• سه‌شنبه / ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ / ۱۵:۲۷
  • دسته‌بندی: اصفهان
  • کد خبر: 1402051006377
  • خبرنگار : 50620

اصفهان میزبان گرامیداشت سید اصغر محمودآبادی

اصفهان میزبان گرامیداشت سید اصغر محمودآبادی

ایسنا/اصفهان یک سال از درگذشت زنده‌یاد سیداصغر محمودآبادی، استاد تمام گروه تاریخ دانشگاه اصفهان می‌گذرد و روز گذشته اولین یادمان و گرامیداشت این تاریخ‌پژوه در عمارت تاریخی سعدی برگزار شده است.

زنده‌یاد استاد سیداصغر محمودآبادی اولین استاد تاریخ اسلام دانشگاه اصفهان و نخستین استاد در تدریس تاریخ اسلام در دوران پس از انقلاب بود. زنده‌یاد استاد محمودآبادی که در دبیرستان در رشته ریاضی-فیزیک تحصیل کرده بود، سال ۱۳۵۴ در مقطع کارشناسی تاریخ و سال ۱۳۵۹ در مقطع کارشناسی ارشد تاریخ و فرهنگ ایران دانش‌آموخته شد و در سال ۱۳۷۶ نیز دکترای خود را در دانشگاه تربیت مدرس تهران دریافت کرد. آخرین مرتبه و جایگاه علمی ایشان، استاد تمام گروه تاریخ دانشگاه اصفهان بود. این ایران‌شناس و تاریخ‌پژوه که مقالات و کتاب‌های متعددی نیز در زمینه تاریخ منتشر کرده است ششم مردادماه سال گذشته درگذشت. استاد محمودآبادی همواره تاکید داشت که او را فقط یک معلم خطاب کنند.

دانشمندی باورمند و استاد برجسته تاریخ

در اولین یادمان و گرامیداشت پروفسور سید اصغر محمودآبادی، استاد تاریخ و ایران شناس، که دوشنبه (۹ مردادماه) در عمارت تاریخی سعدی اصفهان برگزار شد، احمد مقیمی، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان کرد: سید اصغر محمودآبادی، دانشمندی باورمند و استاد برجسته تاریخ بود که توانست تاریخ ایران باستان و اسلام راستین را جمع، و تحلیل‌های سست بنیان را تفریق و داشته‌های متین و مستند تاریخ ایران را در تاریخ اسلام ناب ضرب کرده و شهد شیرین تاریخ عبرت را در بین علاقه‌مندان به تاریخ و تمدن ایران اسلامی تقسیم کند.

او اضافه کرد: در سال گذشته، استاد محمودآبادی در دهه ابتدایی محرم با این دنیا وداع کرد و شب اول قبر او با شب گرامیداشت صاحب نامش یعنی حضرت علی‌اصغر (ع) متقارن شده بود. اولین سالگرد از دست دادن ایشان نیز با روز عاشورا برابر شد که نماد و آیه روشنی بر باورمندی او و سدی در برابر کتمان آرمان‌های او باشد. این مرد توانسته بود در تاریخ ایران و اسلام، جمع بین اضداد باشد. او ثابت کرد که هم می‌توان معلم تاریخ ایران باستان بود و هم رو به قبله ایستاد و به امامان حق عشق ورزید و با چشم عبرت به تاریخ ایران و اسلام نگریست. او یک دانشمند باورمند تاریخ ایران باستان و اسلام ناب بود و در یک کلام، او یک ایرانی مسلمان بود.

احاطه و اشراف ستودنی به تاریخ ایران باستان

احمد کامرانی‌فر، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد نیز گفت: سخن گفتن همچون منی در این محفل که بزرگان در آن سخن گفته‌اند، شاهنامه گفتن بعد از فردوسی است. برعکس آنچه که گفته‌اند «قدر استاد نکو دانستن/ حیف! اُستاد به من یاد نداد» من در همه مراحل تحصیل، قدر استاد نیکو دانستن را به خوبی فرا گرفتم. این موهبت و بخت بلند را داشتم که پس از گرفتن دیپلم در ۴ مرکز آموزشی مختلف و در شهرهای گوناگون از محضر بزرگانی بهره برم که امروز شاگردی هر کدام از آن‌ها افتخار بزرگی است.

