به گزارش ایسنا، این مجلس شامگاه چهارشنبه، هشتم شهریورماه و درست ساعاتی پیش از بازی تیم پرسپولیس برگزار شد و طی آن دوستان و همکاران جواد اعرابی، از ویژگیهای این هنرمند، از آرامش و متانت او و عشق بیحد و حصرش به تئاتر و مسئولیتپذیریاش در انجام امور صنفی سخن گفتند؛ از اینکه او طرفدار سفت و سخت پرسپولیس بوده و روی این تیم غیرت داشته ولی هرگز کُری نمیخوانده است.
این مراسم به کوشش انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران تئاتر ایران در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برپا شد و محمدرسول صادقی، رییس این انجمن که اجرای برنامه را نیز بر عهده داشت، با تسلیتگویی به خاطر درگذشت جواد اعرابی، اعلام کرد که برای برگزاری این مراسم شیوههای گوناگونی وجود داشت ولی هیات مدیره انجمن بهتر دید به جای مراسمهای مرسوم که با سخنرانیها و تعارفات متداول آمیخته است، با پخش چند کلیپ درباره جواد اعرابی، او را از منظر خانواده، دوستان و همکارانش معرفی کند.
به گفته صادقی، اعرابی ۶۴ سال زیست و برگزارکنندگان برنامه هم کوشیدند در مراسمی که در ۶۴ دقیقه تدارک دیده شده، یاد او را گرامی بدارند.
این مراسم با کلیپی با نام «در مه قدم زدم» که درباره زندگی اعرابی بود، آغاز شد. او که در کارنامه هنریاش علاوه بر بازیگری، نقدنویسی و پژوهش، تجربه تهیهکنندگی نیز داشت، در این تصاویر، نکاتی را درباره ظرایف تهیهکنندگی در تئاتر بیان کرد.
فیلم دوم با عنوان «سبز»، با حضور اعضای خانوادهاش، ساخته شده بود و در بخشی از این تصاویر، برادرش گفت: «من یک برادر عزیز از دست دادم ولی مایه تاسف است که دنیا یک فرد نازنین را از دست داد. خالی شدن دنیا از آدمهای خوب خیلی غمانگیز است.»
خواهرش در این تصاویر عنوان کرد که جواد اعرابی هرگز اهل گله نبود. تمام فکر و ذکر او پیش تئاتر بود و دائم مشغول تمرین بازی در نقشهای مورد علاقهاش بود.
در این تصاویر، یادداشتی که اعرابی در روزهای پایانی زندگیاش نگاشته بود، پخش شد.
اجرای قطعاتی موسیقی با نوازندگی تنبور و دمام، بخش دیگر این برنامه بود.
در ادامه، کلیپ بعدی به نام «سپید» پخش شد که طی آن جواد اعرابی از منظر همکاران و هنرمندان تئاتر همراه با تصاویری از نمایشهایش روایت شد.
مهدی قلعه، فخرالدین صدیق شریف، هوشمند هنرکار، سیاوش چراغیپور، مریم کاظمی، ناهید مسلمی و ... خاطراتی از اعرابی و حضورش در گروه تئاتر آناهیتا بیان کردند.
آنان یادآوری کردند که بعد از تعطیلی گروه تئاتر «آناهیتا»، گردهماییهایی که در زیرزمین خانه جواد اعرابی برگزار میشد، مامن امنی در برهوت آن دوره بود، جایی برای برپایی شبهای شعر، نمایشنامهخوانی و ... .
ناهید مسلمی گفت که اعرابی با وجود خندههای بلندش، غم بزرگی در سینه داشت که به کسی نمیگفت.
در این تصاویر، مهدی قلعه، بازرس خانه تئاتر و رییس هیات مدیره انجمن تئاتر کودک و نوجوان با تاثر از اعرابی خواست که برایمان دعا کند.
بعد از پخش این تصاویر، رسول صادقی به تلاش و مسئولیتپذیری اعرابی در فعالیتهای صنفی اشاره و یادآوری کرد که او بازرس خانه تئاتر بوده و تاکید کرد: مراقب یکدیگر باشیم. دنیا آنقدر ارزش ندارد که برای یکدیگر دندان تیز کنیم.
کلیپ بعدی با عنوان «سرخ» دربردارنده سخنان همصنفیهای اعرابی در بخش منتقدان بود.
افشین خورشید باختری، ساسان پیروز، عباس غفاری، محسن حسنزاده، روح الله جعفری، حمیدرضا قنبری و فرزاد فرهوشی در این تصاویر درباره او سخن گفتند.
پیروز یادآوری کرد که در کارکتر اعرابی پختگی خاصی بود که در هر جمعی حضور داشت، سبب میشد از رفتارهای هیجانی پرهیز کنیم و مسائل را عمیقا مورد ارزیابی قرار دهیم.
او درباره سختکوشی اعرابی در انجام امور صنفی نیز گفت: او روی تخت بیمارستان پیگیر کارهای صنفی بود و به اعضای انجمن انرژی میداد. گاهی که صدای ضبطشده خود را در گروه انجمن میفرستاد، شنیده شدن صدای بوق دستگاههای بیمارستانی، نشان میداد او در بیمارستان تحت درمان است.
حمیدرضا قنبری از لبخند ویژگی همیشگی اعرابی گفت که در سختترین دوران که چهره خیلی از ما اخمآلود است، بر چهره او ماندگار بوده.
او درباره عشق و غیرت اعرابی به تیم پرسپولیس نیز چنین گفت: پرسپولیسی بود و خیلی هم بر این تیم غیرت داشت ولی هرگز کُری نمیخواند یا طرفداران تیمهای دیگر را تحقیر نمیکرد.
عباس غفاری و محسن حسنزاده نیز از تسلط او به امور صنفی گفتند و روحالله جعفری از عشق بیحد و حصر او به تئاتر.
بعد از پخش تصویری از بازی اعرابی در فیلم «تختی»، رسول صادقی با اشاره به بازی تیم پرسپولیس گفت: چه تقارن عجیبی! امشب پرسپولیس بازی دارد و به یاد جواد اعرابی این بازی را تماشا کنیم.
در پایان برنامه، مدالیوم خانه تئاتر با حضور ایرج راد، رییس هیات مدیره خانه تئاتر به خانواده این هنرمند اهدا شد.
راد در سخنانی گفت: دلم میخواست وقتی جواد زنده بود، این مدالیوم را تقدیمش میکردیم. او در یک کلمه، یک انسان شریف بود و کاش زمانی که زندهایم، قدر این شرافتها را بدانیم. همه ما از دنیا میرویم و آنچه از ما در یاد دیگران میماند، خوبیها و رفاقتهاست. متاسفانه از حال هم بیخبریم و از بیماری جواد بیاطلاع بودیم. همسرش گفت دوست نداشت کسی به خاطر وضعیت او آزردهخاطر شود. تا زمانی که زندهایم، برای یکدیگر بزرگداشت بگیریم و به درد دل یکدیگر گوش بدهیم.
در پایان برنامه دلنوشتهای از اجواد اعرابی خوانده شده که قرار است بر سنگ مزارش نقش ببندد.
انتهای پیام
نظرات