کامیار عابدی، منتقد و پژوهشگر ادبی در پی درگذشت علی نظمی تبریزی، یادداشتی درباره این شاعر با عنوان «علی نظمی، شاعر و ادیب» نوشته و در اختیار ایسنا قرار داده است.
در متن این یادداشت آمده است: این نکتهای است بسیار آشکار که از دهه ۱۳۲۰ به بعد با گسترش روند نوگرایی در صحنۀ ادبی ایران دورۀ درخشانی از شعر نو به کوشش نیما یوشیج و شاگردانش رقم زده شد. شاعرانی مانند احمد شاملو و مهدی اخوان ثالث و سهراب سپهری و فروغ فرخزاد در شاخه نوگرایی اصولی ( به تعبیر زندهیاد محمدعلی سپانلو) و سرایندگانی مانند فریدون مشیری و نادر نادرپور در شاخه نوگرایی اعتدالی در کنار شمار دیگری از شاعران نوگرا توانستند ذهن و زبان مخاطبان نواندیش را به تسخیر درآورند. در همان حال نباید فراموش کرد که شاعران سنتگرا یا نوسنتگرای همعصر آنان مانند پروین اعتصامی و محمدحسین شهریار و رهی معیری و مهدی حمیدی شیرازی و امیرهوشنگ ابتهاج و سیمین بهبهانی و شماری دیگر هم با احیای سنتهای ادبی و نوآوریهایی کم یا زیاد، همزمان دورهای بسیار رنگین در ساختارهای کهن شعر به وجود آوردند.
علی نظمی تبریزی (متولد ۱۳۰۶، تبریز) که در ۲۵ آذر ۱۴۰۲ زندگی را در زادگاهش بدرود گفت، شاعری بود که علاوه بر شعر به ترکی آذربایجانی، به صورتی منسجم بر اساس مکتب بازگشت به شعرگویی در زبان فارسی پرداخت. چنانکه میدانیم، در این مکتب بهویژه غزلسرایی به شیوۀ سهل و ممتنع سعدی مورد نظر بود. نشاط اصفهانی و فروغی بسطامی از جمله نمایندگان اصلی این مکتب به شمار میآیند که غزلهایشان مورد نظر مخاطبان غزل است. نظمی، که گفته میشود تا دورۀ نوجوانی به مدرسه نرفته بود، بسیار خوب شعر میگفت. وی علاوه بر ذوق ادبی، با سختکوشی و خودآموزی به مطالعه و مرور دیوانهای شاعران کهن هم رغبت داشت. این نکته و نیز ارتباط ادبیاش با شاعران و ادیبانی از چند نسل، از ملکالشعراء بهار و محمدحسین شهریار و محمدامین ادیب طوسی گرفته تا شفیعی کدکنی، سبب شد که در غزلسرایی به شیوه سنتی به تبحری بهسزا رسد. غزلها و دیگر شعرهای او در چند مجموعه با مقدمه و تشویق برخی از دوستان شاعر و ادیبش مانند عبدالعلی کارنگ و سلیمان امینی و یحیی شیدا و غلامحسین بیگدلی و ناصر بقایی و نیز به کوشش چند تن از دوستداران جوانش مثل منوچهر نظمیتبار و محمدتقی سبکدل و الهام بهنام وظیفه و بهنام فخری گردآوری و منتشر شده است.
ذوقِ پرورده و مطالعۀ مستمر ادبی از جملۀ ویژگیهایی بود که سبب میشد او در راهنمایی چند نسل از شاعران زادبومش ادیبی تاثیرگذار به شمار آید.
گذشته از این، نظمی تبریزی در تاریخ شعر ایران نیز تاملهایی درخور توجه داشت. این ویژگی در کنار تواناییاش در سرودن ماده تاریخ (مبتنی بر حساب جُمّل یا حروف ابجد) سبب سرودن و تالیف کتابی با عنوان «دویست سخنور» (تذکرهالشعرای منظوم و منثور ) شده است که علاوه بر بهرهیابی مولف از منابع و مآخذ متنوع و معتبر در شناخت زندگی و نوع و سبک این شاعران، قطعهای خواندنی و مناسب احوال حاوی ماده تاریخ درگذشت آن شاعر را نیز شامل میشود. از این کتاب در دهههای ۱۳۹۰-۱۳۵۰ در تهران و تبریز چند ویراست منتشر شده و مورد استقبال دوستداران تاریخ ادبی ایران قرار گرفته است. البته میدانیم در میان شاعران و ادیبان سنتگرای همعصر شمار سرایندگانی که توانایی سرودن ماده تاریخ داشته باشند، اندک است که از آن میان جلال همایی، ادیب برجسته، درخور اشاره است. کسانی که به شناخت نظمی تبریزی علاقهمند باشند، میتوانند به ارجنامۀ او با عنوان «سیمرغ غزل» (انتشارات بهاردخت: تبریز، ۱۳۹۳) مشتمل بر مقالهها و شعرهای شماری از محققان و شاعران دربارۀ شخصیت و آثار این شاعر و ادیب گرامی مراجعه کنند.
انتهای پیام
نظرات