او افزود: امسال دقیقا ۴۰ سال از اولین حضور من در کلاس‌های پربار استاد می‌گذرد. پاییز سال ۱۳۶۲ با انتقال دانشجویان رشته علوم اجتماعی از ساری به اصفهان، قرار بر آن شد که سال دوم و آخر دوره را در مرکز تربیت معلم شهید باهنر بگذرانیم و این اقبال بلند نصیب ما شد که در کلاس‌های تاریخ، معلمان آینده از وجود نازنین استاد بهره برند چراکه به واسطه حوادث مربوط به انقلاب و انقلاب فرهنگی، دانشگاه‌ها تعطیل بود و ایشان در مرکز تربیت معلم تدریس می‌کردند. شور و عشق محمودآبادی به تاریخ ایران وصف‌ناشدنی بود و برای ما جوانانی که قرار بود معلم تاریخ و جغرافیا شویم، الگویی بسیارعالی بود. پس از فراغت از تحصیل در مرکز شهید باهنر، عازم کلاس‌های درس شدم تا اینکه تصمیم به ادامه تحصیل گرفتم و در سال ۱۳۶۷ به دانشگاه اصفهان وارد شدم. بازهم این بخت بلند من بود که من را به شاگردی دوباره در محضر استاد محمودآبادی رهنمود شد و این بار نیز مطالب بیشتری نسبت به دوره‌های پیش آموختم.

 این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد، ویژگی‌های زنده یاد محمودآبادی را این‌گونه توصیف کرد: لحن گرم و گیرای استاد که در تمام طول کلاس تداوم داشت برای همه دانشجویان جذاب و دلنشین بود. علاقه وصف‌ناشدنی ایشان به تاریخ ایران باستان را نمی‌توان در قالب کلمات بیان کرد و همه این‌ها به وجود تک‌تک ما سرایت می‌کرد. احاطه و اشراف ستودنی استاد به تاریخ ایران باستان، قوه محرکی برای دانستن ما و تلاش هرچه بیشتر برای یادگیری بود. افزون بر تمامی این‌ها، سلوک و رفتار فردی با دانشجویان نیز همواره مهربانانه و پدرانه بود که آن نیز الگوی اخلاقی خوبی برای همه ما بود. بعد از فراغت از تحصیل در دانشگاه اصفهان، برای پیگیری تحصیلات عازم تبریز شدم و هرازچند گاهی با حضور در دانشگاه اصفهان، از محضر استاد راهنمایی می‌گرفتم. حضور من در دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد از سال ۱۳۷۷ فرصت‌هایی را فراهم آورد تا بیشتر از علم و دانش ایشان استفاده کنم. لطف و بزرگواری او نسبت به من همیشگی بود.

کامرانی‌فر در ادامه تصریح کرد: محمودآبادی اگرچه به واسطه برخی ناملایمات، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف‌آباد را رها کردند اما با این حال برای جلسات دفاع پایان‌نامه‌ها با روی گشاده حضور می‌یافتند و در همین رفت و آمدها بود که فرصت رفع اشکال برای ما فراهم می‌شد و استاد نیز هیچ‌گاه در آموزش، قفل و محدودیتی نداشت. آرزوی ما این بود که سالیانی دراز سایه استاد بر سر ما تداوم داشته باشد، اما چه می‌توان کرد که زندگی را چاره‌ای جز مرگ نیست و چه شادمان مرگی خواهد بود که نامت به نیکی به یادگار بماند. امروز نیز شاهد آن هستیم که شاگردان استاد به واسطه نام نیک او گردآمده‌اند تا یاد و نامش را زنده نگه دارند و همین ذکر نام نیکو برای او کافی خواهد بود. نام نیک استاد مدیون تلاش‌های شبانه‌روزی و از روی عشق و علاقه او به تاریخ ایران است، پس بی‌جا نخواهد بود که از او با عنوان پروفسور یاد کنیم؛ عنوانی که هم از نظر اداری به ایشان تعلق گرفته و هم آنچه از خود باقی گذاشته این عنوان را برازنده می‌کند.

