به گزارش ایسنا، بنابر آنچه پیشتر مسؤولان شهرستان اشنویه و استان آذربایجان غربی اعلام کردهاند تا پایان تیرماه ۱۴۰۲ سد چپرآباد آبگیری خواهد شد. آب ذخیرهشده در دریاچه این سد برای مصارف شرب، کشاورزی و زیست محیطی با هدف تامین آب کشاورزان پایاب رودخانه «کانیرش» به میزان یک هزار و ۵۳ هکتار استفاده خواهد شد.
رییس اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اشنویه پیشتر از احتمال زیرآب رفتن ۱۳ محوطه تاریخی با آبگیری سد چپرآباد خبر داده بود. این درحالی است که نتایج کاوشهای تا کنون باستانشناسان نشان میدهد که قدمت محوطههای تاریخی پشت سد چپرآباد به حدود هفتهزار سال میرسد. باستانشناسان معتقدند یافتههای پشت این سد نقطه عطفی برای باستانشناسی جنوب آذربایجان غربی است.
درحال حاضر فصل دوم کاوشهای نجاتبخشی محوطههای تاریخی سد چپرآباد اشنویه توسط پنج هیأت کاوش دارای مجوز از طرف پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در حال انجام است. بهروز خانمحمدی که سرپرست کاوش باستانشناسی یکی از محوطههای پشت سد چپرآباد با عنوان «شیخ رش۳» اشنویه در آذربایجان غربی است، درباره نتایج کاوش در این محوطه تاریخی گفت: با توجه به اینکه این محل جزو محوطههای پرخطر سد چپرآباد محسوب شده و در ابتدای آبگیری به طور کامل به زیر آب خواهد رفت، عملیات کاوش نجاتبخشی و کسب حداکثر اطلاعات از آن نه تنها مفید، بلکه لازم و ضروری است.
این دکتری باستانشناسی افزود: در فصل نخست کاوش ترانشهای به ابعاد ۵/۷ در ۵/۵ متر باز شد و حفاری تا خاک بکر در عمق ۲۴۰ سانتیمتری از سطح ترانشه ادامه یافت. سطح ترانشه به طور کامل مورد حفاری قرار گرفت و در پایان حفاری ۹ لوکوس (ساختار معماری) و ۴ فیچر(تنورها) به دست آمد و دو دوره معماری و بخشی از دیوارهایی نمایان شد که با توجه به موقعیت قرارگیری آنها در دامنه تپه بلند گرگرو به احتمال زیاد مرتبط با ساختارهای مسکونی روستاییان این محدوده محسوب میشود.
او ادامه داد: معماری به دست آمده، بقایای حداقل چهار اتاق کوچک در دو طرف دیوار بزرگتری را نشان میدهد که به وسیله سنگهای قلوهای و لاشهای و تخته سنگهای کوچک ساخته شده است. در درون هر اتاق نیز یک تنور سفالی تعبیه شده و بقایای سوخت سرگین و فضولات حیوانی هنوز در آنها باقی مانده است.
سرپرست هیأت باستانشناسی محوطه تاریخی «شیخ رش ۳» گفت: بنا به دلایلی که بر ما معلوم نیست، ساختمانها متروکه شده و اهالی محل را ترک کردهاند و محتویات داخل تنورها دستنخورده باقی مانده است. در مرحله بعدی استقرار در این محوطه، افرادی که در محل ساکن شدهاند بدون توجه به بقایای معماری قبلی و تنورهای موجود، کف محل را صاف و به وسیله سنگهایی دهانه تنورها را پر و اقدام به ساخت دیوار روی آنها کردهاند.
او در ادامه مواد فرهنگی به دست آمده در کاوش نجاتبخشی محوطه شیخ رش ۳ را متنوع و از نظر مطالعاتی دارای اهمیت دانست و گفت: به طور کلی اشیاء و مواد فرهنگی به دست آمده در چهار گروه الف: مدارک سفالی، ب: اشیاء فلزی، ج: اشیاء شیشهای و د: اشیاء سنگی قابل طبقهبندی هستند.
خانمحمدی مهمترین داده فرهنگی به دست آمده در کاوش شیخ رش را «سفال» اعلام کرد و افزود: به طور کلی در کاوش بیش از ۴۰۰ قطعه سفالی به دست آمد که در یک طبقهبندی کلی میتوان در دو دسته سفالهای با لعاب گِلی ساده و سفالهای لعابدار با لعاب شیشهای و براق طبقهبندی کرد.
