دکتر رشید کاکاوند عصر چهارشنبه ۱۴ تیرماه در نشست ادبی بررسی جایگاه شعر در دنیای امروز که به مناسبت روز قلم در سالن وات و واج شهرداری دلیجان برگزار شد، اظهار کرد: فرهنگ و تاریخ ما به واسطه شعر ماندگار شده است. بدون میرزاده عشقی، نسیم شمال و عارف قزوینی، از بزرگان سیاسی مشروطه، کاری ساخته نبود. این ادبیات بود که مشروطه را پیروز کرد.
وی ادامه داد: در روزگاری که ادبیات به تفنن مجالس تبدیل شده است، نام بزرگان ادبیات آنچنان که باید به چشم نمیآید. اگر مسئولان ما نیز اهل ادبیات بودند، وضع ما از این بهتر بود. ادبیات تمام هویت ماست و اختلال اجتماعی، ضعف اخلاقی امروز جامعه، مشکلات اقتصادی کشور، رواج دروغ ریا و مشکلات سیاسی به این دلیل است که ادبیات در جای خود قرار ندارد.
وی افزود: ادبیات دوران سختتری را پشت سر گذاشته و ایران را نجات داده است. اگرچه در دوران گذشته ابزاری برای انتقال یا چاپ شعر وجود نداشت اما مردم آن را سینه به سینه نقل میکردند.
وی تصریح کرد: اگرچه در آن دوران اکثر مردم بیسواد بودند اما ارزشهای آنها به وسیله ادبیات حفظ شده و به نسلهای بعد منتقل میشد. با استفاده از اشعار حافظ و شاهنامه میتوان وضعیت آن دوران را درک کرد.
کاکاوند با اشاره به بیتوجهی به جایگاه شعر گفت: زمانی میشود از جایگاه شعر در دنیای امروز صحبت کرد که شعر، به جای حاشیه، در متن اتفاقات روزمره قرار بگیرد. هنگام خواندن شعر باید بخشی از احساسات انسان تحریک شود.
وی با اشاره به تازه بودن اشعار حافظ در این دوران اظهار کرد: رنجی که در آن دوران بر حافظ گذشته است، در کلام او نیز نهفته است. حافظ هرچه درد بیشتری را تحمل کرده، اشعار بهتری را نیز سروده است. تفاوت شعر حافظ با سعدی، دردی است که در شعر حافظ نهفته است. این درد از جنس خواستههای مردم است.
وی با اشاره به سهراب سپهری به عنوان یکی از نوابغ شعری ایران، ادامه داد: در حال حاضر به تمام ابعاد وجودی این نوابغ شناخت نداریم، اما بعید نیست که در آینده با تحلیل اشعار بزرگانی مانند شاملو، اعتصامی و سهراب، ابعاد بزرگی از وجود آنها آشکار شود.
وی با اشاره به سیر و نحوه گرایش افراد به ادبیات، تصریح کرد: گرایش امروزی بسیاری از مردم به سمت ادبیات صرفاً به خاطر کسب مدرک و نه از روی علاقه است.
سیستم آموزشی ما اصلاً نگاهی به ادبیات ندارد
این استاد دانشگاه با انتقاد از نحوه برخورد آموزش و پرورش با شعر گفت: سیستم آموزشی ما اصلاً نگاهی به ادبیات ندارد. برخی آموزگاران به دنبال جدیسازی نگاه دانشآموزان به ادبیات هستند که نتیجه آن حرکت دانشآموزان به سمت حفظ کردن مطالب است. آنجایی میتوان از ادبیات لذت برد که تربیت روانی اتفاق افتاده و جهان آرمانی موجود در ادبیات به جهان ما راه پیدا کند.
