• یکشنبه / ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ / ۰۸:۱۳
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 1402062615532
  • خبرنگار : 71410

گفتگوی ایسنا با نوازندگان اخراجی ارکستر سمفونیک تهران

ماجرای ۵ ساز شکسته که با نابلدی به ایران نرسید

ماجرای ۵ ساز شکسته که با نابلدی به ایران نرسید

خبر اخراج ۴۰ نوازنده از ارکستر سمفونیک تهران یکی از پر سر و صداترین اخبار موسیقی در چند ماه اخیر بود؛ اتفاقی که هر چند حرف و حدیث‌های بسیاری در پی داشت اما در نهایت با دستور فوری وزیر ارشاد برای بازگشت این ۴۰ نفر به نظر می رسد که ختم به خیر شد.

مهدی کلانتری (مایستر کنترباس ارکستر سمفونیک)، ماکان خوی‌نژاد (مایستر ویلنسل)، پژمان اختیاری (نوازنده آلتو) و رامین براتی (نوازنده ترومبون) به عنوان نمایندگان نوازندگان اخراج شده که جلسه‌ای را نیز یا وزیر فرهنگ برگزار کرده بودند، حالا طی نشستی در خبرگزاری ایسنا درباره آنچه تا کنون به آنها گذشته است، صحبت کرده‌اند.

این گفتگوی مفصل را در ادامه می‌خوانید:

من دوست دارم در درجه اول یک روایتی داشته باشیم از اتفاقاتی که در این مدت  برای ارکستر سمفونیک افتاد؛  بیایید کمی مبسوط‌تر درباره‌ این ماجرا صحبت کنیم. قضیه آزمون از نوازندگان چه بود و چه اتفاقی افتاد؟

مهدی کلانتری: شاید بهتر باشد به سال ۱۳۹۸ برگردیم؛ وقتی که آقای منوچهر صهبایی (رهبر میهمان ارکستر) یکسری مسائل داخلی ارکستر را به صورت علنی بدون هماهنگی با بنیاد رودکی و حتی نوازندگان روی صحنه اجرا مطرح کرد. او اول کنسرت خطاب به مردم گفت: رهبری که قبل از من بوده از ایران فرار کرده و من الان به جای ایشان آمده‌ام و با یک حال بدی هم آمده‌ام!

او به شهرداد روحانی اشاره داشت و وانمود کرد که انگار بر سر نوازندگان منت گذاشته است. در حالی که ایشان اولین شخصی بود که تا به او پیشنهاد رهبری ارکستر را کردند، خیلی با اشتیاق رهبری ارکستر سمفونیک را پذیرفت؛ در این حدود ۲۰ سالی که من در ارکستر سمفونیک هستم، ایشان همیشه خیلی دوست داشت به تمرینات ارکستر بیاید.

منظورتان با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن است؟

کلانتری: بله؛ دقیقا. البته ایشان به حاشیه عادت دارند؛ یعنی هر موقع به ارکستر آمده‌اند، حاشیه را با خودشان آورده‌اند. حتی در سال ۸۶ هم یکسری از نوازنده‌ها را اخراج کردند و آن موقع نوازندگان سکوت کردند. خیلی از آن‌هایی که رفتند، نوازنده‌های بزرگ و حرفه‌ای ارکستر بودند که آن‌ها هم بریدند. ما آن موقع کوچیک‌تر بودیم و متوجه این اتفاقات نبودیم که مثلا چرا این نوازنده‌ها دارند، می‌روند!

تا اینکه رسیدیم به اتفاقات اخیر و آقای صهبایی دوباره همین کار را کردند و الان یک ارکستری تشکیل شده که اگرچه تمام نوازنده‌ها عزیز دل ما هستند و نوازنده‌های بزرگ‌تر هم بینشان هستند اما ارکستر فعلی بیشتر از نوازندگانی تشکیل شده که اصلا توان اجرای ارکستری ندارند. در امتحان اخیر هم ما ندیده‌ایم که نمره‌شان چند شده؟ اما خروجی قابل توجهی نداشتند.

ماکان خوی‌نژاد: ببینید، ‌ به طور کلی امتحان گرفتن از ارکستر به این شکل نیست؛ یک چارت جهانی وجود دارد که همه ارکسترهای دنیا از این راه اداره می‌شوند. من هم ۱۲، ۱۳ سال پیش که به ارکستر آمدم، کنار مایستر می‌نشستم. بعد از سه، چهار سال جای نفر اول نشستم. همه ما همین‌طور پیش رفته‌ایم و این سیر درست کار است. بعد بزرگ‌ترها کنار می‌روند و به تدریس مشغول می‌شوند و جوان‌ترها که آن موقع ما بودیم و الان بچه‌های جوان‌تر هستند، جایگزین می‌شوند. این یک مقوله جهانی و چارت کلی است. اگر هم در این میان کسی نتواند بیاید، دیر بیاید یا به هر دلیلی از پس کارش برنیاید یا بازنشسته شود، جایش خالی می‌شود و صرفا برای آن صندلی امتحان برگزار می‌شود.

