به گزارش ایسنا، این کتاب دوجلدی در ۱۰۱۹ صفحه با شمارگان ۵۵۰ نسخه و بهای ۷۵۰ هزار تومان ( ۳۷۰ هزار تومان جلد اول و ۳۸۰ هزار تومان جلد دوم) در انتشارات مروارید راهی بازار کتاب شده است.
حسین پاینده در سخن آغازین کتاب آورده است: نظریه و نقد ادبی را میبایست نه به منزله درسی محدود به تحصیلات دانشگاهی بلکه چونان مجموعهای از چهارچوبهای مختلف اندیشگانی برای فهم و تغییر جهان پیرامونمان بیاموزیم. در سالهای اخیر، نقد ادبی در کانون توجه دانشجویان و علاقهمندان ادبیات بوده است. هم انجمنها و کانونهای ادبی که جلساتی به منظور بررسی آثار ادبی برگزار میکنند و هم پژوهشگران دانشگاهی (بهویژه دانشجویان تحصیلات تکمیلی در پایاننامهها و رسالههایشان)، توجه وافری به نقد نشان دادهاند.
مبالغه نیست که بگوییم هر هفته دهها جلسه نقد رمان و مجموعه داستان و شعر و فیلم در بسیاری از دانشگاهها و شهرهای کشور ما برگزار میشود. نگاهی گذرا به مقالات دانشگاهی در رشتههای ادبیات (اعم از ادبیات فارسی و جز آن) نشان میدهد که اکثر مقالات منتشرشده در آنها به حوزه نقد ادبی مربوط میشوند، همچنان که بسیاری از دانشجویان مایلاند آثار کهن را هم بر اساس نظریههای نقادانه بررسی کنند. به موازات این تحولات، نوشتن مقالات کوتاه نقادانه در مطبوعات ما به یک روال تبدیل شده، به گونهای که ستون ثابتی از مجلهها به بررسی آثار ادبی اختصاص یافته است.
تحولاتی که اشاره کردیم نشانه عطف توجه به موضوع نقد و خوانش نقادانه آثار ادبیاند و باید آنها را رویدادهایی خجسته محسوب کرد. با این همه، بررسی وضعیت مطالعات ادبی در دانشگاهها و ارزیابی دقیق مقالات نشریات و محتوای جلسات محافل و کانونهای ادبی، حکایت از خلط سه مقوله متفاوت دارد: «مرور و معرفی»، «تحلیل» و «نقد».
نقد ادبی، معرفی کتاب و تحلیل چه تفاوتی دارند؟
مرور و معرفی: یکی از شکلهای بررسی متون ادبی که در آن بیشتر مخاطبان عام و غیردانشگاهی در نظر گرفته میشوند، عبارت است از «مرور و معرفی» یا «ریویو». مقصود از «مرور و معرفی» نوشتهای کوتاه در مطبوعات است که در آن، نویسنده اثر ادبی تازه انتشاریافتهای را به علاقهمندان بالقوه آن میشناساند. در این نوع نوشتار، قبل از هر چیز معمولا اطلاعات کتابشناختی ذکر میشوند تا خواننده بداند که کتاب مورد نظر را چه کسی تألیف کرده، عنوان کتاب چیست، چند صفحه دارد، کدام ناشر آن را منتشر کرده و در چه تاریخی منتشر شده و به چه بهایی به فروش میرسد. نویسنده مقاله سپس با مرور بخشهای مختلف کتاب، شناختی از محتوای آن به دست میدهد. در این مرور، ممکن است نویسنده به آثار قبلی همین مولف اشاره کند و جایگاه این اثر جدید را در مقایسه با آثار قبلی توضیح بدهد. در این نوع مقاله، ممکن است نویسنده اظهارنظرهایی ارزشگذارانه نیز بکند. حاصل چنین نوشتهای این است که خواننده شناختی کلی از کتاب مورد نظر پیدا میکند و ترغیب میشود که آن را بخرد [یا نخرد.]
تحلیل: یکی دیگر از روشهای بررسی آثار ادبی، خواه به صورت مکتوب (مثلا در قالب مقاله) و خواه به صورت شفاهی (مثلا در قالب سخنرانی در انجمنی ادبی، یا تدریس در کلاسهای دانشگاه)، تحلیل است. در مطالعات ادبی «تحلیل» به روشی در بررسی دقیق متون ادبی اطلاق میشود که طی آن، عناصر به وجودآوردنده متن معینی یکبهیک مشخص میگردند و سپس همپیوندی آن عناصر و نحوه ساختارآفرینی آنها در متن مورد نظر توضیح داده میشود. مراد از «تحلیل»، فرایندی است که با تجزیه متن به عناصر تشکیلدهندهاش زمینهای برای کاربرد نظریه ایجاد میکند.
تأثیر آثار ادبی در خواننده، موضوعی پُررمز و راز و صرفا ستودنی نیست. به سخن دیگر، علت گیرایی هر رمان یا قطعه شعر یا هر فیلمی را باید بتوان با استدلال تبیین کرد. صرف گفتن اینکه «این رمان بهراستی شاهکار است» یا «این داستان بینظیر است» یا «این شعر انسان را مسحور میکند و به دنیای دیگر میبرد»، در واقع هیچچیز را راجعبه آن رمان یا داستان یا شعر نمیگوید.
