به گزارش ایسنا، در یک جستوجوی ساده در مرورگرها برای خرید بلیت یا ارزیابی قیمت آن با موج وسیعی از اشتباه نگارشی این واژه به صورت «بلیط» مواجه میشوید؛ از درج اشتباه نوشتاری در سایتهای معروف گردشگری گرفته تا تیتر خبرها. احتمالا این روزها هم بیشتر از روزهای دیگر با این اشتباه نوشتاری مواجه باشید تاجایی که حتی در نوشته درست آن نیز شک کنید.
ابوالحسن نجفی در کتاب «غلط ننویسیم» در توضیح «بِلیت» آورده است: بلیت به معنای «تکه کاغذ چاپشده که خریده میشود هنگام ورود به سینما و تماشاخانه و یا وسایل نقلیه و جز اینها ارائه میشود.» این کلمه از واژه billet فرانسوی از طریق زبان روسی گرفته شده است و بهتر است که با حرف «ت» و به صورت بلیت نوشته شود و نه بلیط.
در ضبط فرهنگ لغت دهخدا از «بلیت» آمده است: [بِ](فر اِ) چک برات. تکه کاغذ یا مقوا که بر روی آن مشخصاتی از قبیل بها و تاریخ و محل استفاده چاپ شده باشد برای ورود به تماشاخانه (سینما، اتوبوس، قطار راهآهن و غیره. پته. بلیط.»
نجفی همچنین با تأکید بر اینکه املای غَلْتَک صحیح است و نه به صورت غلطک، در توضیح به غلتیدن ارجاع داده و نوشته است: «این واژه فارسی است و با «ت» نوشته میشود و نه با «ط»: « در سوراخ من هزار دینار بود... بر آن میغلتیدمی و شادی دل و فرحِ طبعِ من از آم میافزود» (کلیله و دمنه)
بنابراین بهتر است که همه مشتقات و ترکیبات این فعل را نیز با «ت» بنویسیم: غلت، غلتان، غلتنده، غلتیده، غلتاندن، غلت زدن، غلت خوردن، غلتک، و جز اینها: «به کرانه جیحون رفتم و دوستی را بگفتم تا دست و پای من ببست و برفت. آنگه خویش را بغلتانیدم و به آب در افکندم تا مگر غرق شوم» (شرح التعریف)
غلتک . [ غ َ ت َ ] (اِ مرکب ) غلطک. چوبی گرد و میان سوراخ بالای چاه که ریسمان دور آن میچرخد و کمک آن آب را آسان از چاه میکشند. ||چوب گرد و میان سوراخ که پایه ارابه کنند. || سنگ استوانهای محکم که روی پشت بام میگردانند تا محکم شود. || ماشینی برای صاف کردن سطح خیابانها و جادهها. || وسیلهای که روی زمینهای شخمزده میکشند تا صاف شود.
- روی غلتک افتادن؛ به راه افتادن
مرتب شدن. روبراه شدن.
انتهای پیام
نظرات