استاد جزو مفاخر و خاک اصفهان عالم‌پرور است

در ادامه این نشست علی تمنایی، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان اظهار کرد: با وجود اینکه توفیقی نداشتم که از نزدیک با استاد محمودآبادی آشنا شوم که شاید مقداری به اقتضای سنی بنده است اما چندین سال به لحاظ کاری و هنری با خشایار محمودآبادی افتخار آشنایی داشتم و اخیرا نیز مدتی بود که با مازیار محمودآبادی مراوده داشتیم و طبیعتا خلق و خوی استاد محمودآبادی در این دوستان متجلی شده است؛ ضمن اینکه بسیار جای تقدیر و تشکر است که این نوع برنامه‌ها در اصفهان برگزار می‌شود.

او اضافه کرد: در وصف زنده یاد استاد محمودآبادی تنها می‌توانم بگویم که به لحاظ جایگاه علمی در استان اصفهان و کشور، جزو مفاخر و خاک اصفهان عالم‌پرور است و هنرمندان، فضلا، علما و اندیشمندان زیادی را پرورش داده است. یکی از وظایف ما پاسداشت مقام علمی یا هنری این عزیزان و برگزاری این نوع برنامه‌ها است تا به نسل جوان نشان دهیم که ما در این زمینه، هویتی غنی و پربار داریم که بسیاری از کشورهای دنیا از آن محروم هستند و یکی از راه‌های معرفی، برگزاری برنامه‌های این چنین است که امیدوارم در اصفهان استمرار داشته باشد.

مورخی شایسته در حوزه تاریخ ایران قبل و بعد از اسلام

همچنین محمدحسین ریاحی، اصفهان شناس با اشاره به اینکه فقدان مرحوم استاد محمودآبادی برای اهالی تاریخ بلکه برای فرهنگ این سرزمین، ضربه بزرگی بود، بیان کرد: و به عنوان کسی که مدتی را به شاگردی برای ایشان سپری کردم، ویژگی‌ها و خصوصیاتی از ایشان را متوجه شدم که شایسته است در این مجلس به اختصار ذکر کنم؛ برای مثال ایشان در عین قاطعیت، شخصیتی فوق‌العاده اخلاقی داشت و در عین نظم و دقت زیاد، بسیار اخلاقی بود. استاد و شخصیت او از جمله مواردی است که باید در مکتب تاریخ‌نگاری اصفهان لحاظ کنیم و همان‌طور که می‌دانید اصفهان از حیث مورخین و کسانی که تذکره‌نویسان بزرگی بودند، در تاریخ تمدن ایران و تمدن اسلامی فوق‌العاده است.

او افزود: هنگامی که به کتاب‌های تاریخی، تذکره‌ها و آثار متعدد نه تنها در ایران بلکه در جهان اسلام نگاه کنیم، جایگاه فوق‌العاده‌ای را برای مورخین و محققین تاریخ اصفهان لحاظ خواهیم کرد. ما استاد محمودآبادی را به عنوان یک مورخ شایسته می شناسیم که در زمینه‌های مختلف؛ چه در حوزه تاریخ ایران قبل از اسلام و چه در حوزه تاریخ ایران اسلامی تلاش کرد. متاسفانه در اصفهان باید اعتنای بیشتری به تاریخ و شخصیت های آن صورت بگیرد. طبیعتا با توجه به ویژگی‌هایی که استاد داشته‌اند باید از دست‌رفتن‌شان را یک فقدان بزرگ در تاریخ این سرزمین قلمداد کنیم.

ریاحی بیان کرد: حلاوت گفتار، کلاس‌داری و تسلط فوق‌العاده مرحوم استاد محمود آبادی در ارائه مطلب باعث جذاب بودن کلاس‌هایشان می‌شد. گاهی هم در کلاس‌ها درباره مسائل اخلاقی و خصوصا اعتقادی صحبت می‌کردند و در بیانات خود از اشعار زیبا و آراسته‌ای استفاده می‌کردند. اعتقاد زیادی به فرهنگ ایرانی داشته و در زمینه تاریخ ایران باستان اطلاعات بسیار جامعی داشتند، از نظر آشنایی ایشان نسبت به ملل مختلف نیز می‌توان به سخنرانی ارزشمند ایشان درباره جاده ابریشم در چین اشاره کرد، و یکی از کارهای فوق‌العاده‌ای که از الآن می‌توانیم به آن فکر کنیم این است که مجموعه آثار این استاد گرانقدر جمع‌آوری شود که قطعا کمک ارزنده‌ای به فرهنگ سرزمین خواهد کرد.

