به گزارش ایسنا، سمفونی «عاشورا» یکی از آثار مهم لوریس چکناوریان است و خودش درباره روند ساخت این اثر گفته که سعی کرده است، امام حسین (ع) را درک کند و به شخصیتی که خود در واقعه عاشورا حضور دارد و از نزدیک شاهد همه اتفاقات تلخ است، نزدیک شود و اینجا بود که شاید تنها ذرهای از عظمت شخصیت امام حسین را به وضوح لمس کرد.
در راستای انتشار آثار موسیقایی متناسب با محرم، این بار به اجرای دو دقیقهای قطعه «مکن ای صبح طلوع» که بخشی از شب عاشورای حسینی را روایت میکند و تنها بخش کوچکی از سمفونی عاشورا محسوب میشود، پرداختیم.
لوریس چکناواریان در جایی گفته است که همیشه علاقه داشته بزرگی حماسه عاشورا و فداکاری امام حسین را به گوش جهانیان برساند، به همین جهت هنگام خلق این اثر به این فکر نکرده که این اثر چه واکنشی میتواند از سوی مخاطبان داشته باشد.
چکناواریان از جمله هنرمندانی است که همواره در مناسبتها و بهانههای مختلف تلاش کرده تا ارادت قلبی و حسی خود را به حضرت سیدالشهدا بیان کند و زمانی که قطعه موسیقایی «شب عاشورا» از او که بر اساس نوحه «مکن ای صبح طلوع» در فضای مجازی منتشر شد، با استقبال خوبی رو به رو شد، اگر چه که اجرای متفاوت این اثر آن هم توسط یک هنرمند مسیحی به خودی خود جلب توجه میکند.
قطعه موسیقایی «شب عاشورا» بر اساس نوحه قدیمی «امشبی را شه دین در حرمش مهمان است، صبح فردا بدنش زیر سم اسبان است» توسط ارکستر سمفونیک البرز و همراهی گروه کُر فیلارمونیک ایران به رهبری لوریس چکناوریان روی صحنه رفت. موسیقی که با حس و حال محرمی خود و البته نوا و تمی که برگرفته از یک نوحه قدیمی و نام آشنا برای ارادتمندان حضرت سیدالشهدا داشت، این بار در قالبی ارکسترال و متفاوت عرضه شد و توانست خود را به عنوان یکی از نواهای پرطرفدار عاشورایی در این سالها معرفی کند.
سمفونی «شب عاشورا» به گفته چکناواریان یکی از مهمترین و ارزشمندترین آثاری است که او از آنها در کارنامه کاری خود یاد کرده و تمایل دارد تا در کنار آثار دیگری چون «رستم و سهراب»، «رستم و اسفندیار»، «آفرینش»، «سیاوش»، «ضحاک»، «شمس و مولانا»، «گفتوگوی تمدنها»، «رسول عشق و امید» و «جهانپهلوان تختی» در کارنامه کاریاش خودنمایی کند.
وی معتقد است که موسیقی عاشورایی، سنتی قدیمی و ایرانی است. قطعاتی که با سازهای مشخصی مانند طبل و سنج نواخته میشود و قرار است با ریتم خاص حماسی خود واقعه بزرگ و فراموشنشدنی عاشورا را تداعی کرده و مخاطبان یا در واقع عزاداران را در حس و حال واقعه وارد کند. او «سمفونی عاشورا» را با همان حال و هوا، تقریباً با همان سازبندی و لحن حماسی موسیقیهای عاشورایی ساخت تا بشود آن فضا را در قالب نوحهای قدیمی با موسیقی همراه کرد. او در ساخت سمفونی عاشورا سعی کرده حماسه و نوحه را در هم تنیده تا موسیقی تأثیرگذاری به شنونده ارائه شود.
او در همین راستا گفته است: «ببینید! از دوران کودکی وقتی صدای شیپور و طبل را از دستههای عزاداری میشنیدم، در درجه اول بسیار لذت میبردم و در درجه دوم موسیقی حماسی آن بسیار مرا تحت تاثیر قرار میداد که همین حس و حال را سرآغاز ترغیب نوشتن سمفونی عاشورا میدانم.»
چکناوارسان همچنین گفته است: «همان بچگی در دستههای عزاداری ماه محرم در میان عزاداران به عشق حضرت عباس (ع) آب میدادم و به اصطلاح سقای دستههای حسینی بودم. داستان این حضرت جلوه ناب فداکاری است که به خاطر بچههای کوچک به دل دشمن زد و دستها و جانش را برای رفع تشنگی آنها از دست داد. نکته مهم و درسآموز اینکه این فداکاری در تمام قرنهای بعدی هم ادامه داشته و حضرت عباس که برای زندگی دیگران دستهای خودش را در کربلا از دست داده، تا قرنها دست علاقهمندان و کسانی را که به او ایمان و باور دارند، گرفته است. این را با جرأت و اطمینان میگویم که در طول عمرم هر زمان با مشکلی مواجه شده و برای حل آن به حضرت عباس(ع) متوسل شدهام، حضرت بارها دستم را گرفته و نگذاشته هیچگاه دست خالی برگردم.»
این آهنگساز همچنین درباره دیگر دلایل ساخت این اثر با توجه به اینکه مسلمان نیست، بیان کرده است: «باور به ایثار و فداکاری و شهادت ارتباطی به دین افراد ندارد و چنین مفاهیمی میتواند هر شخصی با هر دینی را تحتتأثیر قرار دهد. من در ایران بزرگ شدهام که مذهب رسمیاش تشیع است. این یک سنت، فرهنگ و آیین هزار و چهارصد ساله است و من هم به عنوان یک ایرانی به این فرهنگ و آیین احترام میگذارم؛ بیتوجه به اینکه خودم مسیحی هستم یا مسلمان یا اصلاً به هر دین دیگری ایمان دارم. چون در این فرهنگ و سنت بزرگ شدهام.»
در این قسمت میتوانید بخشی از سمفونی عاشورا را گوش کنید:
انتهای پیام
نظرات