ما بهعنوان نماینده جمعی از پژوهشگران معاونت پژوهشی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان قصد داریم امسال نیز به مناسبت هفته پژوهش در ادامه یادداشت سال گذشته (سال ۱۴۰۱) با عنوان «مروری بر تلههای پیشرو در امر پژوهش/ ۲»، عصارهای از تجارب خود در زمینه مشکلات حوزه پژوهش را که در این سالها با آن مواجه بودهایم، با مخاطبان خود به اشتراک بگذاریم. در فرهنگ لغت دهخدا «به تله افتادن» یعنی «گرفتار مشکل غیرمنتظره شدن، درگیر شدن با مشقتی پیشبینی نشده، به فریبی فریفته شدن». ما هم در پژوهشهای خود گاهی به تله میافتیم و بعضاً برای برونرفت از مشکل پیشآمده، وقت و انرژی قابلتوجهی صرف میکنیم. از دیگر تلههایی که عموماً با آنها سروکار داشتهایم میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
منزلت نداشتن پژوهشگر در جامعه
در حال حاضر، در کشور ما، افراد بسیاری در حوزههای تخصصی مختلف به امر پژوهش مشغول هستند، اما متاسفانه هنوز، «پژوهشگر بودن» در بسیاری از محیطهای تصمیمسازی، به رسمیت شناخته نمیشود. این مسئله تا بدانجاست که بسیاری، تعریف «پژوهشگر بودن» را حتی به عنوان یک شغل مستقل نیز قابل قبول نمیدانند و توجه به این حوزه شغلی، در اولویت دست چندم سازمانها قرار میگیرد.
کمبود پژوهشگر متخصص و متعهد
متاسفانه در میان پژوهشگرانی که در عرصههای مختلف مشغول به فعالیت هستند، یافتن فردی که علاوه بر عنوان «پژوهشگر» به جد و در عالم واقع، متخصص و متعهد باشد نیز کار دشواری است. بسیاری در حالی صفت «پژوهشگر» را به دنبال خود یدک میکشند که در یک گفتگوی ساده، دانش محدود و نبود ذهن کاوشگر در آنان به وضوح توسط مخاطبان در سطوح مختلف قابل درک است! وسوسه پول و قدرت از مواردی که یک پژوهشگر همواره با آن مواجه است و تنها یک پژوهشگر متعهد پیروز جدال میان تعهد حرفهای و منفعت شخصی است.
عدم همکاری و اعتماد جامعه آماری به پژوهشگران
متاسفانه یکی از مشکلات رایج که پژوهشگران به ویژه در حوزه علوم انسانی با آن مواجه هستند، جلب اعتماد مخاطبان و جامعه هدف میباشد. عدم اعتماد کافی بین جامعه هدف و پژوهشگر منجر به عدم دسترسی درست به دادههای مورد نیاز یا زمانبر شدن پژوهش خواهد شد.
عدم تسهیل روند پژوهش از جانب کارفرما
در بسیاری از پژوهشها، روند انجام پژوهش وابسته به دیدگاه کارفرما و تسهیل فرایندهای موجود در مسیر انجام پژوهش مربوطه میباشد. بخش بزرگی از این فرایندها در بخش ساختارهای اداری و سازمانی کارفرما تعریف میشود که اتمام پژوهش، وابسته به آنها میباشد. به عنوان مثال، عدم پایبندی کارفرما به مفاد قرارداد و طولانی شدن فرایندهای اداری به منظور انعقاد قرارداد یا تصویب طرح از جمله این مشکلات است. همچنین در بسیاری از موارد کارفرما میتواند به عنوان رابط پژوهشگر با دستگاههای ذیربط و مرتبط با پژوهش مربوطه برای اخذ دادههای موردنیاز و مجوزهای لازم و یا استفاده از امکانات و تجهیزات مورد نیاز در راستای اهداف مدنظر توسط مجری، نقش مهمی را در تسهیل و تسریع روند پژوهش ایفا نماید.
عدم روحیه کار تیمی و همکاری مشترک بین پژوهشگران
بسیاری از پروژههای پژوهش، مستلزم داشتن روحیه کار تیمی و بینرشتهای میباشد. عدم توجه به این خصیصه، به ویژه در پروژههای بلندمدت پژوهشی میتواند پاشنه آشیل انجام طرح باشد و آن را با وقفه، ناکارآمدی و مشکلاتی از این قبیل مواجه کند.
عدم بهرهبرداری از نتایج پژوهش و اجرایی نشدن آنها
متاسفانه عدم توجه و بهرهبرداری از نتایج پژوهشهای انجام شده و در نتیجه اجرایی نشدن آنها یکی از رایجترین مشکلات مبتلا در پژوهشهای اتمام یافته به شمار میرود که پژوهش را از امری به جدی به موضوعی دمدستی و بیاهمیت برای بهرهبرداران اصلی تقلیل میدهد. متاسفانه بسیاری از پژوهشها، به محض اتمام، سرنوشتی جز قفسههای کتابخانه یا فولدرهای تودرتوی رایانه شخصی کارفرماها ندارند که این امر از دلایل مختلفی ناشی میشود. کاربردی نبودن پژوهشها، فاصله زیاد عناوین پژوهشی با نیازها و چالشهای موجود در جامعه و در نهایت عدم توجه کافی کارفرماها به پژوهش انجام شده علیرغم کیفیت بالای پژوهش، از جمله دلایل قابل ذکر میباشد.
آنچه گفته شد، تنها بخش کوچکی از چالشهای روزانه پژوهشگران است و روشن است که این لیست، طولانیتر خواهد بود و شرح این قصه ادامهدار...!
پرستو دارویی (دکتری جغرافیا و برنامهریزی روستایی و پژوهشگر جهاد دانشگاهی واحد اصفهان)
مینا کشانی همدانی (دکتری شهرسازی و پژوهشگر جهاد دانشگاهی واحد اصفهان)
انتهای پیام
نظرات