در محله ساغریسازان رشت و نزدیک به مسجد تاریخی گلدسته، خانه ای است که در گذشته، محل اتراق چاروادارها و چانچوکشانی بود که از سمت پل عراق، بار و کالا و محصولات کشاورزی روستاها را به شهر رشت می آوردند. بارفروشانی که با وسایل آن زمان و گاه با پای پیاده از سمت محله رودبارتان به سمت محله ساغریسازان و بازار رشت می آمدند و ناچار شب را در رشت بیتوته می کردند. و جای ارزان قیمتی که مناسب آنها باشد، خانه برادران وجر، بود.
اکنون خانه برادران وجر، به نام «خانه باغ» به همت مینو فکرآزاد، احیا شده و گه گاهی پذیرای مسافرانی است که رشت را برای گردش و اقامت انتخاب کرده اند.
گه گاه، می بینیم، تورهای رشت گردی پیاده که توسط فعالان فرهنگی در محله ساغریسازان، عناصر هویتی محله ساغریسازان را برای گردشگران توضیح می دهند، در آخرین بخش برنامه، مکثی ولو کوتاه در خانه باغ دارند.
رشت گردان پس از محله گردی در محله ساغریسازان، به دنبال اندک استراحتی در یک خانه قدیمی هستند و مسافران خسته نفس، دور حوض نیلگون کوچک حیاط مینشینند و گل های کاغذی پیچیده بر ستون های چوبی و عطر شمعدانی های حیاط، آنها را به گذشته های نه چندان دور می برد که هنوز خانه های رشت خانه باغ بود و آپارتمان ها فضا را بر حیاط و درختان و شمعدانی ها تنگ نکرده بود.
خانه باغ، اگرچه باغ بزرگی ندارد، ولی حیاط کوچکی دارد که حوضش یاد و خاطره خانه باغ های قدیمی رشت را زنده می کند. به روزگاری که مهمترین شاخصه های خانههای رشت، همین خانه هایی بود که درون باغ های بزرگ قرار داشت.
پرویز فکرآزاد، فعال فرهنگی و مدیر گیله قصه، خود در این خانه متولد و بزرگ شده است. او درباره خانه پدری اش اینگونه توضیح می دهد:« این خانه در سال ۱۳۱۵ توسط خانواده وجر- که اصالتاً قزوینی بودند- ساخته شد. ابتدا ۳ مغازه در بر خیابان اصلی و دو اتاق در حیاط و پشت مغازه ها ساخته می شود و این ۲ اتاق به عنوان خانه مسکونی کاربری داشت.
پس از ساخت مجموعه، پدرم، مرحوم «ابراهیم فکر آزاد»، یک باب مغازه و اتاق های مسکونی را از برادران وجر اجاره می کند. در اوایل دهه سی، دو اتاق دیگر روی اتاقهای همکف ساخته می شود. بالای اتاق ها هم ایوان باریکی ساخته می شود که با پنجره های متعددی شیشه بند و محفوظ شده است. این سبک ایوان های باریک و محصور، به شیشه آبوشکا معروف بود و باعث می شد ایوان هنگام رد باران، دچار رطوبت و باران زدگی نشود.
وی با اشاره به تغییرات این خانه در دوره های بعدی اضافه می کند: بعدها یکی از مغازه ها نیز با مسقف شدن حیاط در فاصله خانه تا آن مغازه، مجموعه مغازه و حیاط مجاور به صورت واحد تجاری قهوه خانه و مسافرخانه مورد استفاده قرار می گرفت و با احداث دیوار، این مجموعه از حیاط خانه جدا می گردد.
آن زمان، چارواداران، چانچوکشان و کشاورزانی که از سمت پل خشتی موسوم به پل عراق و از سمت انتهای محله به ساغریسازان می آمدند، اغلب شب را در آن اتراق و بیتوته می کردند. فکرآزاد ادامه می دهد: مجموعه شامل؛ یک ورودی مغازه اصلی، حیاط در دو بخش مسقف و باز و یک اتاق در انتها و چسبیده به دیوار اتاق خانه است که ما در آن به دنیا آمده و زندگی می کردیم. خانه هم با دری کوچک به حیاط مغازه ارتباط داشت. خانه شامل یک اتاق و مطبخ در طبقه همکف و دو اتاق در طبقه اول بود.
این مکان تا پایان زندگی پدرم، در سال ۱۳۴۵ و تا اوایل دهه شصت در اجاره خانواده ما بود و پس از آن از وراث خانواده وجر خریداری کردیم و به نام برادرم، خسرو فکرآزاد، شد.
وی، با اشاره به تغییرات خانه پدری اش در سال های اخیر، توضیح می دهد: برادرم، دیوار وسط را برداشت و خانه و حیاط مغازه دوباره به شکل اولیه درآمد و پس از مرمت و بازسازی، به شکل فعلی درآمده است.
پدرم در حفظ خانه همیشه به مادرم سفارش می کرد و می گفت تا می توانید مغازه ها و خانه را مرمت و حفظ کنید و همیشه بدون خراب کردن چیزی، آن را بسازید و در آن زندگی کنید و چنین شد.»
حالا خانه پدری فکرآزاد، با نام و کاربری جدید، در ساغریسازان متولد شده است و «خانه باغ» خانه ای شده برای بیتوته مسافران و تورهای رشت گردی. اما مهمتر از آن، تغییرکاربری یکی از واحدهای تجاری روبه معبر ساغریسازان است که به همت یکی از دانش آموختگان کتابداری، «دلارام جباری» به عنوان کتابفروشی حوزه کودک و نوجوان، پاتوق مادران و کودکانی است که «حجره ماهی سیاه کوچولو» را برای مطالعه کتاب و کارگاه های قصه خوانی انتخاب کرده اند.
انتهای پیام
نظرات