به گزارش ایسنا، حسن ارژنگنژاد چهارم دیماه سال ۱۳۰۰ در شهر مشهد زاده شد. پدر و مادرش را در نوجوانی از دست داد و برای حمایت از هفت خواهر و برادرش مشغول به کار شد. او از ۱۲ سالگی در کارگاه غلامرضا رحیمزاده ارژنگ که پسر خالهاش بود، حضور پیدا کرد و همین سرآغاز ورودش به دنیای حرفهای مجسمهسازی بود و آیندهاش را رقم زد.
نیم تنه یپرم خان ـ سردار ارمنی ـ در موزه کلیسای ارامنه در جلفای اصفهان، نیم تنه جبار باغچهبان در مدرسه ناشنوایان تهران، نیم تنه لیمجی مانوکچی زرتشتی در مدرسه انوشیروان تهران و نقش برجسته بهرام گور و خسروپرویز در ورودی کاخ ابیض از کارهای ارژنگنژاد هستند.
مجسمه آرش کمانگیر در کاخ سعدآباد تهران یکی از شاخصترین آثار این هنرمند محسوب میشود. همچنین مجسمه حکیم ابوالقاسم فردوسی در میدان فردوسی مشهد نیز از شناختهشدهترین آثاری است او در ساختش همکاری داشته است. فردوسی در این مجسمه با یک دست بر افراشته بر آسمان و شاهنامهای در بغل دیده می شود.
همچنین او سردیسهای واقع در پارک ملت را هم به سفارش شهرداری مشهد ساخته بود. سردیس ۱۲ تن از مشاهیر را حوالی سال ۱۳۴۵، که تعدادی خراسانی و برخی هم اهل سایر نقاط ایران بودند. مجسمههایی از اشک اول، حکیم فردوسی طوسی، حافظ، شیخ سعدی، نادر شاه افشار، یعقوب لیث صفاری و... در میان این سردیس ها دیده می شود.
او پیش از ساخت سردیسها چهره نگاری و ساخت ماکت، مطالعهای چندماهه را گذرانده بود تا بتواند بر اساس نژاد هر چهره، دوره زیست و جغرافیایی که در آن زندگی میکردهاند، فرم صورت و حتی لباس آنان را بازسازی کند. بنابراین میتوان گفت که ساخت سردیسها از سوی ارژنگنژاد نه فقط یک اثر هنری که یک مطالعه تحقیقی بوده چهره ویژهای از مشاهیر را به نمایش در آورده است؛ آنچه که گاه در میان هنرمندان و مجسمهسازان نادیده گرفته میشود؛ دیده شده که برخی مجسمه سازان، آثار خود را بدون تحقیقات ابتدایی درباره چهره مفاخر میسازند. ارژنگنژاد البته ساخت این مجسمهها را نه صرفا یک اثر هنری که ترکیبی از معجزه هنر و تاریخ در کنار یکدیگر دیده بود. او در این زمینه گفته بود «این کار برایم با زحمت شیرینی همراه بود و من همه آن سردیسها را دوست داشتم.»
او البته معقتد بود که میتوان چهره باطن را هم در ساخت مجسمهها به کار گرفت؛ «در گذشته کارها رئال بود که من با آن مخالف بودم چون معتقد بودم هر فرد یک صورت ظاهر دارد و یک صورت باطن و برای شناخت درون هرکسی باید با او ارتباط داشت. بنابراین شخصاً چندان به کارهای کلاسیک اعتقادی ندارم و بیشتر امپرسیونیسم را ترجیح می دهم.»
این هنرمند دوست داشت مجسمه افرادی را بسازد که به مردم خدمت کردند؛ بر همین اساس هم مجسمه باغچهبان را برای شهرداری منطقه ۲۰ ساخته بود.
ارژنگ نژاد در نوجوانی شاگرد مخصوص پسرخالهاش غلامرضا رحیمزاده ارژنگ، سازنده مجسمه میدان حر شده بود و از او هنرهایی مثل نقاشی، طراحی، مجسمهسازی و قلم زنی روی سنگ را آموخته بود. ابتدا به دانشگاه آنکارا رفت و در کلاسهای رشته مجسمه سازی شرکت کرد. سپس به فرانسه و بعد هم ایتالیا رفته بود. در فرانسه به کلاسهای دانشگاه بوزار پاریس رفته و در ایتالیا هم مشغول به کار شده بود.
به گفته خود این هنرمند اولین اثرش پس از بازگشت به ایران، به سفارش رئیس وقت دانشکده دامپزشکی ساخته شد؛ طرح یک مادیان با کرهاش و یک گاو با گوسالهاش در حال شیر خوردن که با ابعاد طبیعی از ورق مس به شیوه ایرانی ساخته شده بود. این آثار با ورقهای نازک مس و به صورت چکش کاری ساخته شده است. البته اعلام شده بود که در سال های اخیر بخشی از این اثر به سرقت رفته و پس از بازسازی و بار دیگر جایگزین شده است.
ارژنگنژاد طراح، نقاش و مجسمه ساز ایرانی روز ۲۵ مرداد ۱۴۰۱ در ۱۰۱ سالگی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت.
انتهای پیام
نظرات