به بهانه آشنایی با خانواده یکی از دانشآموزان ناشنوا در جریان مشکلات و معضلات تحصیل فرزندشان قرارگرفتم، قرار شد بدون ذکر نامشان به گفت و گو بنشینیم؛ دلیلشان هم این بود که میگفتند آنقدر زیر بار فشارهای ناشی از توان بخشی و تحصیل بچهها قرار گرفتیم که دیگر انرژی برایمان نمانده است.
مادر یکی از دخترها با اشاره به بخشنامه آموزش و پرورش مبنی بر عدم تعلق رابط به دانش آموزان ناشنوای محصل در مدارس غیرانتفاعی، عنوان کرد: ما از سر دلخوشی و پولداری فرزندمان را غیرانتفاعی ثبت نام نکردیم، مسئله این است که در عمل کاشت حلزون اگر نویز در محیط زیاد شود آن سمتی که عمل شده پَرِش پیدا میکند و ما ناچار هستیم آنها را در مدارسی با جمعیت کمتر ثبت نام کنیم.
یکی دیگر از مادرها با بیان اینکه جمعیت زیاد در کلاسهای مدارس دولتی به معلمها اجازه رسیدگی به همه دانش آموزان را نمیدهد، توضیح داد: فاطمه کلاس هفتم است و از سه سالگی کاشت حلزون داشته و به مدرسه عادی رفته است و تا سال گذشته در مدرسه رابط داشته و مشکلات درسی با او حل میکرده است.
وی ادامه داد: امسال و در کلاس هفتم به علت افزایش دروس و تعداد معلمها به توصیه دیگران او را در مدرسه غیرانتفاعی که جمعیت بچهها کمتر است، ثبت نام کردیم تا بهتر متوجه درس شده و معلم بتواند رسیدگی بیشتری به او بکند؛ اما مسئله اینجاست به دلیل این که این مدارس رابط ندارند ما متحمل هزینه های بسیاری برای کلاسهای خصوصی شدیم.
مادر دیگری با بیان اینکه ما از ابتدا در تلاش بودیم تا فرزندمان با سایر بچههای عادی تطبیق پیدا کند عنوان کرد: به هر طریق دوستانش در مدرسه متوجه میشوند که او با آنها متفاوت است و همین سبب میشود در جمعهای دوستانه راه داده نشود، یعنی ناخودآگاه از طرف دوستان و جامعه پذیرفته نشده و نبود معلم رابط و عدم فهم راحت دروس شرایط را بدتر میکند.
یکی از مادرها به امتحان نهایی فرزندش اشاره میکند و میگوید: در سطح شهر گرگان تعداد بچههای ناشنوا ۱۴ نفر است که در مدارس غیرانتفاعی تحصیل میکنند، آیا این تعداد آنقدر زیاد است که نشود حمایت کرد؟ کودکان ما برای فهم دروس و کسب نمره قبولی باید رابط داشته باشند؛ این حمایت وظیفه آموزش و پرورش استثنایی است و مسئول نباید خودش را کنار بکشد.
به همین منظور گفت و گویی با مریم لطفی مشاور، کارشناس آموزش استثنایی و اختلالات یادگیری داشته و وضعیت را جویا شدیم.
این کارشناس آموزش استثنایی با بیان اینکه تا سال گذشته اگر در سیستم دانشآموزی کم شنوا یا " تلفیقی" ذکر میشد به او رابط تعلق میگرفت، افزود: امسال به دلیل کمبود معلم رابطها، قانون جدیدی تصویب شده است که مبتنی برآن اگر دانشآموزی ناشنوایی متوسط بوده یا در مدارس غیرانتفاعی تحصیل کند معلم رابط به او تعلق نمیگیرد؛ متعاقب آن دانش آموزی که کاشت حلزون داشته و در سامانه عنوان شنوایی شدید تا عمیق درج نشده نیز مشمول این قانون است.
دانشآموزان "تلفیقی"
لطفی با اشاره به این موضوع که دانشآموزان کم شنوا یا ناشنوایی که در مدارس عادی درس میخوانند در سالهای اولیه تحصیل به عنوان دانش آموز "تلفیقی" شناخته میشوند، به تعریف آن پرداخت و توضیح داد: آن ها بچههایی هستندکه با توجه به میزان شنوایی و با کمک وسایلی مانند کاشت حلزون و سمعک و همراهی معلم رابط میتوانند در مدارس عادی با کتابهای معمول درس بخوانند.
وی حمایت آموزش و پرورش در این زمینه را بسیار حائز اهمیت برشمرد و عنوان کرد: ما کتابهای مناسب سازی شده برای این بچهها نداریم و مشکل دیگر این است که در مدارس عادی معلمین و همکاران فرهنگی ما آشنا به نوع ارتباط با این بچهها نبوده و همچنین نحوه تفهیم مطالب به آنها را نمیدانند.
این کارشناس آموزش استثنایی با بیان مثال از دانشآموزی که تا پایان سال تحصیلی، معلم متوجه مشکل ناشنوایی او نشده و کم کاری و انزوا را دلیل بر نتیجه نامطلوب امتحاناتش بیان میکرد، گفت: معلم رابط در اصل تسهیل کننده آموزش و یادگیری برای این بچهها در مدارس است، به عبارتی ضمن راحت کردن مطالب برای بچهها، نحوه ارتباط و کار کردن با آنها را به معلم مربوطه توضیح می دهد.