شعر به ابزار بدل شده است
وی اظهار کرد: امروزه شعر و ادبیات به ابزار تبدیل شده است. به عنوان مثال در تبلیغات از کلام موزون استفاده میکنند چرا که میدانند این وزن از نوشتار به دلیل بهره بردن از اعجاز، قافیه و موسیقی در دل مردم نفوذ میکند. در تبلیغات انتخاباتی نیز تکههای شعر مشاهده میشود.
وی ادامه داد: در گذشته تفکرات و شخصیت افراد از شعری که بیان میکردند، مشخص بود. همانطور که دغدغه بسیاری از رانندگان از اشعاری که بر خودروی آنها نوشته میشود مشخص است، از آن طریق میتوان به حال و هوای راننده پی برد. به همین دلیل، اولین خاصیت شعر، بیان شخصیت افراد است.
کاری که قشر مرفه با شعر کرده است
وی افزود: شعر میتواند جاذبه ایجاد کند. آنچه که امروز به وفور در فضای مجازی یا در بین برخی مردم مشاهده میشود، تنها ظاهر شعر را دارد. قشر مرفه جامعه با خلق تصویری غیرواقعی از شعر، شرایطی را فراهم کرده است که مردمی که به شعر نیاز دارند، کمتر به سمت آن حرکت کنند.
وی با اشاره به جمعآوری اشعار جذاب ادبیات فارسی گفت: در حال جمعآوری نکات حساس این اشعار از قبیل معنا، ظرافتهای ظاهری و اشارات تاریخی هستم. یکی از ویژگیهای شعر، غافلگیری انسان است. این همان کشف تازهای است که در شعر با آن مواجه هستیم که این قابلیت را دارد که جملههای متوسط را به شعر تبدیل کرده و آنها را به خوبی به پایان برساند.
شاعر باید به آنچه میگوید اعتقاد داشته باشد
این پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی با توصیه به جوانان برای مطالعه بیشتر اشعار ملکالشعرای بهار، اظهار کرد: استخوانبندی شعر او بسیار جذاب است. وقتی فرم شعر رعایت شود، لذت پایانی در آن مشاهده خواهد شد. این توقع وجود ندارد که شاعر بیانگر یک ایدئولوژی یا افکار حزبی باشد بلکه شاعر باید از اعتقادات و باورهای خود بگوید و باید به آنچه که میگوید اعتقاد داشته باشد.
وی با گلایه مجدد از آموزش و پرورش ادامه داد: چرا باید آموزش و پرورش محدود به ادبیات تعلیمی شود؟ شعر پیش از آنکه برای آموزش به مردم استفاده شود، باید از آن لذت برده و حال مردم را خوش کند.
وی افزود: سعدی معلم بزرگ اخلاق ماست که عشق را به باورپذیرترین شیوه آن بیان میکند. انسان بودن با طبقهبندی اخلاقی و غیراخلاقی قابل بیان نیست. در تاریخ ادبیات، آنقدر عشق را گناه آلود تصویر کردهاند که حافظ از بیان عاشقی بیمناک است.
کاکاوند تصریح کرد: جامعه و سیستم حاکمیتی که هنر را عیب دانسته و عشق را گناه تصور کند، رفتار انسانی نخواهد داشت. در چنین جامعه ای شعر عاشقانه گناه محسوب خواهد شد.
وی گفت: به همین دلیل است که اولین زن شاعر به نام رابعه بلخی به دلیل مسائل عاشقانه به دست برادر خود کشته شد. کسی که علاوه بر شاعر بودن، یکی از نقاشان بزرگ آن دوران نیز بوده است.
جهان آرمانی ادبیات اجازه گناه و ستم نمی دهد
وی اظهار کرد: بد آموختن نکتهای به نام اخلاق، موجب رواج بیاخلاقی در جامعه میشود. شعر به واسطه زیباییهای درون خود به تربیت روانی جامعه میپردازد و جامعه با خواندن شعر، ملایمت عاطفی و روانی پیدا میکند. جهان آرمانی ادبیات، اجازه ارتکاب گناه، ستم به دیگران و منفعت جویی را از افراد میگیرد.