ماجرای ۵ ساز شکسته که به دلیل نابلدی به ایران نرسید
ماکان خوی‌نژاد

مثلا ۱۰ نفر آزمون می‌دهند تا یک نفر انتخاب شود. قانون ارکستر در همه جای جهان این است. اینکه بگویند همه بیایند امتحان بدهند، وجود ندارد. ضمن اینکه سال ۹۷ هم با این ارکستر همین کار را کردند و همین حرف‌ها را باز به ما زدند. گفتند حالا بیایید یک چایی کنار هم بخوریم و یک امتحانی هم بدهید. ما هم رفتیم امتحان را دادیم و آب هم از آب تکان نخورد. نه حقوقمان اضافه شد، نه در بیمه‌مان تغییری ایجاد و نه حتی جایمان عوض شد. آزمون در واقع به قول خودمان همیشه یک نطق‌کشی بوده است.

پژمان اختیاری: یک چیز دیگر هم هست. هر موقع که در بنیاد مشکلی پیش می‌آمد یا نوازندگان خواسته‌ای داشتند که به حق‌بوده، بدون دلیل بحث امتحان شده است! ما ۵ بار امتحان داده‌ایم! خود من اولین امتحانی که دادم جلوی همین آقای صهبایی بود. هیچ کجای دنیا این‌طوری نیست که شما ۵ بار امتحان بدهید!

قاعده کلی آزمون ارکستر باید چگونه باشد؟

پژمان اختیاری:  قاعده‌اش این است که شما یک بار امتحان ورودی برای یک صندلی مشخص می‌دهید. مثل یک کارمند بانک! مگر یک کارمند بانک هر سال امتحان می‌دهد؟ یا پزشکی که در یک بیمارستان استخدام می‌شود، مگر بعد از ۵ هزار ساعت عمل جراحی قلب باز، دوباره یک جسد جلویش می‌گذارند که این را تشریح کن، ببینیم بلدی یا نه؟

مهدی کلانتری: وقتی آقای ریکاردو موتی (رهبر ارکستر ایتالیایی) ما را تشویق می‌کند، ‌ یعنی ما امتحانمان را پس دادیم. ارکستر، هر موفقیتش یک امتحان است! مثل این است که وقتی یک تیم فوتبال نتیجه می‌گیرد، بگویند بعدش باید بیایند امتحان بدهند. وقتی نتیجه مثبت گرفته است، چه امتحانی؟

حرف‌های ما به استناد حرف‌های خود آقایان شورا است که بعد از آخرین کنسرت در جشنواره ۱۴۰۱ گفتند این ارکستر درجه یک صدا می‌دهد. اعضای شورا واضح اعلام کردند که خیلی کنسرت خوبی بود و همه چیز عالی بود.

با این حال بعد از این ماجرا ۳ نوازنده تعلیق شدند. چطور یک رهبری که مهمان است، می‌تواند سه نفر از اصلی‌ترین نوازنده‌ها را تعلیق کند؟ چطور می‌شود سه نفر از مهره‌های اصلی ارکستر را به همین راحتی یک رهبر مهمان کنار بگذارد و بگوید من دوست ندارم این سه نفر باشند! چه حقی دارد؟

پژمان اختیاری:‌ بله؛ او رهبر مهمان است و ما میزبانیم. چطور مهمان، صاحب‌خانه‌ را اخراج می‌کند؟ این ماجرا بهانه‌ای شد که نوازنده‌ها هم برای اینکه شخصیت خودشان را حفظ کنند، گفتند دیگر زیر بار حرف زور نمی‌رویم.

ماجرای اخراج ۴۰ نوازنده از همین‌جا شروع شد؟

مهدی کلانتری: از اینجا شروع نشد، از کمی قبل‌تر شروع شد.

رامین براتی: از بهمن ۱۴۰۱ شروع شد که مدیر ارکستر سمفونیک برای اجرا در جشنواره فجر به ما زنگ زد که بچه‌ها بیایید یک جلسه‌ای برای کنسرت پیش رو در جشنواره داریم. در آن جلسه هم گفتند که ما نماینده‌های ارکستر سمفونیک تهران هستیم. با رای رسمی خود بنیاد رودکی که یک روز جلسه‌ای گذاشت، رای‌گیری و نماینده‌ها را انتخاب کرد.

ماجرای ۵ ساز شکسته که به دلیل نابلدی به ایران نرسید
رامین براتی

در آن جلسه به ما گفتند آقای منوچهر صهبایی رهبری این اجرا را به عهده دارند. ما هم گفتیم شما مگر یادتان رفته ایشان سال ۹۸ با ارکستر چه کار کردند؟ هم به بنیاد رودکی بی‌احترامی کردند و هم به خود ارکستر و هم به همه نوازنده‌ها! اما گوش شنوا نبود. بنا به دلایلی ما دیدیم که به صلاح است این برنامه را به رهبری ایشان برگزار کنیم ولی فقط این برنامه را! حتی به ما قول دادند که فقط همین یک اجرا باشد. بعد ما نماینده‌ها تا ۱۰ شب به تک‌تک نوازندگان ارکستر زنگ می‌زدیم که بچه‌ها این کنسرت خیلی مهم است و باید اجرا شود؛ اگرنه ارکستر سمفونیک به حاشیه می‌رود و این به حاشیه رفتن به سلاح ارکستر سمفونیک نیست.  

