به گزارش ایسنا، نظمی که سرانجام محقق شد» عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم قاسم غفوری است که در ادامه میخوانید:
البته این امر تفاوتهای بسیاری با دوران گذشته دارد چرا که نه تنها مقاومت فلسطین در قالب طوفان الاقصی رقم خورده است بلکه منطقه از دریای سرخ گرفته تا لبنان و سوریه و عراق همگرایی گستردهای را علیه رژیم صهیونیستی و متحدانش را شاهد است چنانکه یمنی که هشت سال جنگ با ائتلافی از دهها کشور را سپری کرده امروز قدرتهای بزرگ را زمین گیر و نقش خویش در دریای سرخ را اثبات کرده است.
در این میان مسئله قابل توجه نقش بزرگ مردی است که سالها برای تحقق این انسجام و وحدت از جان خویش گذشت و در نهایت نیز در تروریسم دولتی آمریکا به شهادت رسید. اری ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ بود که تروریسم دولتی آمریکا به فرمان ترامپ رئیس جمهور این کشور در فرودگاه بغداد جنایتی بزرگ را علیه تمام بشریت رقم زد و آن ترور فرماندهان مقاومت یعنی سردار دلها سپهید شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، معاون حشد الشعبی بود. اکنون چهار سال از آن زمان میگذرد ولی ملتهای بیشماری همچنان یاد آن سرداران بزرگ را گرامی میدارند و مطالبه آنها محاکمه و مجازات این جنایت بزرگ بدون هیچ گذشتی است.
نگاهی به کارنامه سردار دلها بیانگر این حقیقت است که وی محور و بنیانگذار مکتبی است که در آن جان فدا میکنند برای جان دادن به دیگران. در مکتب سردار«من» نه به معنای همه چیز برای من بلکه «من» در این مکتب به معنای فدا شدن «من» برای دیگران است. در این میان آنچه باید در نظر داشت نقش و جایگاه افرادی همچون سردار سلیمانی در نظم نوین جهانی است که با شتاب در حال شکل گرفتن است. هر چند که غرب تمام ابزار خود را برای حفظ نظام سرمایه داری و تک قطبی به کار گرفته است اما حقیقت آن است که صحنه جهانی دیگر پذیرنده این رویکرد یک جانبه نبوده و چند جانبه گرایی جدیدی در جریان است که بازیگران جدیدی را در بر گرفته است.
استعمار و امپریالیسم با اصل ایجاد حقارت و هویت زدایی از ملتها بران بودهاند تا سیاستهای استعماری خویش را اجرایی سازند حال آنکه سردار سلیمانی این خط را شکسته و هویت غرور آفرین را برای بسیاری از ملتها رقم زد. سردار این باور را در میان ملتها ایجاد کرد که آنها نیز جایگاهی در این عرصه جهانی دارند و میتوانند با هویتی ورای هویت تحمیلی نظام سلطه رویکردی تاثیرگذار در معادلات جهانی داشته باشند. شکل گیری گروههای مقاومت از افغانستان و پاکستان گرفته تا عراق، سوریه، لبنان، یمن و فلسطین و بسیاری از کشورها با هویتی مستقل زیر پرچمی واحد گردهم آمدند و ارتش بزرگ مقاومت را تشکیل دادند. این هویت بخشی مولفهای شد برای حرکت ملتها به سمت آزادی خواهی و مقابله با نظام سلطه و عیادی آن.
به عبارتی دیگر نظمی که غرب به دنبال آن در قالب خاورمیانه بزرگ بود با مکتب مقاومتی سردار با شکست همراه شد در حالی که جایگزین آن ارادهای شد که امروز ملتهای منطقه خروج بیگانگان از منطقه را راهکار رسیدن به امنیت پایدار می دانند. در همین حال سردار توانست دیپلماسی و میدان را در کنار هم قرار دهد که نتیجه آن نیز ورود قدرتهای بزرگی همچون روسیه به عرصه همراهی با مقاومت علیه تروریسم و حامیان آن بود. جهان فراموش نخواهد کرد که چگونه سردار دلها، روسیه را متقاعد کرد که در سوریه وارد میدان شود و دیپلماسی را در صحنه جهانی برای تکمیل این حضور به کار گیرد.
این حقیقتی انکار ناپذیر است که نظم نوینی که در منطقه و صحنه جهانی شکل گرفته است حاصل سالها تلاش و مجاهدت افرادی همچون سردار دلهاست که هراسی سنگین را بر ماهیت غرب و غرب گرایان و نظام سلطه وارد ساخته است. امروز نظم نوین جهانی با محوریت غرب آسیا بر اساس تفکرات مقاومت در حال شکل گرفتن است که میتواند تحقق بخش آزادی فلسطین و خروج بیگانگان از منطقه باشد که طوفان الاقصی نمودی از این نظم نوین است.
انتهای پیام
نظرات