با فرا رسیدن سالروز شهادت کوچک جنگلی و خاموشی جنبشی که هفت سال ادامه یافت، بنا داریم شخصیت یوسف خان شفتی و خانهاش را بازخوانی کنیم.
خانه تاریخی شبان بیش از آنکه به لحاظ قدمت منحصر به فرد باشد، ارتباطش با جنبش جنگل حائز اهمیت بود. پیوندی که با همکلاسی بودن «میرزا» و «یوسف خان» در دوران نوجوانی آغاز و تا تلاش برای زنده ماندن همدیگر ادامه پیدا می کند اما این ارتباط هنوز رازآلود باقی مانده و کمتر از سوی مورخان کنکاش شده و این ابهام که چگونه حاکم فومنات با سیاست های دوگانه اش نه تنها بارها میرزا و جنگلیان را از مرگ نجات داد، بلکه تدبیرش موجب استحکام بخشی یک جنبش مسلحانه در حوزه استحفاظی یوسف خان شفتی به عنوانِ خان منطقه شده است.
عمارت تاریخی شبان حتی بعد از پایان جنبش جنگل نیز پناه امنی برای بازماندگان جنبش و یاران صدیق کوچک جنگلی بود.
یکی از بستگان وی، ذبیح الله شبان در ماهنامه گیله وا(شماره ۱۲ آبان ۱۳۸۲) اطلاعاتی درباره نسب و رابطه او با کوچک جنگلی ارائه می دهد: "میرزا یوسف خان شفتی فرزند حاجت بیگ، یکی از ملاکین گیلان بود که در سال ۱۲۹۰ هجری قمری در رشت متولد شد و در مدرسه حاج حسن با میرزا کوچک خان هم دوره بود".
هوش و سیاست یوسف خان وی را تا مرحله حکومت شفت و فومنات رساند. آن زمان خانه خان شفت در رشت مامن کسانی بود که مشکلاتی با مامورین دولتی و دعواهای ملکی داشتند. همین پناه بودن یوسف خان باعث شد مردم به او لقب «شبان» بدهند.
زمان شکل گیری جنبش جنگل در قعر جنگل های فومنات، یوسف خان، حاکم فومنات است. دو شکست اولیه نیروهای دولتی توسط جنگلیانی که هنوز عِده و عُده شان اندک است، جنگلیان را بلند آوازه می کند.
وقتی حشمت الدوله، حاکم گیلان از یوسف خان می خواهد کار جنگلیان را یکسره کند، پاسخش این است که «زیاد جنگلی ها را بزرگ نکنید». این را می توان از خاطرات «صادق مهرنوش» نیز متوجه شد که یوسف خان همواره از برخورد با میرزا طفره می رفت. در واقع یوسف خان سیاست دوگانه و مماشات را با جنگلیان در پیش می گیرد و همین سیاست دوگانه موجب استحکام جنبش در جنگل های فومنات می شود. اما این سیاست دوگانه از چشم حاکم گیلان دور نمی ماند و باعث می شود حکومت فومنات را از وی گرفته و به کسی بدهد که کار جنگلیان را یکسره کند.
دوستی کوچک جنگلی را هم با یوسف خان می توان با مطالعه تاریخ دریافت. یکبار جنگلیان شبانه یوسف خان را دزدیده به صومعه سرا می برند. این بار میرزا است که مانع کشته شدن یوسف خان می شود و ۶ ماه او را در خانه ای زندانی و در نهایت او را به رشت باز می گرداند.
یوسف خان در روزهای پایانی جنگل نیز تلاش دارد تراژدی یخ زدن میرزا رقم نخورد. این را میتوان از خاطرات «یان کولارژ»، تکنسین چک تباری که در سال آخر به جنبش جنگل پیوست فهمید. یان کولارژ، مامور تعمیر اسلحه برای جنگلیان است و توسط شخص میرزا در خانه «حسن خان آلیانی»، یکی از سران اصلی جنبش جنگل در دو سال آخر، در روستای «کیش دره» مستقر می شود.
یوسف خان در ماه های آخر تلاش دارد میان میرزا و دولت صلح برقرار کند. یان کولارژ شاهد بود که یوسف خان حامل شمشیر مرصعی است که رضا قزاق به عنوان امان نامه برای میرزا فرستاده، اما پاسخ میرزا برای تسلیم، شمشیر شکسته ای در دستان یوسف خان شفتی بود.
«یان کولارژ» در همان یک سال حضورش در جنبش جنگل مرتب به خانه یوسف خان در رشت رفت و آمد داشت حتی شرح دقیق شهادت میرزا را هم یوسف خان به یان کولارژ بازگو می کند.
به گفته شاهدان عینی وقتی یوسف خان خبر شهادت میرزا را می شنود از شدت ناراحتی عینک خود را در دستانش می شکند به نحوی که شیشه ها دستش را می برد.
«یان کولارژ» بعد از وقایع جنگل مدتی اسیر است و بعد از آزادی در حالی که اموالش مصادره شده و پولی برای گذران زندگی ندارد به خانه یوسف خان می رود و از همان احترام دوران زنده بودن میرزا برخوردار است حتی یوسف خان تلاش می کند اموال مصادره شده یان کولارژ را به او پس دهند.
پیوند عاطفی میان یوسف خان و میرزا به همین جا ختم نمی شود؛ وقتی «رضا اسکستانی» سر یخ زده میرزا را در گدوک بریده و در سبزه میدان به نمایش می گذارد خالو قربان سر را به طمع از وی می رباید و اسکستانی برای عرض شکایت به در خانه یوسف خان می رود اما این بار یوسف خان نه تنها پناه او نیست بلکه با فحش وی را رمانده و دستور می دهد گوش های اسکستانی را به دیوار میخ کنند.
خانه یوسف خان شفتی پس از وقایع جنبش جنگل نیز محفل ادبا و مفاخر گیلانی است که به دلایل مختلف از گیلان مهاجرت کرده بودند. آدینه های خانه شبان ابراهیم پورداوود، دکتر محمد معین، دکتر حکیم زاده، جهانگیر سرتیپ پور و آرسن میناسیان و... را بارها و بارها به خود دیده بود اما با تخریب خانه شبان، خشت خشت خاطره ها نیز نابود شد.
خانه یوسف خان شفتی در محله چله خانه رشت اگر می ماند، پتانسیل خوبی برای گردشگری محله ای بود که روزگاری شاهد اعدام دکتر حشمت، یکی از یاران صدیق میرزا بود. مزار دکتر حشمت اکنون در گورستان چله خانه قرار دارد؛ بی آنکه نام و نشانی از خانه ای باشد که پناه جنگلیان بود.
انتهای پیام
نظرات