پژمان اختیاری: ما این اجرا را انجام دادیم و سال ۱۴۰۲ شد. ارکستر سمفونیک یک صفحه مجازی دارد که هر اجرایی باشد، ‌آنجا به نوازنده‌ها اعلام می‌شود. یک دفعه دیدیم مدیریت ارکستر صفحه دیگری درست کردند که سه نفر از بچه‌ها یعنی من، ماکان خوی‌نژاد و امین زمان‌خان در آن گروه نبودیم. جویا شدیم که چه شده؟ گفتند بنیاد با شما قطع همکاری کرده است. من پیش خودم گفتم خب منی که تا ۱۰ شب برای آن جشنواره اینقدر زحمت کشیدم که تک‌تک بچه‌ها را جمع کنم، چه دلیلی دارد که ما باید اخراج شویم؟ ما آن کنسرت را به خوبی روی صحنه بردیم. شورا هم خیلی از آن اجرا تعریف کرد.

بعد جویا شدیم و با شورای ارکستر به جلسه رفتیم. خود من در شورا گفتم به چه دلیل مرا اخراج کردید؟ گفتند که تصمیم بنیاد است! گفتم بنیاد که یک فرد حقیقی نیست؛ یک بنیاد حقوقی است. چه کسی این تصمیم را گرفته؟ من اگر آدم هم کشته باشم، در دادگاه می‌گویند شما آدم کشتید، به این دلیل باید اعدام شوی! اما من بدون هیچ دلیلی اخراج شده‌ام! گفتند آقای صهبایی گفته از این سه نفر خوشم نمی‌آید و دوست ندارم در ارکستر باشند!

رامین براتی: از اینجا ماجرای ارکستر شروع شد. یعنی اولین اشتباه بنیاد رودکی انتخاب آقای صهبایی برای جشنواره بود، دومین اشتباهش اخراج سه نفر از بچه‌هایی بود که حداقل سابقه ۱۷ سال همکاری با ارکستر سمفونیک داشتند. در یک جلسه‌ای به آقای سالم گفتم اگر من کارمند ناجا بودم، الان سرهنگ۲ بودم و اخراجم نمی‌کردند.

سومین اشتباهش هم این بود که برای کل ارکستر امتحان گذاشت. یعنی مدام اشتباه پشت اشتباه داشت که ما هم دیگر کوتاه نیامدیم. این کل داستان ارکستر سمفونیک در شش ماه گذشته بود.

وقتی از شرکت در آزمون ارکستر ممانعت کردید، ‌چه اتفاقی افتاد؟ در این مدت دلجویی از شما نشد؟

رامین براتی: نه اصلا!

ماکان خوی‌نژاد: گفتند شما فقط برای امتحان حضور داشته باشید. اصلا بیایید یک چایی بخورید و فقط فرم را پر کنید. فقط می‌خواستند حضور ما را آنجا برای امتحان داشته باشند.

و شما نرفتید؟

مهدی کلانتری: نه؛ نرفتیم؛ آقای صهبایی نظری به ارکستر دارند که به زعم بنده فاجعه است. ایشان فکر می‌کنند، الان باید با این ارکستر تمرین کند، آزمون و خطاهایش را بکند، همه این کارها را انجام بدهد، بعد کنسرت بدهند. این فاجعه است؛ پول بیت‌المال است. این همه پول دارد برای این ارکستر خرج می‌شود، نوازنده‌ها دارند، حقوق می‌گیرند. قرار نیست ما اینجا بیاییم آزمون و خطا کنیم. ما آمده‌ایم اینجا که برای مردم یک موسیقی درست ارائه بدهیم. تمام هم و غم ما هم این است که یک ارکستر در شأن کشورمان داشته باشیم. ارکستر سمفونیک ایران اولین ارکستر سمفونیک منطقه بوده است.

پژمان اختیاری: این را می‌دانستید که ارکستر سمفونیک ما، اولین ارکستر سمفونیک آسیا بوده است. حتی قبل از اینکه ژاپن ارکستر سمفونیک داشته باشد ما ارکستر داشتیم. اسمش هم  «بلدیه» بوده است.

رامین براتی: یک پرانتز باز کنم؛ چون لازم دانستم یک روشنگری و شفاف‌سازی کنم که در جامعه سوءتفاهم نشود که چرا ما می‌گوییم جوان‌ها نباشند؟ خب؛ ‌ سنشان کمتر است، بعضی‌هایشان حتی از شاگردان این نوازندگان هستند که طی این فرایند غلط امتحان وارد ارکستر شده‌اند و با فکت‌هایی که آوردیم هم ثابت کردیم این امتحان کلا غیر منطقی و غیر اصولی نسبته به استاندارد جهانی است.

