محمد رحیمیخوش در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: تحقیقات پژوهشگران و باستانشناسان نشان میدهد که دست ساختههای نخست بشر ابتدا برای پاسخگویی به نیازهای زیستی و روزمره مانند قطعه سنگهایی که با ساییدن بر روی یکدیگر تیز میشدند، ابداع شدند تا نقش نوعی چاقو برای دفاع یا شکار را ایفا کنند.
وی اضافه کرد: بشر با بهرهگیری از اندیشه و تجربه به تدریج مراحل تغییر و تکامل را در مسیر دستساختههای خود پیموده تا هر چه بیشتر از آنها بهره گیرد، به عنوان مثال تکه سنگهای تیز شده را بر سر چوب میبستند و وسیلهای شبیه پیکان و نیزه را به وجود میآوردند یا با استفاده از سنگ تیز بزرگتر و یک دسته محکم تبرهای اولیه را میساختند.
رحیمیخوش ادامه داد: در نتیجه این روند در رشد و بالندگی فرهنگها و تمدنها کمک میکند و جنبههایی از نیازهای معنوی شامل باورها، اعتقادات و آداب و رسوم به رشد صنایعدستی اضافه میشود، به طوری که میتوان برخی از صنایعدستی را به عنوان مادر بسیاری از هنرها در تمدنهای گوناگون نیز به شمار آورد.
وی خاطرنشان کرد: با تحقیقات انسانشناسی، میدانیم که هنر در فرهنگ بشری به ۵ شکل مختلف شروع به شکلگیری و توسعه یافتن کرد که میتوان هنرهای موسیقایی، هنرهای ادبی، هنرهای تجسمی، هنرهای کاربردی و هنرهای نمایشی را نام برد که از میان این ۵ گروه هنرهای تجسمی و هنرهای کاربردی به طور مستقیم ریشه در صنایعدستی داشتهاند و هنوز هم ارتباط مستقیمی با صنایعدستی دارند.
رحیمیخوش گفت: اشکال دیگر هنر نیز بعضا به صورت غیرمستقیم به صنایعدستی مربوط بودهاند، به عنوان مثال نوت و آهنگسازی در هنر موسیقی، تجلی فرهنگ و هنر است اما پژوهشها نشان داده که ریشه برخی سازهای مختلف مانند بن مایه سازهای زهی، کمان و زه کمان در صنایعدستی بوده است که با پی بردن به صدای آهنگین آن هنگام شلیک تیر، سازهای زهی ساخته و توسعه پیدا کردند .
وی اظهار کرد: صنایعدستی با توجه به شرایط جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و نیازهای معنوی و مادی، اقوام مختلف پدید آمده و جلوههای گوناگونی به خود گرفته به همین دلیل است که مناطق مختلف با فرهنگهای متفاوت به صنایعدستی منحصر بهفرد خود دست پیدا کرده و با توجه به همان شرایط منحصر بهفرد آنها را توسعه و ترویج دادهاند. بنابراین در تاریخ ایران، صنایعدستی به همین صورت به وجود آمده و رشد کرده است.
توجه هنرمند ایرانی به خاطرات قومی در ایجاد صنایعدستی
رحیمیخوش اضافه کرد: میتوان گفت هنرمند ایرانی در ایجاد و ابداع صنایعدستی به خاطرات قومی، باورهای دینی و مذهبی، طبیعت بکر و مواد موجود در آن و چشماندازهای زیبای اطراف توجه کرده و از آنها به عنوان دستمایهای برای ابداع یا توسعه دستاوردهای دستساز خود جهت رفع نیازهای روزمره بهره جسته است.
این کارشناس گردشگری عنوان کرد: ایران به دلیل گستردگی جغرافیایی، تنوع آب و هوایی، شرایط اقلیمی، وجود اقوام و مذاهب گوناگون و نیز فرهنگ و تمدن دیرینه و استوار دارای آثار فراوان و گوناگون صنایعدستی است. تنوع صنایعدستی به جنس مواد اولیه، روش تولید، کاربرد آن، شکل نهایی، زمان و مکان تولید آن باز میگردد. از این جهت تاکنون براساس دیدگاههای مختلف طبقهبندیهایی برای صنایع دستی ارائه شده که هر یک در جای خود قابل تامل و بررسی است.
رحیمیخوش گفت: صنایعدستی چهارچوبی دارند که هر ضلع آن را هنرهای تجسمی، هنرهای کاربردی، صنایع مستظرفه و صنایع تشکیل میدهند. هرچه در صنایعدستی جنبه زیبایی شناختی آن بیشتر باشد، به هنرهای تجسمی نزدیکتر میشود و اگر ابداع اثر بر محور عملکرد استوار شود صنایعدستی به صورت کاربردیتر متجلی میشود و یا اگر در این آثار جنبه زیبایی آن بیشتر شود نام صنایع مستظرفه به خود میگیرد مانند طراحی، نقاشی، تذهیب، تشعیر، نگارگری و هر چه بُعد کاربردی آن گسترش یابد به عنوان صنایع مانند ابزارسازی، چاقوسازی و ... شناخته میشود.
تفکر و قدمت ۲ قابلیت مهم در فرایند تولید صنایعدستی
وی ادامه داد: در نظریهای دقیقتر و پیشرفتهتر میبینیم که در روند و فرایند تولید انواع صنایعدستی بر ۲ قابلیت تفکر یا اندیشه و تجربه یا قدمت و تاریخ آن صنعت تاکید میشود. نوآوری، خلاقیت و حفظ سنتها و مهارتهای استادانه از این ۲ قابلیت برخاسته و سبب تکامل، تکمیل و تداوم آن نوع از صنایعدستی میشود .طبق این نظریه برای بررسی بیشتر و دقیقتر شدن در این مقوله نیاز است تا با شناخت ماهیت و مفهوم صنایعدستی نگاهی علمیتر به آن داشته باشیم.
انتهای پیام
نظرات