در این سالها آنچه بیش از خودِ ممیزی کارگردانها را آزار داده، اعمال تغییرات بدون هماهنگی با سازندهای است که ماهها و گاه حتی سالها از زمانِ خود را صرف ساخت یک اثر میکند.
به گزارش ایسنا، در روزهای اخیر سانسورِ دو سریال «سرزمین مادری» در تلویزیون و «گناه فرشته» در شبکه نمایش خانگی خبرساز شد؛ حذفیاتی که به نظر میرسد در نهایت اهداف تصمیمگیران را هم تامین نکرده باشد. چراکه صحنههای حذفشده با توضیحاتی مبنی بر سانسور سریالها در فضای مجازی، به کررات منتشر و دست به دست شد و علاوه بر تماشای آن توسط افرادی که حتی یک فریم از این سریالها را دنبال نکرده بودند، به تبلیغات بیشتر هم انجامید.
پیشتر، مواردی چون توقیف یک فیلم یا تعطیلی یک برنامه تلویزیونی را راهکاری برای تبلیغ میدانستند و نسبت به آن هشدار میدادند؛ چنانچه اگر فیلمی پس از توقیف به پرده نقردهای راه مییافت، بسیار بیشتر از آنچه در حالت عادی میتوانست بفروشد، مورد توجه قرار میگرفت یا اگر مجری یا برنامهای توبیخ و تعطیل میشد، محبوبیتش دوچندان میشد.
چنین وضعیتی را میتوان به سریالها هم تعمیم داد؛ خصوصا حالا که کاربران برای تماشای یک مجموعه رقم قابل ملاحظهای را هم به پلتفرم پخشکننده پرداخت میکنند. بر این اساس گاه انتشار صحنههای حذفشده در فضای مجازی، علاوه بر حرکتی اعتراضی، تمهیدی تبلیغاتی از سوی سازندگان تلقی میشود تا مخاطب بیشتری را به سمت خود بکشانند.
با این حساب، سانسور و ممیزی در عصر تکنولوژی که شبکههای اجتماعی بهراحتی در دسترس عموم است، امری تقریبا منتفی تلقی میشود و تصمیمگیران را به سمت انعطافی سوق میدهد که در کوچکترین مقیاس، ضرورت حذف صحنهها با همراهی خود سازنده را یادآور میشود.
در روزهای اخیر حذف صحنههایی از سریال «سرزمین مادری» در تلویزیون خبرساز شد؛ کمال تبریزی (کارگردان سریال) هم بلافاصله ماجرا را رسانهای کرد و از مخاطبانش عذر خواست. انتقاد اصلی تبریزی هم بر سر عجله تلویزیون و بیاطلاعیاش از نحوه پخش بود. اما در کنار این انتقادها، آنچه بیش از همه مورد توجه عموم قرار گرفت، انتشار فیلمی در فضای مجازی بود که صحنههای حذف شده سریال «سرزمین مادری» را نشان میداد.
در ساعات اخیر هم سازندگان سریال دیگری در شبکه نمایش خانگی، به انتشار صحنهای از آن اقدام کردند که حذف شده بود. «گناه فرشته» حامد عنقا حالا که به قسمت دوم رسیده و استقبال مخاطب را انتظار میکشد، با یادآوری تیزری که پیشتر منتشر شده بود، به بینندهاش از سانسور ثانیهای خبر میدهد؛ اتفاقی که تا اینجا چندان به ضرر پلتفرم پخشکننده و همچنین سازندگان تمام نشده است.
اما در کنار اتفاقات اخیری که در این گزارش به آن اشاره شد، باید یادآور شد که پیشتر هم تیغ تیز سانسور در عین مشکلاتی که برای سازندگان در پی داشته، راه نجاتی هم برای فرار از انتقادها فراهم کرده است.
چند سال قبل و در آخرین فصل از سریال «پایتخت»، پس از اینکه محسن تنابنده و همکارانش با انتقادهای تند مردمی و رسانهها در حین پخش مواجه شدند، شروع به انتشار صحنههایی حذفشده از سریال در فضای مجازی کردند تا از این طریق تا حدودی نگاهها را به سمت سانسور سوق دهند.
هرچند گفتوگویی که فرودین ماه ۱۳۹۷ توسط تنابنده با یکی از روزنامهها انجام شد و انتقادهای وی به عملکرد صداوسیما در این زمینه (سانسور) چندان هم پربیراه نبود.
تنابنده در این گفتوگو به ناهماهنگی موجود در صداوسیما انتقاد کرده و در بخشی از سخنانش گفته بود: «آن چه مسلم است این که تغییر سیاست در تلویزیون و تغییر مداوم مدیران باعث شده امروز در این رسانه، سیاست واحدی وجود نداشته باشد و هنرمندان و اساسا گروه برنامهساز به طور مشخص ندانند که هنگام ساخت یک اثر با چه موضعی در صداوسیما مواجه هستند.»
با چنین پیشینهای درباره سانسور و ممیزی، هشدار در این زمینه ضروری به نظر میرسد که عملکردهایی مشابه آنچه امروز و دیروز در قبال پروژهها رخ داده، نهتنها موفقیتی را عاید ممیزان و اهدافشان نخواهد کرد بلکه در نهایت به بیشتر دیده شدن تصاویری میانجامد که در حالت عادی شاید چندان هم به چشم نیایند. ضمن اینکه اطلاع عموم از حذفیات یک اثر و پیام در رسانه، در نهایت به بیاعتمادیای منجر میشود که مخاطب را از رسانه دور و نسبت به آن نامطمئن خواهد کرد.
در این مسیر تنها راهی که باقی میماند، «تعامل» است؛ تعامل تصمیمگیران و سازندگان، تعامل هنرمندان و مدیران بر سر محتوا و آنچه قرار است تولید و پخش شود. همفکریای که در نهایت رضایت و اطمینان مخاطب را به همراه دارد و کمترین گرایش به سمت شبکههای خارجی را منجر میشود.
انتهای پیام
نظرات