بحث ما این نیست که چرا این نوازندگان جوان جای ما در ارکستر ساز می‌زنند. بحث ما این است که به طور مثال در جام جهانی فوتبال هیچ فدراسیون فوتبالی تیم B و تیم امیدش را به مسابقات جهانی نمی‌فرستد. مهم است که این عزیزان توانایی فوتبالی و تکنیکال داشته باشند. ارکستر سمفونیک هم دقیقا همین است. نوازندگی در ارکستر تبحر می‌خواهد و با یک روز و دو روز و پیش استاد رفتن به دست نمی‌آید. شما باید حداقل یکی دهه دو دهه در ارکستر سمفونیک بنوازی تا متوجه شوی حتی سکوت شمردن در ارکستر سمفونیک چگونه است؟

روزی که این اتفاق‌ها افتاد به دوستانم گفتم ارکستر سمفونیک یک بازگشت حداقل ۱۰ ساله داشت. یعنی ما ارکستر را به لحاظ شنیداری با تمام این رهبران میهمان خارجی و داخلی تا یک جایی رساندیم و حالا با یک دکمه حداقل ۱۰ سال چه بسا۲۰ سال به عقب برگشت. پس من این شفاف‌سازی را بکنم که موضع‌گیری ما به این معنا نیست که نوازندگان جوان چرا جای ما در ارکستر هستند؟

ماجرای ۵ ساز شکسته که به دلیل نابلدی به ایران نرسید
گفتگو با نوازندگان اخراجی ارکستر سمفونیک تهران

من اگر مدیر بودم، یک ارکستر B یا جوانان درست می‌کردم که نیازمند بودجه هم نبود؛ چون سخت‌افزارش را داشتم؛ صندلی، ساز، سالن، ‌پوپیتر و... را داشتم و فقط یک رهبر می‌خواستم. بعد هم به صورت پروژه‌ای در طول سال یکی دو پروژه با آن‌ها کار می‌کردم و به آن‌ها آموزش می‌دادم و کنسرت برگزار می‌کردم.  بعد اگر در ارکستر سمفونیک اصلی یک خلأیی ایجاد شد، یک نوازنده‌ای خدای نکرده دستش شکست یا مریض شد، یک نفر از ارکستر جوانان جایگزین من بشود.

من الان در چشم راستم تومور دارم و هر چند وقت یکبار باید تزریق داشته باشم. به واسطه سازم که ترومبون است و ساز سنگینی است، این فشار در این سال‌ها به من وارد شده است اما هنوز هم دارم ساز می‌زنم. ممکن است من در چهار سال آینده به توصیه پزشکم که الان هم می‌گوید به خودت فشار نیاور، دیگر نتوانستم در ارکستر سمفونیک ترومبون‌باس بزنم! اگر ارکستر جوانان وجود داشته باشد، یک نوازنده جای من تزریق می‌شود به ارکستر اصلی و امتحان ورودی می‌دهد و تا روزی که می‌خواهد بازنشسته شود، آنجا می‌نشیند. اما این سیکل که هر چهار، پنج سال یکبار با حربه امتحان بخواهیم روند پیشرفت را مختل کنیم، کاری کاملا غیر منطقی است.

بر خلاف ذهنیت ما، خیلی از مدیران کنار ما ایستادند. ما خدمت جناب وزیر هم که رسیدیم با اهتمام کامل برای این موضوع دستور فوری دادنداز جلسه‌تان با آقای وزیر بگویید؛ این دیدار چطور پیش رفت؟

رامین براتی: بر خلاف ذهنیت ما، خیلی از مدیران کنار ما ایستادند. ما خدمت جناب وزیر هم که رسیدیم با اهتمام کامل برای این موضوع دستور فوری دادند و اصلا ما را شرمنده کردند. خدمت جناب وزیر هم گفتم، شاید اولین بار است که نوازندگان ارکستر سمفونیک آمده‌اند خیلی بی‌پرده و صمیمانه با وزیرشان درد دل کنند. یعنی در هیچ دوره‌ای این اتفاق نیفتاده بود. شاید به خاطر سفت ایستادن و پیگیری ما بود که بتوانیم از یک خدمت ایشان برسیم تا حداقل درددل‌هایمان را بگویم.

آقای وزیر در جریان جزئیات این اتفاق بودند و از ماجرای اخراج شما خبر داشتند؟

رامین براتی: اشراف داشتند و در کل از این موضوع خبر داشتند.

پژمان اختیاری: خیلی صمیمانه برخورد کردند.

رامین براتی: برخلاف ذهنیت ما که فکر می‌کردیم خیلی از مدیران علیه ما هستند، همه تمام قد کنار ما ایستادند. کاری که متاسفانه خیلی از افراد بدنه موسیقی نکردند.

ماجرای ۵ ساز شکسته که به دلیل نابلدی به ایران نرسید
پژمان اختیاری

پژمان اختیاری: شاید برای همه سوال پیش بیاید که این نوازندگان چرا این‌قدر دارند دست و پا می‌زنند که دوباره به ارکستر سمفونیک برگردند؟ مثلا حقوقشان ۱۰۰ میلیون است یا مزایای خاصی دارد؟ اما  واقعا ارکستر سمفونیک برای ما غیر از معنویت هیچ چیز ندارد. پول اجاره یک خانه معمولی در یک منطقه متوسط شهر تهران هم به ما نمی‌دهد. این خیلی مهم است که ارکستر سمفونیک برای ما هیچ چیز ندارد، هرچه دارد، معنوی است. ما آنجا را دوست داریم، چون آنجا بزرگ شدیم.

