به گزارش ایسنا، طوفان الاقصی در تاریخ ۱۵ مهرماه بار دیگر توجهات جهانی را به سمت خاورمیانه جلب کرد، حملهای برقآسا که با ابتداییترین تجهیزات توانست رژیم پرمدعایی که همواره بر قدرت اطلاعاتی و نظامی خود تأکید داشت را زمینگیر کند. علیرغم تلاش رژیم صهیونیستی برای عادی نشاندادن شرایط اما با شروع عملیات تصاویر متعددی از صفوف یهودیان برای خروج از کشور مخابره و تجمعات فراوانی نیز به منظور اعتراض به نتانیاهو تشکیل شد. نخستوزیر اسرائیل که پیشازاین جنگ به دلیل فسادهای مالی در شرایط بسیار سختی از سوی رقبای خود قرار داشت برای سرپوشگذاشتن به این مشکلات اقدام به حمله کورکورانه به مناطق مسکونی و مردم بیدفاع غزه کرد، کشتار بیش از ۱۱ هزار نفر که عمده آنها را کودکان، زنان و افراد غیرنظامی تشکیل میدهد، بار دیگر نشان داد که رژیم صهیونیست هیچ تعهدی نسبت به قوانین بینالمللی ندارد و سازمانهای بینالمللی نیز با پیروی از نظام استکبار جهانی چشم خود را بر روی این جنایات بسته اند.
در همین خصوص میزگردی تحت عنوان "نقطه صفر مقاومت" به میزبانی ایسنا و با حضور سعد الله زارعی و علی عبدی کارشناسان امور بینالملل و منطقه برگزار شد که شما میتوانید متن مشروح کامل دیدگاه و نظرات علی عبدی را در ادامه مطالعه کنید.
*طوفان الاقصی طوفانی از جنس انقلاب اسلامی ایران
در ادامه میزگرد "نقطه صفر مقاومت" علی عبدی دیگر کارشناس حاضر در این برنامه با اشاره به طوفان الاقصی اظهار کرد:طوفان الاقصی طوفانی از جنس انقلاب اسلامی است که درک و تبیین آن از طریق روشهای متعارف علومانسانی و سیاسی ممکن نیست، مبنا و منشأ طوفان الاقصی در جهان معنایی و معرفتی در حال رقم خوردن است و به قول سید مرتضی آوینی بیرون از دسترسی جهان معرفتی غرب قرار دارد. این مسئله میطلبد که در خصوص ابعاد معرفتی این طوفان مفصلتر صحبت کرد، این منازعه معرفتی تعارض فراوانی با مبانی غرب دارد. کمااینکه در این منازعه غرب تمام آبروی خود را به خاطر اسرائیل به حراج گذاشت و وضعیت فعلی افکار عمومی جهان نشان میدهد که این اقدام دستاورد خاصی برای آنها نداشت. جنس این اتفاقات در تعارض با نظام جهانی سلطه است، مرم غرب آسیا بیشترین آسیب را از این موجودیت متحمل شدند و پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی خلافت عثمانی جغرافیای سیاسی خاورمیانه، اسامی کشورها و مرزبندی کشورها را تغییر دادند. تمدن غرب دولت قدرتمند عثمانی را بهعنوان یک تهدید جدی برای تمدن خود تلقی کرده و این دولت قدرتمند اسلامی را خاری در چشم خود میدید.
*انگلیس و آمریکا بنیانگذاران رژیم نامشروع اسرائیل
عبدی با اشاره به نحوه پیدایش اسرائیل بیان کرد: رژیم صهیونیستی توسط انگلیس و آمریکا برای مراقبت از منطقه به وجود آمده است. این رژیم نانشروع سال 1947 با حمایت انگلیس و طی بیانیه بالفور شکل گرفت و اگر این دو کشور نبودند قطعاً اسرائیلی هم وجود نداشت. این کشور نهتنها برای فلسطین و منطقه بلکه برای صلح و امنیت جهانی نیز تهدید است. مقام معظم رهبری تعبیری جالبی در اینخصوص دارند که به گفته ایشان اسرائیل نه یک کشور بلکه یک پادگان تروریستی است که هدف آن نهتنها مردم فلسطین بلکه تمام مردم منطقه است.
وی ادامه داد: عملیات طوفان الاقصی ازاینجهت طوفان است که نتانیاهو و گالانت این جنگ را تلاشی براتی ازبینبردن ماهیت اسرائیل عنوان میکنند و از اینجهت حائز اهمیت است که این موجودیت با یک عملیات ۵ ساعته و حضور ۸۰۰ فلسطینی در شهرکهای اشغالی مورد تهدید قرار گرفت و به بیان دیگر این رژیم جعلی چه موجودیت سست و بیبنیادی است که موجودیت آن با یک عملیات در این ابعاد به خطر افتاده است و به زبان خود اعتراف میکنند که ما سست هستیم. همان تعبیری که سید حسن نصرالله دبیر حزبالله از اسرائیل دارد و از این رژیم جعلی بهعنوان خانه عنکبوت یاد کرده است.