در تمام زندگی، اندیشه‌ای جز ایران نداشت

جواد موگویی، شاگرد و تحصیل یافته مکتب زنده یاد اصغر محمود آبادی، مدرس و دانش‌آموخته دکترای تاریخ نیز گفت: به ایران بیندیشیم که ۳ هزار سال است به همت فرزندان نخبه خویش در جهان، سربلند زیسته است. به این سرزمین بیندیشیم که مردمش چونان یک جغرافیا و آداب و رسومش گونه‌گونه‌اند ولی از تاریکی‌ها، پرتگاه‌ها و دشواری‌های فراوان تاریخ در همه دوران‌ها گذر کرده و گویی به روشنایی چراغ خردی یگانه، راه سپرده است. به مردم ایران بیندیشیم که اتحادی نانوشته و حتی ناگفته را که مایه بقای هویت و استقلال‌شان بوده، به زمان نیاز چندان محترم داشته، جدی گرفته‌اند که در حیات خود بارها ناظر افسار گسیختن اسناد مکتوب و مقدس ملت‌هایی بوده که تمدن خود را ابدی می‌انگاشتند. ایران از نخستین اعلام حضور خود در تاریخ تمدن بشری پیوسته مبشر راستی بوده و برابری، آزادی و عدالت را ندا داده است.

او افزود: ایران‌زمین همیشه در بزنگاه تاریخ از درون خود، ققنوس‌ها و فرزندانی را تربیت کرده است که از تمدن کهن ایران پاسداری نمایند. یکی از فرزندان نخبه این سرزمین سید اصغر محمودآبادی بوده است که در تمام دوران زندگی خویش، اندیشه‌ای جز ایران نداشت و به همین خاطر در چنین شرایطی، فرزندان ایران زمین خواستند که با قلم خویش از هویت و استقلال ایران پاسداری نمایند. محمودآبادی کتاب‌های بسیار ارزشمندی را در زمینه تاریخ ایران باستان نوشت و تلاشی وافر و سخت همراه با پشتکاری زیاد باید وجود داشته باشد تا بتوان ۱۰ جلد کتاب در زمینه تاریخ ایران نوشت.

او تصریح کرد: ما که تاریخ می‌خوانیم و در این زمینه تحقیق می‌کنیم، می‌دانیم که تاریخ ایران باستان در قرن نوزدهم، رشته جدیدی بود که اولین بار اروپاییان درباره آن دست به قلم و مشغول به نوشتن شدند. ایرانیان علاقه مند به ایران باستان نیز در کنار دانشمندان خارجی، کتاب‌هایی در زمینه تاریخ نوشتند. به همین خاطر، تحت تاثیر تنش‌های غرب‌گرا بودند، اما در این زمینه، کتاب‌های زیاد و تحلیل‌های متفاوتی از تاریخ ایران باستان نوشته شد.

این استاد تاریخ با بیان اینکه نوشته‌های زنده‌یاد استاد محمودآبادی متفاوت از سایرین و از جنس دیگری است، تصریح کرد: محمودآبادی مورخی ایران‌محور بود که تحلیل‌های او از وقایع ایران باستان، عقلانی و از جمله تحلیل‌هایی بود که کمتر کسی به آن‌ها پرداخت. هنگامی که آثار مورخان غربی را مطالعه می‌کنیم در بعضی از قسمت‌های تاریخی سعی دارند که وقایع را به گونه‌ای که بوده و اتفاق افتاده ننویسند اما استاد محمودآبادی تاریخ را آن‌گونه که وجود داشت، می‌نوشت؛ برای مثال هخامنشیان را آن‌گونه که در تاریخ حضور داشتند به مردم معرفی کرده و سعی داشته که با تاریخ ایران زندگی کند و گونه‌ای که مردم ایران زیسته‌اند را به جوانان امروز بیاموزد.

موگویی اضافه کرد: همان‌گونه که عبدالحسین زرین‌کوب در کتاب‌های تاریخ می‌نویسد، مورخ کسی است که مخاطب خود را به دنیای گذشته ببرد و وقایع دنیای گذشته را به او نشان دهد و مردم را همان‌گونه که بوده‌اند، وقایع تاریخی را همان‌گونه که اتفاق افتاده‌اند به مخاطب نشان دهد، نه ان‌طور که از ذهن دنیای معاصر به دنیای باستان نگاه کرده و سعی کنند وقایع را آن‌گونه که دوست دارند بنویسند.