رامین براتی:‌ بله؛  مثل این است شما در خانه‌ای که بزرگ شده‌اید، یک دفعه پدرتان بگویید از اینجا بروید.

پژمان اختیاری: بگذارید من یک چیزی را بگویم. شما در بین ۸۵ میلیون نفر ایرانی چند نفر نوازنده ترومبون‌باس دارید؟ اصلا دارید؟ چند نوازنده آلتو داریم؟ باور کنید اندازه انگشتان یک دست هم نمی‌شود. چند نفر نوازنده کنترباس داریم؟ از طرفی ایران در هر شهرش یک ارکستر سمفونیک ندارد؛ در کل ایران یک ارکستر داریم که آن هم ارکستر سمفونیک تهران است. الان در اغلب کشورهای دنیا در هر شهرشان حداقل یک ارکستر وجود دارد که مخصوص آن شهر است.

به نظر می‌رسد، ‌ارکستر در حال حاضر شورایی ندارد که نگاهی پدرانه به ارکستر و نوازندگانش داشته باشد!

رامین براتی: متاسفانه ما در ایران احترام را با تخصص اشتباه گرفته‌ایم. اینکه باید به برخی هنرمندان احترام بگذاریم چون پیشکسوت هستند، قبول است اما حتما هم قرار نیست، ‌ نظراتشان حتما درست باشد. از موقعی که این شورای محترم وارد ارکستر سمفونیک شده است، ارکستر یک کنسرت جدی برگزار نکرده است!

مهدی کلانتری: اجرایی هم که در جشنواره داشتیم هم از نظر ما اصلا اجرای خوبی نبود اما شورا معتقد بود، ‌آن اجرا خیلی خوب برگزار شد.

رامین براتی: یک نکته‌ای را درباره حسن نیتمان بگویم. در آخرین کنسرتی که ارکستر موسیقی ملی قبل از ایام محرم و صفر داشت و در آن بحران که ما قلبا دل‌زده شده بودیم، از طرف مدیریت ارکسترها در بنیاد رودکی تماس گرفتند و گفتند چون در این ارکستر سازهای بادی _ برنجی هست، لطفا بیایید و اجرا کنید. ما هم قبول کردیم. معمولا اینطوری است که چون ارکستر ملی در چارت سازبندی‌اش سازهای بادی_برنجی را ندارد، معمولا از ارکستر سمفونیک قرض می‌گیرد. ما هم مثل بازیکن آزادیم و مجبوریم برویم به صورت میهمان در ارکستر ملی ساز بزنیم.

فکر کنید شما با یک نفر دعوا کرده‌اید، فردا صبح به شما زنگ می‌زند که در اتوبان همت پنچر کرده‌ام و بیا کمکم کن و شما بروی انجام بدهی! کار که تمام شد از شما یک تشکر خالی هم نکند. شاید باورتان نشود ولی هیچ دستمزدی تا امروز بابت آن کنسرت به ما پرداخت نشد.

ما سنوات سال ۱۴۰۱ را هنوز دریافت نکرده‌ایم و یک تلفن هم نزدیم که بگوییم آقا این چه شد! حداقلش این بود که مدیران یک ذره بدسلیقگی نمی‌کردند و با ما یک تماس می‌گرفتند و می‌گفتند ممنون که در اوج اختلافاتی که داشتیم، حسن نیتتان را ثابت کردید و این کنسرت را در کنار ما اجرا کردید. یک تشکر خشک و خالی از این بچه‌ها انجام نشد.

مهدی کلانتری:‌ درباره شورا این را بگویم که قبل از این اتفاقات ما چندباری درباره پیشرفت ارکستر جلسه داشتیم. درباره آزمون هم به یک جایی رسیدیم که تعدادی از اساسنامه‌های ارکسترهای معتبر دنیا را پیدا کردیم و به شورا نشان دادیم. بعد گفتیم جناب شورا امتحان اینطوری است و الان سبک شما اشتباه است! یکی از اعضای شورا گفت کجای ما شبیه نیویورک است که ما بخواهیم ارکسترمان هم شبیه نیویورک باشد!

ماجرای ۵ ساز شکسته که به دلیل نابلدی به ایران نرسید
مهدی کلانتری

آنجا پژمان اختیاری حرف خوبی زد. گفت ما در همین مملکت خودمان می‌توانیم بهترین ارکستر را داشته باشیم. مگر تا الان نداشتیم؟ ما داشتیم مسیر پیشرفت را می‌چیدیم، می‌گفتیم این کار را بکنیم، پولساز می‌شود. ولی متاسفانه اصلا گوش شنوایی نبود. ما داشتیم پیشنهاداتی می‌دادیم و می‌گفتیم ارکستر آنقدر می‌تواند درآمدزا باشد که ما حقوق دولتی نگیریم. ما کلی پروژه داریم و کلی امکانات در دستمان است، چرا انجام نمی‌دهید؟ ما الان تالار داریم، سازها را داریم، جای تمرین داریم، نوازنده‌ها را داریم. ما می‌توانیم آنقدر برنامه داشته باشیم که کل طول سال هر روز، دو برنامه داشته باشیم و اصلا لازم نباشد بنیاد دستش را جلوی بودجه دولتی دراز کند. اما متاسفانه با یک نگاه از بالا به پایین که شما خیلی جوان و خام هستید  به ما نگاه کردند؛ در حالیکه ما الان ۴۰ساله‌ایم.

