به گزارش باشگاه دانشجویان ایسنا، در ابتدای این نشست دکتر اکبری ـ استاد دانشگاه امام صادق، درخصوص الگوهای معرفت شناختی خداباوران، دو دسته کلی را برای الگوهای خداباوری مطرح کرد و گفت: دسته اول خداباورانی که بر ضرورت اقامه استدلال تأکید میکنند. این دسته خود شامل دو گروه میشوند: گروهی که به استدلالهای معرفتی استناد میکنند و به الگوی قرینهگرایی معروف هستند و گروهی که بر استدلالهای عملی تأکید دارند و در رأس آنها «ویلیام جیمز» و ریاضیدان معروف «پاسکال» قرار دارد.
استاد گروه فلسفه و کلام ادامه داد: در الگوهای قرینهگرایی نیز برخی بر براهینی مانند برهان وجوب و امکان یا برهان صدیقین تأکید دارند و برخی الگوی احتمالاتی یا همان استدلالهای تجمیع معرفتی را قبول دارند. «سوئین برن» از جمله خداباورانی است که استدلال تجمیعی را پذیرفته است.
وی افزود: دسته دوم خداباوران بر عدم ضرورت استدلال در باور به خدا تأکید دارند که این دسته نیز به چند گروه قابل تقسیماند: گروهی نظیر «کی یرکگارد» معتقدند اقامه استدلال، به خداباوری ضربه میزند. گروه دیگر مانند «پلنتینگا» به خوب بودن استدلال در عین عدم ضرورت استدلال قائلاند و برخی فیلسوفان اسلامی بر فطرت تأکید دارند. گروه سوم چون «ویتکنشتاین» نیز قائل به بیارتباطی استدلال با خداوبارویاند.
در ادامه دکتر اکبری، به توضیح الگوهای معرفتشناختی درخصوص خداناباوری پرداخت و گفت: برخی معتقدند خداناباوری نیازمند استدلال است و این استدلال را استدلال معرفتی میدانند؛ دسته دوم کسانیاند که در عین نیاز به استدلال بر خداناباوری، بر استدلالهای عملی تأکید دارند.
وی در پایان تاکید کرد: نباید دینداری را تنها به یک بعد تنزل داد و به رفتارهای عملی دینداران نیز باید حساسیت داشت. همچنین خداباوران باید در حوزههای جدید علمی مانند ژنتیک، فیزیک و علوم شناختی وارد شوند تا بتوانند با خداناباوران به گفتوگو بپردازند.
انتهای پیام
نظرات