او گفت: ما همیشه فکر می‌کردیم تاریخ‌نگاری با تاریخ‌نگاری یونان به وجود آمده و پدر علم تاریخ را هرودت معرفی می‌کنند ولی استاد محمودآبادی در کتاب «فرایند اقتدار امپراتوری هخامنشی و تحول تاریخ نگاری در یونان باستان» تاریخ‌گاری یونان باستان را تحت تاثیر امپراتوری عظیم هخامنشیان می‌دانند. یونانیان با توجه به ارتباطی که با هخامنشیان پیدا کرده بودند، توانستند به دنیای جدید وارد شوند و اطلاعاتی را از هندوستان، خاورمیانه و شرق دور کسب کنند و هرودت در سرزمینی متولدشد که زیر سلطه هخامنشیان بود و با وقایع جهان باستان آشنایی پیدا کرد و از شنیده‌های ایرانیان بود که سعی کرد تاریخ جهانی را بنویسد.

او با اشاره به کتاب «دیپلماسی هخامنشی» تصریح کرد: استاد محمودآبادی در این کتاب، شروع دیپلماسی را در ابتدا توسط ایرانیان مطرح می‌کند؛ هرچند که مورخان غربی سعی می‌کنند که آن را مسئله‌ای مربوط به کشورهای غربی بدانند اما در ابتدا، اردشیر اول روابط دیپلماتیک را آغاز کرد و به جای نیروی نظامی، سیاست نوین را بنیان‌گذاری کرد که تا پایان امپراتوری هخامنشیان، یونان در زیر سلطه ایران بود و این سیاست تداوم پیدا کرد. بعد از اردشیر اول، داریوش دوم و اردشیر دوم نیز به تداوم این سیاست کمک کردند و در مدت ۲۰۰ سال، ایران توانست ۳ قاره را زیر سلطه خود داشته باشد. این سیاست‌ها بود که هخامنشیان را به عنوان ابرقدرت جهانی در جهان باستان معرفی کرد. وقتی این موارد را با کتاب‌های مورخین غربی مقایسه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که اردشیر را پادشاهی ضعیف معرفی می‌کنند اما استاد محمودآبادی اولین کسی است که اردشیر را در تاریخ هخامنشیان کشف کرد. استاد در همه کتاب‌های خود، اهداف نظامی و استراتژیک داریوش را گام به گام مشخص کرده‌اند که تا پایان امپراتوری، این اهداف همچنان مورد نظر هخامنشیان بود تا بتوانند منافع اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک هخامنشیان را تداوم ببخشند. حتی وقتی که به امپراتوری ساسانیان بپردازیم، بخشی که مربوط به اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مزدک است را چنان تحلیل کرده‌اند که به گمان من تا به حال هیچ مورخی چنین دیدی به مسائل تاریخی نداشته است.

موگویی در ارتباط با تاریخ‌نویسی نیز اظهار کرد: هنگامی که تاریخ مطالعه می‌کنیم، می‌گوییم که دیگر چیزی برای نوشتن وجود ندارد یا نمی‌توان موضوعی پیدا کرد اما زنده یاد محمودآبادی از همین مطالب، بیش از ۱۰۰ مقاله علمی-پژوهشی در مجلات داخلی و خارجی و بیش از ۱۰ جلد کتاب نوشت که در یکی از آن‌ها به عنوان آخرین اثر استاد با نام «بحران مذهبی در عصر ساسانیان» به خوبی توضیح داده‌اند که در مسائل و بحران‌های مذهبی در دوران ساسانیان چه پیامدهایی برای این امپراتوری بزرگ داشته و چه عواملی باعث سقوط این حکومت شده است. به همین خاطر یکی دیگر از کارهایی که استاد انجام داده است و به گمان من خلأیی که در میان کتب تاریخی وجود داشت را از بین برده، نوشتن کتاب «حضور ایران در جهان باستان» است که تاریخ ایران باستان را به زبان ساده و قابل فهم بیان کرده است. پرداختن به تاریخ ایران باستان به معلومات بسیار گسترده‌ای در حوزه‌های مختلف تاریخی و پشتکار زیاد نیاز دارد که همه کتاب‌های تاریخ در این زمینه را مطالعه کرده و تمام این وقایع ۱۴۰۰ ساله را به صورت فشرده در یک کتاب جمع‌آوری کند. حضور ایران در جهان باستان به قلم ساده و روان محمودآبادی به صورتی نوشته شده که گویا استاد در کنار ما حضور دارد و با بیان جذاب خود، وقایع را بازگو می‌کند. این کتاب با عشق نوشته شده و از درون استاد آمده است و همان‌گونه که فردوسی شاهنامه را نوشته و ما با مطالعه شاهنامه با خود فردوسی ارتباط برقرار می‌کنیم، با خواندن کتاب‌های محمودآبادی نیز باعث می‌شود با شخصیت او ارتباط برقرار کنیم و تا پایان کتاب حاضر نیستیم که آن را رها کنیم و علاقمند هستیم که همه وقایع تاریخی ایران را به صورت تحلیلی و از دید مورخی ایرانی ببینیم و با مورخان غربی مقایسه کنیم.