شما سال‌هاست که در ارکستر ساز زده‌اید و روزهای خوب و بد زیادی دیده‌اید؛ به نظرتان بهترین زمان ارکستر چه وقتی بود؟

پژمان اختیاری: از نظر آرامش بگوییم یا کار تخصصی؟

فکر می‌کنم، ‌ آرامش مهم‌تر است.

پژمان اختیاری: زمان آقای شهرداد روحانی.

رامین براتی:‌ من اگر جای مدیران بودم، با توجه به شرایط امروز با آقای روحانی تماس می‌گرفتم و می‌گفتم الان به حضور شما نیاز داریم.

مهدی کلانتری:‌ بهترین دوران ارکستر سمفونیک از آخر سال ۹۴ و ابتدای سال ۹۵ تا سال ۹۸ بوده است.

ماکان خوی‌نژاد: یک چیزی هم ناگفته نماند. بهترین زمان ارکستر از نظر حرفه‌ای زمان آقای علی رهبری بود و شکی در آن نیست. خودم به شخصه هرچیزی از موسیقی کلاسیک آموختم، از آقای رهبری یاد گرفتم. قبل از آن من مثل یک ربات می‌نشستم و خیلی هم خوب می‌زدم ولی فقط می‌زدم و هیچ چیز نمی‌دانستم. آقای رهبری به من گفت موسیقی یعنی چه؟  

این هم ناگفته نماند که ما آن موقع قرارداد درستی نداشتیم، بیمه نداشتیم، پولمان را درست نمی‌دادند، سالن برای تمرین نمی‌دادند. البته کمی هم به خاطر بیش‌فعالی آقای رهبری بود. زمان کارمان، زیاد و پولمان، کم بود. وقتی آقای رهبری رفت و آقای روحانی آمد، قرارداد و بیمه ما درست شد، سالن تمرین ما به راه بود، سفر خارجی‌مان به راه بود.

مهدی کلانتری:‌ اگر این دو دوره را میکس کنیم، چیز خوبی از آب درمی‌آید. (می‌خندد)

پژمان اختیاری:‌ نمی‌دانم خبر دارید یا نه! ولی ارکستر سمفونیک قرار بود در نیویورک و در سازمان ملل هم اجرا داشته باشد. برنامه‌ریزی‌اش از زمان آقای رهبری انجام شده بود و در دوره آقای روحانی هم قرار بود این سفر را برویم؛ اما...

ماکان خوی‌نژاد: البته همه این افراد باید با ارکستر کار کنند. هرکدام سبک کاری خود را دارند. آقای حیدریان باید کنسرت بگذارد. آقای روحانی باید بیاید و موسیقی لایت و موسیقی فیلم با ارکستر بسازد. ما به همه این‌ها احتیاج داریم. حتی آقای صهبایی هم باید به عنوان رهبر مهمان بیاید و کنسرت بگذارد. ما حتی به شورا هم گفتیم که آقای صهبایی شاید اگر پنج سال دیگر بیاید، ذهن‌ها پاک شده باشد ولی الان وقتش نیست.

البته به نظر می‌رسد، ‌ الان کسی را برای رهبری ارکستر سمفونیک نداریم!

پژمان اختیاری:‌ تا دلتان بخواهد، داریم. رهبران جوانی داریم که دارند در اروپا ارکسترهای بزرگ را رهبری می‌کنند. حتی آقای ریکاردو موتی هم دوست داشت بیاید با ارکستر سمفونیک تهران اجرا داشته باشد. آقای موتی شاید سومین رهبر ارکستر بزرگ دنیا است. یعنی ایشان هم دوست داشت در رزومه‌اش بنویسند با ارکستر سمفونیک تهران هم کنسرت داده است. چون ارکستر سمفونیک یک اتفاق خیلی بزرگ و بین‌المللی است. کار با این ارکستر برای همه افتخار دارد. یک چیزی هم درباره آقای موتی بگویم. این چیزی که می‌گویم هنوز فیلمش در یوتیوب هست. از او پرسیدند ارکستر سمفونیک تهران چطور بود؟ گفت وقتی که من با آن‌ها کار می‌کردم فرقی بین ارکستر خودم و آن نوازنده‌ها ندیدم.

