به گزارش ایسنا، همزمان با میلاد رسول اکرم(ص) و هفته وحدت، محمدرضا محمدی نجات - فعال فرهنگی در یادداشتی درباره تقریب و وحدت مذاهب اسلامی نوشت:
اهل بیت علیه السلام، سرچشمه و منبع فیضی هستند که میتوانند در مبحث تقریب و وحدت بین مذاهب اسلامی نقشی بیبدیل ایفا کنند.
این محبت به اهل بیت(ع) است که موتور محرکه فرهنگ عامه و ادبیات و موسیقی با اصالت در منطقه ماست. کافی است ما از خودمان بیرون بیاییم و نگاهی که به اطرافمان داریم را از حالت خود محورانه خارج کنیم و خودمان را در دیگری ببینیم، یعنی از زاویه دیگری به خودمان نگاه کنیم، خواهیم دید که محبت اهل بیت یک امر دایر و رایج بین مردم این منطقه است. یعنی حتی کسانی که ما از آنها هیچ توقعی نداریم، وقتی به این قصه میرسند نمیتوانند آن را انکار و کتمان کنند.
نکته بعدی این است که در منطقه ما، تمام کشورهای عربی، از مغرب و الجزایر و لیبی و تونس و مصر بگیرید تا کشورهای حوزه خلیج فارس، تا شامات، فلسطین، اردن، سوریه، لبنان، عراق همه اینها تا صدسال پیش، زیرمجموعه امپراطوری عثمانی بودند. سال هزار و نهصد و بیست و سه میلادی، تاریخ تشکیل جمهوری ترکیه است تا قبل از آن امپراطوری عثمانی بوده است.همه اینها مجتمع بودهاند، بعد از جنگ جهانی اول است که این تشتت ایجاد میشود، پای یهود به منطقه باز میشود، فلسطین جدا میشود، و کشورهای مختلف در این منطقه شکل میگیرند. در تمامی این مناطق مسلماننشین و اسلامی علیرغم اختلافات مذهبی، در کنار قبله واحد، کتاب واحد و پیامبر واحد، محبت و احترام خالصانه به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در درجات مختلف آن موج میزند؛ عنصری که در تمام تلاشهای وحدت جویانه چند دهه اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته است. و چه بسا سو فهم از این مقوله باعث تفرقه بیشتر در راستای اهداف شیطانی استعمارگران قدیم و جدید شده است.
خطابِ وحدتطلبی نیز گاهی از این مقوله موثر، غافل بوده و درگیر و دار تعارفات روزمره و پروتکل های کلیشه شده، خود در موضوع فراخوان وحدت طلبانه، دچار درجا زدن و ای بسا ضد اهداف خود عمل کردن شده است. بسیار ضروری است الان که چهار دهه از فراخوان هفته وحدت در جمهوری اسلامی ایران می گذرد، نگاهی ساختارشکنانه، آسیبشناسانه و رو به جلو و وحدوی در پیش گیریم.
الان دوره نقش بستن نماز خواندن دوشادوش شیعه و سنی در اسکناس منسوخ ۵۰۰ ریالی و برگزاری دف نوازی روتین شده برادران کرد اهل سنت در هفته وحدت بر افتاده است و دیگر کارکرد خود را از دست داده است. عدم توجه به ضرورت تبیین وحدت اسلامی در نسل جوان، و عموما مذهبی و خصوصا حزباللهی و هیئتی، خسارتهای تمدنی بسیاری را برای ما در پیش خواهد داشت. آیا دستگاه فرهنگی یارای برساختن گفتمان موثر، عصری و کنشمند تقریبی و وحدوی، در اندازه بزرگان اندیشه سیاسی انقلاب اسلامی دارد؟ آیا توسل به الگوی وحدت آفرین محبت به آل الله میتواند برای ما راهگریزی از این چنبره تکرار و کلیشه بیافریند؟
انتهای پیام
نظرات