 او ادامه داد: ایرانیان هنوز نیز آثار تمدن گذشته خود را دارند و ما ملتی مانند یونانیان، مصری‌ها، هندی‌ها و چینی‌ها نیستیم که با دنیای گذشته قطع ارتباط کرده باشیم. ما هنوز بخشی از تاریخ جهان هستیم و تاریخ کشورمان برای مورخین جذابیت دارد. امیدوارم که شخصیت‌هایی پیدا شوند که در بزنگاه تاریخ مانند مرحوم محمودآبادی بتوانند تاریخ کهن ایران را هدایت و مدیریت کنند و دانشجویان را به پرداختن برای بازگشت به فرهنگ و تمدن گذشته خویش تشویق کنند. دغدغه‌ای که استاد داشتند این بود که از دنیای باستان شناخت پیدا کنند و این شناخت می‌تواند ما را به دنیای معاصر هدایت کند تا بتوانیم سیاست‌های تاریخ ایران را پیش ببریم. به همین دلیل امیدوار هستم که خواندن صفحات تاریخ گذشته ایران در مردم ایران زمین حس میهن‌دوستی را برانگیزد اما نه میهن‌پرستی تعصب‌آمیز بلکه میهن‌پرستی همراه با بلندی، همت چنان که آن را از نوشته‌هایی که از داریوش بزرگ در کتیبه‌های او بر جای مانده، می‌توان یافت. آرزومندم که آثار و ابنیه تاریخی ایران که شواهد گذشته تاریخ هستند را دوست بدارند و از میراث کهن پاسداری کنند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: کتاب دیگری که استاد در زمینه تاریخ ایران باستان نوشته‌اند و کتاب سال نیز شد، «ساختار مثلث یونانیان، اشکانیان و رومیان در ایران زمین» نام دارد که یکی از زیباترین کتب‌هایی است که این ۳ امپراتوری را به یکدیگر وصل می‌کند و ارتباط‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را در مجموعه بسیار کوچکی به زیبایی مشخص کرده که اتصال این روابط به معلومات گسترده‌ای نیاز داشته است.

حوزه دانندگی استاد، وسیع و محدود به یک دوره تاریخی نبود

در این نشست همچنین احمد مقیمی، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دست‌نوشته‌ای از محمود شالویی، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور را قرائت کرد. شالویی در متن خود آورده بود: «ششم مردادماه، نخستین سالگرد درگذشت سید اصغر محمودآبادی، استاد برجسته تاریخ دانشگاه اصفهان است. او که از خادمان راستین فرهنگ، دانشمند و پژوهنده‌ای خستگی‌ناپذیر بود، عمر گرانمایه خود را صرف تاریخ و فرهنگ ایران اسلامی و تربیت دانشجویان متعدد ساخت و در طول زندگی پربار خویش، آثار ماندگار بر جای گذاشت تا از غنای اندیشه و تفکر خود، دانشجویان و اهل پژوهش، بیش از پیش با هویت و فرهنگ غنی ایران و اسلام آشنا شوند. دانشمندی که باید او را از نسل استادانی همچون عباس اقبال آشتیانی و دکتر عبدالحسین زرین‌کوب برشمرد که حوزه دانندگی او گسترده‌ای وسیع از تاریخ ایران را در برگرفته و تنها محدود به یک دوره تاریخی نبوده و از این رو هم در دوره تاریخ ایران باستان و هم در دوره علمی مکتب امام صادق (ع) کتاب‌هایی را به رشته تحریر درآورده است.»