آن آقای مدیر هم گفت: از کجا معلوم به شما بدهیم روی سازهایتان می‌گذارید؟ گفتم خودتان بیایید من این سیم را دور می‌اندازم و سیم قبلی را به شما تحویل می‌دهم!  قبول نکرد و دو ماه بعد سیم‌ها و خرک‌ها غیب شد!حمایت بنیاد رودکی در این سال‌ها در زمینه پشتیانی و تامین ساز چگونه بوده است؟

مهدی کلانتری: فکر کنم دو سال پیش بود که ۱۲ دست خرک حرفه‌ای خریدند که قیمتش الان حدود ۶۰۰ میلیون تومان است. البته سیم کلیفون و موی آرشه هم گرفته بودند اما به ما نمی‌دادند. مدتی بعد به یکی از مدیران گفتم: این‌هایی را که گرفته‌اید که کجا می‌گذارید؟ توی صندوق؟ گفت: خب باید چکار کنیم؟ گفتم: بدهید، روی سازها بگذاریمشان! سیم‌های ما برای ۲۰ سال پیش است. آن آقای مدیر هم گفت: از کجا معلوم به شما بدهیم روی سازهایتان می‌گذارید؟ گفتم خودتان بیایید من این سیم را دور می‌اندازم و سیم قبلی را به شما تحویل می‌دهم!  قبول نکرد و دو ماه بعد سیم‌ها و خرک‌ها غیب شد!

ماجرای ۵ ساز شکسته که به دلیل نابلدی به ایران نرسید
گفتگو با نوازندگان اخراجی ارکستر سمفونیک تهران

یک چیز جالب هم برایتان از مدیریت داخلی خود ارکستر بگویم که چند سال قبل با مدیریت و هماهنگی آقای حسن سهرابی ۵ ساز کنترباس بسیار عالی از ایتالیا سفارش دادند. همین الان اگر بخواهیم این سازها را بخریم هر کدامشان در ایران  ۳۰۰تا۴۰۰ میلیون تومان قیمت دارد. متاسفانه با مدیریت غلط، این سازها تا به تهران برسد هر پنج‌تایش شکسته بود. آیا این‌ها بیت‌المال نیستند و نباید کسی بازخواست شود؟

این اتفاق برای چه سالی است؟

مهدی کلانتری:‌ دو سال پیش.

همه آن سازها شکستند. فکر کنید این همه خرج شده بود. ما را هم برای خرید نمی‌فرستادند. یکی از نوازندگان کنترباس در ایتالیا بدون دریافت هزینه و بخاطر ما رفت که سازها را ببیند. سازها را کارشناسی کرد، شهر به شهر گشت تا سازهای درجه یک را با قیمت‌های پایین پیدا کرد. همه این سازها را  یک جایی آوردند، تا حدی همه را رگلاژ کردند، تست کردند و بعد گفتیم حالا بفرستید. دوستمان در ایتالیا گفت: خب؛ حالا من چطوری این‌ها را بفرستم که نشکند؟ مسئولان هم گفتند سازها را ببر سفارت تا خودشان بفرستند. از سفارت هم داخل یک جعبه گذاشته بودند و تا برسد ایران هر پنج‌ ساز شکسته بود. هیچ‌کس هم بابت این ماجرا بازخواست نشد.

حالا باید چندین یورو هزینه کنند تا این سازها تعمیر شوند که هنوز هم تعمیر نشده‌اند. ما الان یک سال است که پیگیریم.

رامین براتی:‌ سازهای ما صدها میلیون تومان ارزش دارد و بچه‌ها این سازها را در هر شرایطی با خودشان حمل می‌کنند. ممکن است اتفاقی برایشان بیفتد، موتور بهشان بزند، ماشین بزند یا هر اتفاق دیگری. در حالی که این ساز زندگی‌ ماست. هیچ کارمندی با کامپیوتر و میز خودش صبح‌ها سر کار نمی‌آید. نوازنده مجبور است با ساز شخصی ۴۰۰_۵۰۰ میلیونی‌اش بدون بیمه ساز با آن اوضاعی که در خیابان‌ها هست، به تمرین بیاید.

ماکان خوی‌نژاد: چیزی که تصدیق می‌کند جنبه مالی‌اش برایمان خنده‌دار است، همین است. من الان که کم‌کارتر شده‌ام، ساز اصلی‌ام را دو ماه است برای تعمیر داده‌ام. تعمیر این ساز ۴۰میلیون تومان خرج برداشته است. پنج ماه حقوقم را باید بدهم تا سازم را تحویل بگیرم؛ در حالیکه اخراج شده‌ام!

رامین براتی:‌ همه این‌ها بخاطر عشقی است که بچه‌ها به کارشان دارند.

پژمان اختیاری:‌ واقعا خنده‌دار است. ما واقعا برای چه داریم جنگ می‌کنیم؟ جز عشق است؟ دیوانه‌ایم قشنگ!

رامین براتی:‌ اگر من مدیر بودم اینقدر از این بچه‌ها سوءاستفاده می‌کردم! اینقدر که ساده‌اند و کارشان را دوست دارند.

مهدی کلانتری:‌ در تکمیل حرف بچه‌ها ما خیلی مشکلمان ریشه‌ای‌تر از این حرف‌هاست. بعد از اینکه این اتفاقات افتاد، ارکستر سمفونیک خبرساز شد و مردم در این باره حرف می‌زدند که مگر ما ارکستر سمفونیک داریم؟ قدم بعدی ما این است که به مردم و دولت‌مردان خودمان بفهمانیم که ارکستر سمفونیک برای کشور چه موهبتی است و چه اتفاقات مثبتی می‌افتد وقتی یک جامعه یک ارکستر سمفونیک خوب داشته باشد. متاسفانه برخی مسئولان ما شناخت کافی نسبت به ارکستر سمفونیک ندارند و نمی‌دانند چه اتفاقات مثبتی با این ارکستر سمفونیک برای جامعه می‌افتد.

یک چیزی که باید در قدم اول برای ارکستر سمفونیک اتفاق بیفتد، تدوین یک اساسنامه درست است که هر مدیری هم عوض شد، هر کاری دلش خواست، نتواند با ارکستر بکند. ارکستر باید یک اساسنامه منسجم داشته باشد و طبق آن جلو برود. اگر ارکستر اساسنامه داشت، مطمئن باشید ماجرای ما به اینجا نمی‌رسید و یک رهبر  به خودش اجازه نمی‌داد سه نفر از نوازندگان اصلی ما را بیرون بیندازد.

ماجرای ۵ ساز شکسته که به دلیل نابلدی به ایران نرسید
گفتگو با نوازندگان اخراجی ارکستر سمفونیک تهران

موسیقی، تخصص ما است و این تخصص باید به نحو احسن به مخاطبان ارائه شود. یعنی ما تمام هم و غم‌مان در ارکستر این است که وقتی کنسرت می‌گذاریم، به نحو احسن آن شنونده لذت ببرد و روی صندلی میخکوب شود و فقط موزیک گوش کند. موزیکی که اصلا خواننده ندارد و خواننده‌محور نیست و فقط موسیقی اصیل است.

میان صحبتتان به مقوله  رهبر ارکستر اشاره کردید. ما خیلی وقت است رهبر ارکستر مشخصی نداریم. خلأ حضور یک رهبر ثابت ارکستر را خودتان حس می‌کنید؟

مهدی کلانتری: صد در صد. انگار یک تیم فوتبال سرمربی ندارد و با یک سرپرست اداره می‌شود. همیشه در ارکسترها  طی سال‌های مختلف مدیر هنری و رهبر ثابت تغییر می‌کند؛ با نظر ارکستر باید یک مدیر هنری و یک رهبر ثابت وجود داشته باشد و با نظر آنها فصل هنری نوشته می‌شود که در این فصل هنری مدیر هنری ارکستر می‌تواند یکی، دو کنسرت را در هر فصل رهبری کند و بقیه کنسرت‌ها را رهبر میهمان در ژانرهای مختلف رهبری می‌کند.

الان ارکسترهای بزرگ دنیا هم دارند این کار را می‌کنند. ممکن است یک کنسرت را موسیقی فیلم اجرا کنند، یک کنسرت فقط موسیقی کلاسیک و ... با نظر آن مدیر هنری، مشورت ارکستر، کنسرت‌مایستر و شورای نوازندگی ارکستر، فصل هنری نوشته شود.

بخش زیادی از ضربه‌ای که ارکستر  می‌خورد از عدم حضور مدیر هنری و رهبر ثابت است.

رامین براتی:‌ خدمت جناب وزیر هم عرض کردم که بچه‌های ارکستر در بزنگاه‌های مهم و جاهایی که خیلی از هنرمندان نبودند، پای کار بودند و پای کار هم هستند. هیچ جای دیگری هم نمی‌روند؛ چون بچه‌های همین مملکت‌اند. الان این بچه‌ها هیچ شلوغ کاری رسانه‌ای نکردند و اصلا بلد نیستیم. نه کار سیاسی بلدیم، نه می‌توانیم موضع‌گیری سیاسی کنیم. به جناب وزیر هم گفتم ما پای کار هستیم. جوانان همین مملکتیم و می‌خواهیم همین جا هم کار کنیم.

ما در یک دوره‌ای دادگاه رفتیم. زمانی که متولی ارکستر، انجمن موسیقی بود. من برای همه صنوف احترام قائلم. دادگاه قبلی من در اداره کار بعد از یک نقاش ساختمان بود. من به عنوان یک نوازنده ارکستر بعد از ایشان به دادگاه رفتم که بگویم یک سال است حقوق مرا نداده‌اند! الان باید ۱۶، ۱۷ سال بیمه داشته باشم ولی ۱۰ سال دارم. چه کسی پاسخگوی عمر رفته من است؟

منظورم این است که ما حسن نیتمان را ثابت کرده‌ایم، بچه‌های همین مملکتیم و می‌خواهیم کار کنیم. شما بستر را فراهم کنید.

مهدی کلانتری:‌ جناب وزیر خیلی کارشان اصولی‌تر از مدیرانی بود که شاید کوه جلوی پایمان انداختند به جای سنگ!

رامین براتی:‌ دوست دارم این را دوباره بگویم که اولین بار بود بچه‌های نوازنده ارکستر سمفونیک مستقیما به دیدار وزیر رفتند. این موضوع خیلی ارزشمند است.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar

یک طرفه پیش قاضی رفتن آسان هست!!!! اگر هرکدام از این نوازندگان نهایتا بالای دوازده سیزده سال در ارکستر سمفونیک تهران بوده اند لطفا یک بروشور از کنسرتشان ارائه دهند!!!! این‌رو گفتم که متوجه صداقتشان شوید...