نقد ادبی: نقد ادبی عبارت است از تبیین و تقریر معانی متکثر متون با استفاده از مفاهیم و روششناسیهای برآمده از نظریههای نقادانه.
منتقد ادبی بر پایه نظریههای نقادانه به بررسی متون ادبی میپردازد، حال آنکه نویسنده مقاله «مرور و معرفی» میتواند تاحدود زیادی بر اساس پسندها یا ذوق زیباشناسانه فردیاش درباره آثار ادبی و هنری جدید اظهارنظر کند. منتقد ادبی موظف است در مقاله خود به نظریههای ادبی استناد کند یا اینکه تبیینی مختصر از آنها به دست دهد، اما نویسنده مقالات مرور و معرفی نیازی به استناد یا تقریر نظریههای ادبی ندارد، بلکه از او توقع میرود ویژگیهای اثر تازه منتشرشده را به خواننده بشناساند. اساسا کارکرد منتقد با کارکرد نویسنده مقالات مرور و معرفی متفاوت است و هریک از ایشان جایگاه متفاوتی در فعالیتهادی ادبی دارند. منتقد ادبی در پی تبیین و ایضاح معانی متون ادبی است و هدف غایی خود را پرتوافشانی بر نحوه پرداختن به پیچیدگیهای روابط بینافردی در اثر موردنظر میداند، درحالی که نوییسنده مقالات «مرور و معرفی» میکوشد تا - به مفهومی استعاری - طعم غذایی را که خواننده هنوز نخورده است، برای او توصیف کند.
درباره ساختار کتاب
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: در کشور ما معمولا معنای درست و دقیقی از «نقد» مستفاد نمیشود. دستاندرکاران فعالیتهای ادبی غالبا هر نوشتاری را که در آن نظری راجهبه متنی ادبی اظهار شده باشد، به غلط مصداق «نقد» میپندارند. فقط از راه شناساندن نظریههای علمی نقد ادبی و نحوه کاربرد عملی آنهاست که میتوان به این برداشتهای نادرست پایان داد.
کتاب حاضر با همین هدف، مجموعهای از پرکاربردترین نظریههای نقادانه را به پژوهشگران این حوزه میشناساند. این نظریهها عبارتند از: فرمالیسم (نقد نو)، روانکاوی، ساختارگرایی، روایتشناسی، نقد اسطورهای- کهنالگویی، تاریخگرایی نوین، نقد لاکانی، نشانهشناسی شعر (رویکرد ریفاتر)، مطالعات زنان، پسامدرنیسم، مطالعات فرهنگی، نشانهشناسی (رویکرد سوسور، پِرْس و بارت)، نظریه باختین، نظریه دریافت و نقد واکنش خواننده. همه فصلها چهارچوب ثابتی به شرح زیر دارند:
- ملاحظات کلی درباره نظریه همان فصل
- اصول و مفروضات بنیادین آن نظریه
- روششناسی نقد با آن نظریه
- متونی که برای نقد شدن با آن نظریه مناسبترند
- پرسشهایی که منتقدان با آن نظریه میخواهند پاسخ دهند
- مزیتها و محدودیتهای آن نظریه
- رهنمودهایی درباره نگارش نقد با آن نظریه
- نمونههایی از نقد عملی بر اساس آن نظریه
- مرور نمونههای نقد
- اصطلاحات کلیدی آن نظریه
در ویراست دوم، علاوه بر افزودن یک فصل جدید درباره نقد ادبی با رویکرد باختین، مطالب کلیه فصلها مورد بازنگری قرار گرفته، همچنین فهرست منابع و اصطلاحات نظریه و نقد ادبی با مدخلهای جدید روزآمد شده است.
پاینده همچنین در مقدمه ویراست دوم کتاب تأکید کرده است: نظریه و نقد صرفا برای تحلیل و تبیین معانی متون ادبی نیست. این کتاب همچنان که از عنوان فرعی آن پیداست، رویکردی میانرشتهای به مقوله نقد دارد و گستره آن را فراتر از شعر و داستان میداند. فقط زمانی میتوانیم نقد را یاد بگیریم (یا یاد بدهیم) که دامنه آن را به ساحت گستردهتری به نام «زندگی» بسط دهیم. هر بار که شخصیتی در داستان کوتاه یا فیلم سینمایی را تحلیل میکنیم، ایضا هربار که وقایع رمان یا سریال را بررسی میکنیم، باید انسانهای واقعی و رویدادهای واقعی را به یادآوریم و همچنانکه در آثار ادبی و هنری با نگاهی تیزبینانه و تحلیلی جنبه ناپیدای شخصیتها را کشف میکنیم و دلالت وقایع را میفهمیم، باید بتوانیم از نقد ادبی برای شناخت انسانها و رخدادهای پیرامونمان کمک بگیریم. آموختن نظریه و نقد ادبی معرفتی عمیق در پی میآورد که اگر در زندگی واقعی کاربردی پیدا نکند، هرگز نه در کار حرفهای ما سودمند خواهد بود و نه برای جامعهای که در آن زندگی میکنیم.
چاپ اول ویراست اول کتاب در سال ۱۳۹۷ در انتشارات سمت منتشر شده بود.
انتهای پیام
نظرات