شالویی در بخش دیگری از این نوشتار اشاره کرده بود: «بنابراین به جد می‌توان گفت که استاد محمودآبادی در هر دو حوزه تاریخ ایران و اسلام از توانایی‌های علمی شگرفی برخوردار بود و آثار به‌جامانده از ایشان تنها جمع‌آوری، اقتباس و گردآوری اطلاعات نبوده است بلکه اندیشه و هدفی خاص را دنبال نموده و در همین راستا و با توجه به عشق و علاقه به ایران و فرهنگ ایرانی-اسلامی، کتاب «حضور ایران در جهان باستان» را از نگاه یک فرزند قرن بیستم و سنت‌گرای قدیمی به استناد مطالعات و تجربیات تاریخی خود نگارش کرده است. تاریخ ایران از نگاه محمودآبادی زیبایی‌های خاص خود را دارد و بر همین اساس نیز اعتقاد داشت که هر مورخی حق دارد تاریخ خود را بنویسد. سال‌ها تدریس تاریخ اسلام و پژوهش در این زمینه و نیز آثاری همچون مفهوم شناسی تطبیقی جامعیت در قرآن و متون تاریخی و ادبی در آثار استاد محمودآبادی نشان داد که عدم توجه و غفلت از بسترهای تاریخی چگونه موجب سؤفهم آیات قرآن می‌شود. آثاری دیگر از ایشان نیز بیانگر نقش تأثیرگذار امام صادق (ع) به عنوان شخصیت علمی و عمیق و متفکری بزرگ در تأسیس بزرگ‌ترین دانشگاه  علوم اسلامی در عصر خود و پیدایش و گسترش علوم اسلامی و انسانی در سطح جهان است که در جای خود حائز اهمیت بسیار است.»

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور در این متن تاکیدکرده بود: «در اینجانب ضمن تکریم خدمات علمی و فرهنگی آن استاد فرهنگ‌مدار فرهیخته و توانا که به رنج عمر، گنجی پر بها از دانش و حکمت اندوخت و چنان مشعلی فروزان، روشنگر مسیر دانایی و فرزانگی سالکان طریق حقیقت شد و برای اطلاع و پویایی فرهنگ و تمدن ایران اسلامی کوشید، یاد او را گرامی داشته و از خداوند منان برای آن مرحوم آمرزش، رضوان الهی و علو درجات را درخواست می‌نمایم. امیدوارم بزرگداشت این تلاشگران عرصه فرهنگ و ادب، زمینه‌های اشتیاق برای فراگیری دانش و دانایی را برای نسل‌های امروزی خاصه طبقه قشر جوان و تحصیل‌کرده را بیش از پیش فراهم نمایند.»

ادامه راه ناتمام پدر

مازیار محمودآبادی، فرزند اصغر محمود آبادی نیز با اشاره به گذشت یک سال از فوت پدرش، اظهار کرد: علاقمند بودم که همه شما دوستان و همراهان پدرم را در مراسمی با حضور ایشان می‌دیدم. سالی که بدون پدر گذشت، سالی تلخ، دلگیر و واقعا سخت بود. در این سال، از همه شما عزیزان و دوستانی که ما را همراهی کردند و با پیام‌هایشان به ما تسلی دادند، تشکر می‌کنم. پس از فوت پدر، وقتی که بیش از ۲۰ هزار پیام تسلیت و دلداری از سراسر دنیا به ما رسید، به بعد اجتماعی او پی بردیم و متعهد شدیم که راهی را که ایشان شروع کرده و متاسفانه ناتمام باقی گذاشت را با کمک دوستان، همکاران و دانشجویان ادامه دهیم و بتوانیم آثار ناتمام را تمام، ویرایش و برای انتشار آماده کنیم و بعضی از آثار را تجدید چاپ کنیم. بعضی از آثار نیز وجود داشتند که پدر نظراتی برای تصحیح و حذف‌واضافه داشتند که به کمک دوستانشان در حال انجام این امور هستیم. امیدوارم که سال آینده با دست پر و با کیفیت حاضر شویم. از تشریف فرمایی‌تان متشکرم و امیدوارم که این گردهمایی و دورهمی روح پدرم را شاد کند.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha