم تعدادی از این زنان را آموزش داده و مواد اولیه جهت کار را در اختیار آنها میگذاریم که اگر شرایط آن را داشته باشند در کارگاه و در غیر اینصورت در خانه های خودشان مشغول به کار میشوند.
اما مسأله مهم این است که زندگیهای آنان فقط متکی به این کار نیست چرا که بازار فروش جوابگوی تأمین خانواده نیست و اگر به ما تضمینی داده شود که ماهانه یا سالانه سفارش های از پیش تعیین شده داشته باشیم افراد میتوانند تولیدات و به تبع آن خروجی مالی بیشتری خواهند داشت.
ایسنا: مشکلات موجود در مسیر کاری شما چیست؟
یکی از مشکلات ما مواد اولیه است، ببینید این گیاه هرز نیست و بومی استان خود ماست فقط لازمه اش این است که حفظ و حراست شود چرا که کشاورز و دامدار آن را از بین میبرد.
این گیاه در لابه لای آب، کنار جوی و حاشیه تالاب ها و شالیزارها وجود دارد و گاهی به علت کم آبی کشاورز آنها را برش داده که مانع رسیدن آب نشود؛ آن مقدار باقی مانده هم با مشقت فراوان تهیه میشود.
ما زندگیهایی به صورت مورچهوار داریم چرا که بهار و تابستان جمع میکنیم و پاییز و زمستان کارها برای فروش آماده میشوند.
مشکل دیگر ما بازار فروش است که با توجه به شرایط اقتصادی مردم مانند قبل نیست، یکی از راهکارهای ما این است که مسئولین از این محصولات هنری و فرهنگی به عنوان هدایایی ارزشمند بهره گیرند یا اینکه رایزنی هایی جهت صادرات، ایجاد نمایشگاه های فرهنگی در کشورهای همسایه جهت دیده شدن فرهنگ ایران و به فروش رسیدن محصولات صورت بگیرد.
ببینید وقتی صحبت از حمایت میشود فقط پرداخت تسهیلات مدنظر نیست، کسی که تسهیلات دریافت کرده و کار را شروع میکند اگر زمینه فروش محیا نباشد فایده ای ندارد و باز هم کار راکد میماند.
در کنار همه این تدابیر ایجاد بازارچههای دائمی که در معرض باد، باران و طوفان مقاوم بوده و به لحاظ امنیتی و سرقت محصولات ایمن شده، بسیار کمک کننده است.
ایسنا: هم اکنون چند نفر در آموزشگاه ها در حال آموزش هستند؟
در آموزشگاه گرگان حدود ۸ نفر هنرآموز داریم که در صورت تمایل به کار با مجموعه ما مواد اولیه در اختیارشان قرار میگیرد و اگر بخواهند مستقل کار کنند و دسترسی به مواد اولیه نداشته باشند باز هم از آنها در زمینه مواد اولیه و فروش پشتیبانی میشود.
ببینید در مجموع تا به امروز تقریباً ۵۵۰ نفر آموزش دیده اند از این تعداد شاید به طور حرفه ای و مستقل ۵۰ نفر مشغول به کار هستند.
ایسنا: از طرح پنج شنبه، جمعه های صلواتی برای ما بگوئید؟
این طرح به این صورت است که پنج شنبه ها کار تعمیر رایگان انجام میدهیم؛ یعنی شما از هر کجای ایران حصیر بخرید و نیاز به تعمیر داشته باشد این کار را ما برای شما رایگان انجام میدهیم و هدف ما نگهداری، حفظ و حراست از صنایع دستی است.
درست است که شما آن محصول را از ما خریداری نکردید اما بلاخره از یک تولید کننده داخلی خریدهاید و این یعنی حمایت از تولید داخلی و من اعتقادم این است که ما بذری میکاریم که در آینده آن را درو میکنیم.
طرح جمعه ما نیز به این صورت است که هر هفته از ۹ صبح تا ۹ شب پذیرای مهمانها با چای دودی، شیرینی محلی و نان تنوری به صورت رایگان هستیم که میتوانند در کنار آن از کارگاه ما دیدن کرده و صلواتی نثار روح پدر بزرگوارم کنند.
انتهای پیام
نظرات