*خیانت به فلسطین
وی با اشاره به رفتار سازمانهای بینالمللی در بحران غزه عنوان کرد:اگر این اتفاقات را بهصورت نقطهای نگاه نکنیم و واکنشها را بهصورت روندی بررسی کنیم. قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل سال ۱۹۴۷ با ۱۳۳ رأی به تصویب رسید و موجودیت رژیم جعلی اسرائیل با دستاندازی به خاک فلسطین به رسمیت شناخته شد و عمده واکنشهای سازمان ملل بر ظلم آشکاری استوار است. در همان سال ۹۴ درصد خاک فلسطین در اختیار فلسطینیها و ۷۰ درصد جمعیت نیز فلسطینیها بودند و جمعیت 30 درصدی اسرائیلی ۶ درصد از خاک فلسطین را در اختیار گرفتند اما سازمان ملل در یک اقدام غیرانسانی و غیرقانونی و بدون توجه به ترکیب جمعیتی، ۵۰ درصد از خاک فلسطین را به اسرائیل داد.
عبدی ادامه داد: این یک ظلم آشکار بود. در ادامه نیز سازمان ملل قطعنامههای ۲۴۲ و ۴۲۷ را به تصویب رساند اما هیچوقت اقدام عملی علیه اسرائیل صورت نگرفت و خیال اسرائیل از این بابت راحت است، بنابراین نباید انتظار چندانی از این سازمانهای بینالمللی داشت.
*اعراب سازشگر
این کارشناس مسائل بینالمللی با اشاره به رویکرد دوگانه کشورهای عربی در خصوص اسرائیل بیان کرد:کشورهای عرب و مسلمان پیش از مرگ جمال عبدالناصر در سال ۱۹۷۰ فقط بهخاطر ابهت ناصر، تظاهر به دشمنی با اسرائیل میکردند که نمونه آشکار اردن است و ملکحسین اردنی با بالگَرد به اسرائیل رفت و خبر حمله اعراب را به گلدن مایر اسرائیلی رساند. سند این خیانت توسط اسرائیلیها منتشر شد. کشورهای عرب خلیجفارس هیچوقت در صحنه مبارزه حضور نداشتند و تنها به حمایتهای مالی و سیاسی اکتفا کردند.
به گفته وی، انورسادات در ۱۹۷۷ در سفر به اسرائیل دست دوستی به سوی این رژیم دراز کرد و یکسال بعد یعنی در ۱۹۸۷ قرارداد کمپ دیوید را بست و عملاً فرصتی را پیشروی کشورهای عربی که از ابتدا نیز پایکار جنگ با اسرائیل نبودند، قرار داد تا زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل شروع شود.
این کارشناس مسائل بینالمللی ادامه داد: خیانت سادات در به رسمیت شناخت اسرائیل مسیر سازش با این رژیم را هموار کرد تا حدی که امروزه سازش با رژیم صهیونیستی در اتحادیه عرب، شورای همکاری خلیجفارس و سازمان همکاری اسلامی تبدیل به یکرویه معمول شده و نگرش جمهوری اسلامی به موضوع فلسطین بهشدت مورد مخالفت رویکرد سازشگرانه اعراب است.
*نمره قبولی برای اجلاس ریاض
عبدی با اشاره به برگزاری اجلاس ریاض بیان کرد: جلسه اخیر در ریاض از دو دیدگاه انتقادی و قیاس با نشستهای گذشته قابلبررسی است؛ از منظر انتقادی باید به این موضوع اشاره کرد که هم نشست و هم بیانیه پایانی با دیدگاه جمهوری اسلامی متفاوت بود چرا که ایران نگرش ویژهای به رژیم اسرائیل و فلسطین دارد. نظیر این نوع نگاه در اتحادیه عرب، سازمان همکاری اسلامی و کشورهای همکاری خلیجفارس نیست و این فاصله دیدگاهی در نشست ریاض قابلفهم است. اما نشست ریاض در قیاس با نشستهای دیگر یک حرکت روبهجلو بود حتی اگر در قالب یک بیانیه بدون ضمانت اجرایی باشد.
وی معتقد است با وجود اینکه در ذیل این بیانیه اجماعی علیه اسرائیل شکلگرفته است اما تجربه های قبلی حکایت از این دارد که کشورهای عربی حاضر در این اجلاس عملاً پایکار آنچه که نوشتند، نیستند و همین موضعگیری و عدم جدیت اعراب یکی از عوامل موثر در طولانیشدن مساله فلسطین است چون معمولاً با اولین تشر از سوی آمریکا در جای خود مینشینند.
*نقشبرآب شدن نقشههای اسرائیل
این کارشناس مسائل بینالمللی افزود: جمهوری اسلامی سال گذشته کشمکش فراوانی با محور سعودی داشت و رژیم صهیونیستی نیز در تنور این اختلافات میدمید و در کنار آن شاهد تلاش رژیم صهیونیستی در پروژه زن، زندگی، آزادی برای ایجاد تنش در نظام جمهوری اسلامی بودیم. علاوه بر این به دنبال راهاندازی درگیری مستقیم میان ایران و عربستان نیز بود. اما در نهایت این پروژه شکست خورد و روابط دوستان ایران و عربستان آغاز شد تا جایی که شاهد ویژهترین استقبال بنسلمان از ابراهیم رئیسی بودیم که این نشان از وزن و اهمیت ایران دارد.
*جنگ داخلی در انتظار تلآویو
عبدی با بیان اینکه وضعیت پساجنگ برای اسرائیل یکی از منحصربهفردترین شرایط است، اظهار کرد:اسرائیل یک طوفان الاقصی را پشت سر گذشته و باید منتظر یک طوفان داخلی در اسرائیل باشیم که کمترین اثر آن سرنگونی دولت نتانیاهو و بازخواست تمام مقامات اسرائیل خواهد بود و بهاحتمال زیاد برخی از آنها به زندان خواهند رفت. رئیس سازمان امنیت و ستاد کل و ستاد اطلاعات ارتش محاکمه خواهند شد.
وی از احتمال یک جنگ داخلی در اسرائیل خبر داد و گفت: سرنخ طوفان اصلی را میتوان در توزیع اسلحه در مناطق مسکونی اسرائیل دنبال کرد، کارشناسان امنیتی معتقدند توزیع سلاح در بحبوحه جنگ غزه یک حماقت محض است و ممکن است مسئلهای دیگر در پشتصحنه باشد. سلاح برای این توزیع میشود که امثال بن گویر به این نتیجه رسیده اند که دولت نتانیاهو رفتنی است و باید با آنها تسویه حساب کرد. طوفانی که در حال وزیدن است فراتر از غزه خواهد بود.
عبدی ادامه داد: تنزل اسرائیل امری حتمی است. یکی از سخنرانان کنفرانس هرتزلیا حرف بسیار عجیبی زد که فهم آن برای من قابلپذیرش نبود وی گفت که باید خودمان را برای کوچکشدن اسرائیل در شمال جنوب آماده کنیم. این موضعگیری نشان از آتش زیر خاکستر در اسرائیل دارد.
*شکست قطعی اسرائیل
وی با اشاره به شکست قطعی اسرائیل بیان کرد: عدم پیشرفت اسرائیل پس از آغاز ۱۷ روز جنگ زمینی حکایت از شکست قطعی این رژیم منحوس دارد البته سانسور مانع بروز و ظهور اخبار آن شده است. پیروزی برای اسرائیل سه معنی دارد که یکی از آنها حذف رهبران و فرماندهان مقاومت است، اسرائیل زمانی میتواند ادعای موفقیت کند که رهبران سیاسی و نظامی حماس را حذف کند که تاکنون در خصوص حذف رهبران حماس و فرماندهان ارشد توفیقی نداشته و در رده فرماندهان میانی نیز به جز تعداد محدودی نتوانسته کاری کند.
این کارشناس سیاسی بیان کرد: آسیب به محور مقاومت نیز به دلیل ادامه حملات موشکی به اسرائیل شکستخورده است. بحث دیگر توسعه سرزمینی است که اسرائیل نتوانسته در این بخش نیز موفق ظاهر شود. ۱۷ روز از جنگ زمینی اسرائیل علیه غزه می گذرد اما کاملاً مشخص است که استراتژی سیاسی و نظامی ندارند و این فقدان ثبات سیاسی را میتوان در رفتارهای هیجانی این رژیم مشاهده کرد بنابراین گذشت زمان و افزایش فشارهای ناشی از آن، شرایط را به ضرر اسرائیل کرده است و قطعاً این نبرد با پیروزی غزه به پایان خواهد رسید و اسرائیل باید منتظر موج دوم طوفان الاقصی باشد.
عبدی با بیان اینکه بعد از جنگ ققنوس جدیدی از دل غزه بیرون میآید، اظهار کرد: حزبالله تا پیش از جنگ ۳۳ روزه یک قدرت ملی بود و پس از آن تبدیل به نیرویی منطقهای شد و شاهد شکلگیری یک معادله کامل بازدارندگی هستیم. مثل بازدارندگی پس از جنگ ۳۳ روزه و در این وضعیت ضربه اسرائیل با ضربه محکم حزبالله مواجه خواهد شد. این شرایط برای فلسطین هم قابل پش بینی است و با شکلگیری یک نیروی جدید در غزه توان بازدارندگی فلسطینیها در مقابل رژیم صهیونیستی افزایش می یابد.
انتهای پیام
نظرات