وی ادامه داد: گاهی شعر، جهان آرمانی را به ما نشان میدهد تا به آن عمل کنیم و گاهی نیز با نشان دادن پلشتیها، جای خالی جهان آرمانی و خوبیها را به رخ ما میکشد. به همین علت است که سبک شاعران با یکدیگر متفاوت است.
وی افزود: در کلیه عصرها، شعری که وضعیت موجود را تایید میکند، دروغ میگوید زیرا در هیچ زمانی تاریخ به شکلی واقعی منطبق بر آرمانها نبوده است و این تقابل آرمانها با واقعیت است که هنر را خلق میکند. شاعر یادآور آرمانهاست و در یک کلام، شعر، منتقد است.
وی خاطرنشان کرد: حکومتی که هنرمند را به دلیل بیان هنری توقیف کند، کوتاه فکر است. هنرمند با نظر به رویاهای انسانی به انتقاد میپردازد و هیچ کدام از این انتقادها برای منفعت شخصی نیست. نبود شعر باعث میشود که زندگی و حال خوبی نداشته باشیم و زیبایی شناسی و اخلاق ما لطمه بخورد یا زبان ما رو به نابودی باشد.
این هنرمند ترانهسرا گفت: زمانی که بشر تصمیم گرفت لباس بپوشد، به دنبال مراقبت بدن خود از آسیبهای محیطی و نیز خلق زیبایی برای خود بود. در زبان و گفتار نیز این چنین است. سرزمینی که درست صحبت نمیکند، درست نمیاندیشد و حال خوبی نخواهد داشت. تا زمانی که حال ما خوب نباشد، زبان ما نیز آشفته خواهد بود.
وی اظهار کرد: افراد با عشق، انسان بودن خود را به دیگران نشان میدهند. مسیر کوتاه عشقورزی، زیبایی شناسی و رسیدن به رویاها، شعر است. ارزش هیچ مقوله فرهنگی در تاریخ کشور ما به اندازه شعر نیست.
حال خوش شعر را به نوجوانان بیاموزیم
وی ادامه داد: به جای حفظ شعر به نوجوانان زندگی با شعر و حال خوش شعر را بیاموزیم. انسانی که با شعر عجین است، محبت کردن را میآموزد و اخلاق را به شکل باطنی رعایت میکند. شعری که دستور میدهد، موفق نیست، بلکه شعر باید به وجود انسانها راه پیدا کند.
در شعر با حقیقتی مواجهیم که از آن دریافت کردهایم
وی افزود: باید این تصور که در شعر با واقعیت روبرو نیستیم را رها کنیم. اگرچه شعر از نظر دنیای واقعی کذب است اما واقعیت در آن نهفته است. قرار نیست شعر به ما واقعیت را بیاموزد زیرا جوهر شعر، تخیل است. در شعر با واقعیت روبرو نیستیم بلکه با حقیقتی مواجهیم که از آن دریافت کردهایم.
کاکاوند تصریح کرد: بسیاری از حکایات تذکرهالاولیای عطار، رویایی و تخیلی است اما حقیقتی که از آن دریافت میشود، اهمیت دارد. واقعی بودن یا نبودن قصه رستم و سهراب اهمیتی ندارد بلکه آنچه که از آن دریافت میشود مهم است.
وی اظهار کرد: مهم این است که این سوال در ذهن افراد بسیاری ایجاد میشود که آیا حس پدر و فرزندی هنگام نبرد با سهراب در رستم به وجود نیامد؟ اما هیچکس به این فکر نمیکند که این فرزند، فرمانده سپاه توران یعنی سپاه مهاجم بود و برای نابودی ایران آمده بود.