کمبود نیروی انسانی، رکورد تحصیلی
لطفی با اشاره به اینکه کمبود معلم سبب شده است تا بچهها مظلوم واقع شوند بیان کرد: خانوادهای که تا این مقطع بچه را رسانده و الان دانش آموز متوسطه شده است، در پشت صحنه هزینه ها و مشکلات زیادی را متحمل شده تا فرزندش به کاشت حلزون یا استفاده از سمعک آمیخته شود.
این کارشناس آموزش استثنایی با بیان اینکه خانواده هزینههای توانبخشی بسیاری را تحمل کرده تا بتواند کودکش را به جایی برساند که در جمع بچههای عادی قرار بگیرد، توضیح داد: بعد ازآنکه فضا برای کودک عادی شد باید بتواند با شرایط مدرسه وقف پیدا کند که در اینجا متاسفانه چتر حمایتی آموزش و پرورش ضعیف بوده و به خاطر کمبودهای به وجود آمده اعم از نبود رابط، بچهها در دوره های تحصیلی متحمل مشکلات فراونی شده و اعتماد به نفس شان کاهش پیدا میکند.
لطفی با اشاره به کمبود نیروی انسانی در چند سال اخیر و تعداد بالای بازنشستگان درآموزش وپرورش، افزود: وقتی که کلاس های خالی داشته باشیم و مدارس ما نیاز به تامین معلم و نیروی انسانی داشته باشند در درجه اول باید این نیاز برطرف شود؛ یعنی آموزش و پرورش موظف است پیش بینی ها و تمهیدات لازم برای نیروی انسانی را قبل از شروع سال تحصیلی بیندیشد.
عدم وجودکتاب های مناسب سازی شده برای بچه های ناشنوا
وی یکی از مشکلات عمده را عدم وجود کتاب های مناسب سازی شده برای بچه های ناشنوا و نابینا عنوان کرد و افزود: به همین دلیل ما باید نیروی تربیت شده برای کمک به آنها داشته باشیم، هر دانش آموزی که از مدارس استثنایی کم شده و به مدارس عادی فرستاده میشود حجم بسیار زیادی از هزینه ها و مشکلات را کم میکند؛ این کار نیاز به حمایت ویژه دارد که در غیر این صورت دانش آموز مجدد به سیستم آموزش استثنایی باز میگردد.
این کارشناس آموزش استثنایی با توضیح اینکه برای هر دانش آموز استثنایی سرانه بیشتری نسبت به دانش آموزان عادی باید در نظر گرفت، ادامه داد: این دانش آموزان نیاز به کارهای ویژه توان بخشی دارند؛ هرکلاس استثنایی بین ۷ تا ۱۰ نفر دانش آموز دارد که برای هرکدام از آنها یک معلم تعیین میشود؛ این در حالی است که در کلاس های مدارس عادی تعداد دانش آموزان به ۴۰ نفر هم میرسد.
لطفی زبان آموزی ودرک مطالب در دروس خواندنی را برای این بچه ها دشوارتر دانست و خاطرنشان کرد: باید در نظر داشت که این بچه ها توانایی های خیلی کاملی دارند و فقط با اندکی کمک بیشتردر سنین پایین تر ما شاهد کارهای فوق العاده ای از آنها در سطوح بالاتر آنها هستیم.
درخشش دانش آموزان ناشنوا در کارهای فنی و مهارتی بیشتراز سایرین
وی ضمن بیان این موضوع که دانشآموزان ناشنوا در کارهای فنی و مهارتی میتوانند قویتر از بچههای عادی بدرخشند، تصریح کرد: اگر یک دانشآموز ناشنوا به هر طریق نتواند تحصیل کند آسیبهای فراوانی را متحمل شده و بسیاری از استعدادهایش شکوفا نمیشود.
این کارشناس آموزش استثنایی، دختران رشته خیاطی دوخت مدرسه فدک را به عنوان نمونه موفق مثال زد و عنوان کرد: دختران رشته خیاطی گرایش دوخت لباس عروس بعد از فارغ التحصیلی در گروههای چند نفره مزون لباس عروس راهاندازی کرده و زندگی خود و خانوده شان را به لحاظ مالی تامین میکنند.
لطفی با بیان این موضوع که پسران ناشنوا ما بعد از فارغالتحصیلی هرکدام استاد کارهای ماهری میشوند، ادامه داد: بچههای ما وقتی وارد مدارس عادی میشوند به سمت رشتههای کار و دانش و مهارتی در مقطع متوسطه میروند و توانایی هایشان را پیدا میکنند؛ به طور مثال در مدرسه فنی وحرفهای محمدآباد پسران ما در رشته تاسیسات رضایت بسیاری از سمت معلمانشان جلب کرده اند.
با بررسیهای انجام گرفته توسط ایسنا و گفت و گوهایی که با خانوادههای دانشآموزان ناشنوا صورت گرفت مشکل عمده آنها کمبود نیروی انسانی و به دنبال آن عدم وجود رابط در مدارس ذکر شد؛ سوال اینجاست باتوجه به ظرفیت بالای بازنشستگی در نیروهای آموزش و پرورش استثنایی آیا وقت آن نرسیده است که ظرفیت پذیرش دانشجو در این رشته، در استان ما افزایش پیدا کرده و نیروهای متخصص بیشتری تربیت شوند؟
انتهای پیام
نظرات