وی ادامه داد: برای رستم، ایران مهم است. وطن بزرگ توسط فردوسی در دورانی که ایران در حال تحقیر بوده و قدمت پرافتخار تاریخی اش، در حال نادیده گرفته شدن است، یادآوری می شود و شاهنامه با بهرهگیری از رستم و سهراب و اسفندیار، فرهنگهای مختلف ایرانی را نقل میکند.
مردم ایران از شعور شعر برخوردارند
وی افزود: فاصله زمانی، ادبیات سنتی را بیاعتبار نمیکند و از ارزش آن نمیکاهد. هنوز هم مردم در بسیاری شرایط به جای ناله و شکوه کردن، از شعر استفاده میکنند و این به این معنی است که شعر هنوز هم در زندگی مردم جریان دارد. مردم ما ناخودآگاه از شعور شعر برخوردارند زیرابه کاربرد شعر توجه میکند.
کاکاوند تصریح کرد: در شرایط عادی، ادبیات از نفوذ مناسبی در جامعه برخوردار است. اگر گاهی این نفوذ سست میشود، به حواسپرتی ما مربوط میشود. البته سیستم اجتماعی نیز به این مسئله کمک میکند تا ادبیات را از اهمیت ساقط کند.
وی گفت: حیف است که به شعر و عشق فقط پناه ببریم. شعر باید پر و بال ما را برای پریدن باز کند و حداقل استفاده ما از شعر باید این باشد که تنهایی و خلوت بیرونق خود را رونق بخشیم تا حال دل ما خوب شود. حال خوب همه چیز را درست میکند.
وی ادامه داد: با حال خوب میتوان دستهای همدیگر را گرفت، غمخوار یکدیگر بود و به یکدیگر روحیه داد. باید رویاهایمان را کنار یکدیگر بگذاریم.
به گزارش ایسنا، سام امین صالحی، شهردار دلیجان نیز در این مراسم با اشاره به تقارن روز دهیاریها و شهرداریها با روز قلم گفت: تقارن این روز با جشن تیرگان، آغاز اولین کتابت و نوشتن در ایران بوده است. امیدوارم با بزرگداشت این روز یادآور کسانی باشیم که در عرصه قلم و ادبیات فعال بودند.
وی با تشکر از پرسنل شهرداری در ارائه خدمت به مردم، اظهار کرد: شهرداری مجموعهای از ادارات مختلف است و زیر فعالیتهای شهرداری آنقدر متنوع است که شاید کمتر ادارهای در حوزه فعالیتهای خود شاهد این تنوع است؛ از حوزه فضای سبز، خدمات شهری و بهداشت شهری گرفته تا عمران و شهرداری، همکاران ما شبانهروز فعال هستند.
وی ادامه داد: بسیاری از فعالیت همکاران ما در ساعاتی است که شهروندان در حال استراحت هستند اما تلاش همکاران ما همواره بر این بوده است که شهری را برای زندگی با امکانات مناسب فراهم کنند. تمام تلاش ما این است که در این حوزه رضایت شهروندان را فراهم کنیم.
فهیمه لطفعلی، رئیس اداره کتابخانههای عمومی شهرستان دلیجان نیز در این مراسم گفت: امیدوارم محافل و نشستهای این چنینی که هدف اصلی آن ادیب پروری از میان کودکان و نوجوانان که آینده سازان این شهر و کشور هستند، شکل بگیرد.
به گزارش ایسنا، در این نشست که با همکاری ادارهکل کتابخانههای عمومی استان مرکزی، انجمن حافظ دلیجان، شورای اسلامی و شهرداری دلیجان و به همت اداره کتابخانههای عمومی دلیجان برگزار شد، تعدادی از ادب دوستان خردسال به قرائت شعر پرداختند. در ادامه، تابلویی از یکی از اشعار استاد کاکاوند، اثر خطاطان شهر دلیجان به وی اهدا شد و در پایان از برخی فعالان فرهنگی، ادبی و هنری شهر دلیجان و انجمنهای ادبی، تقدیر شد.
انتهای پیام
نظرات