این باستانشناس با بیان اینکه بیش از ۸۰ درصد سفالهای به دست آمده را سفالهایی با لعاب گِلی ساده به خود اختصاص میدهند که این سفالها در دو طیف نخودی و قرمز آجری قابل مطالعه هستند، اظهار کرد: این سفالها اغلب پخت مناسبی دارند و خمیره آنها شن ریز و ماسه بادی است. بیشتر سفالهای این دسته ساده و فاقد تزئیناند و درصد کمتری تزئین دارند که این تزئینات شامل نقوش کنده، نقوش برجسته، افزوده با طرحهای هندسی و گیاهی هستند.
او ادامه داد: فرم بیشتر این دسته سفالها، کاسه، کوزه، آبخوری، بشقاب و سفالهای خاص با درپوشهای خاکستریرنگ است. هرچند قطعات خمره و پیهسوز نیز در میان این دسته سفالها به چشم میخورد.
سرپرست هیأت باستانشناسی محوطه تاریخی پشت سد چپرآباد اظهار کرد: دسته دوم سفالها با لعاب براق و شیشهایاند که در انواع سفالهای یکرنگ، سفال با لعاب پاشیده، سفال با نقاشی زیر لعاب، سفالهای آبی و سفید، سفالهای هفترنگ یا مینایی و سفال اسگرافیاتو و سفال با نقش کنده زیر لعاب تقسیمبندی میشوند و نقوش این دسته از سفالها شامل نقوش شیشهای ساده، نقوش هندسی، نقوش گیاهی، نقوش نقطهای، هاشوردار و ... هستند.
خانمحمدی گفت: رنگهای استفاده شده در این گونهها متنوع و شامل رنگهای سفید، فیروزهای، قهوهای، آبی کبالتی، سیاه، زرد، سبز، و قرمز بوده و طرح سفالها نشان میدهد فرم غالب این دسته از سفالها، کاسه، بشقاب، آبخوری و کوزه است.
او افزود: شیشههای به دست آمده از کاوش محوطه شیخ رش ۳ شامل قطعات کوچک دستبندهای رنگی و ظروف شیشهای کوچک است که احتمالاً به عنوان عطردان و یا گلابپاش مورد استفاده قرار گرفتهاند. دستبندهای شیشهای در دو رنگ آبی و کهربایی به دست آمده و با تکنیک فتیلهای و دمیده ساخته شدهاند.
به گفته این باستانشناس، اشیاء سنگی به دست آمده از کاوش در محوطه شیخ رش ۳ شامل کوبندهها، مشته سنگ، دسته هاون و دست آس از جنس سنگهای ماسهای و آهکی و رودخانهای هستند و غالباً جزو ابزارها و لوازم روزمره کشاورزی و آشپزخانهای مورد استفاده قرار میگیرند.
او در تشریح موقعیت تاریخی محوطه تاریخی شیخ رش ۳ گفت: اطلاعات مرتبط با این منطقه از ایران، در قرون اولیه اسلامی بسیار اندک و شواهد موجود نشان از شکلگیری حکومتهای اولیه محلی همچون «روادیان» و «صدقه» در این منطقه دارد (ابن حوقل ۱۳۶۶: ۸۵)، روادیان در قرن سوم هجری «هذبانی» و در سده چهارم هجری قمری «روادی» خوانده میشدند.
خانمحمدی افزود: این حکومت در کردستان و آذربایجان غربی دارای نفوذ و قدرت بوده و با تسلط بر سرزمینهای اطراف دریاچه ارومیه حکومت مقتدری تشکیل داده و مدتها با عمال خلیفه در زدوخورد بودند (کسروی ۱۳۳۵: ۱۴۸)، بنابراین بخش اعظم سرزمین آذربایجان و بهویژه مناطق جنوبی آن در قرون اولیه اسلامی و همزمان با استقرار شکل گرفته در محوطه شیخ رش ۳ در اختیار این حکومت بوده است.
سرپرست هیأت باستانشناسی شیخ رش ۳ با بیان اینکه سفالها و مدارک به دست آمده در کاوش نجاتبخشی نشان میدهد استقرار محوطه شیخ رش ۳ در اوایل دوران اسلامی و بهویژه قرون سوم تا پنجم هجری قمری شکل گرفته و برای چند صد سال تداوم داشته است، گفت: این محوطه با توجه به دادههای فرهنگی به دست آمده بهویژه سفال و شواهد معماری بدون شک در زمره محوطههای مسکونی مرتبط با ساختارهای احتمالاً دفاعی بالای تپه بلند گرگرو است و اگر تپه بلند گرگرو را «ارگ حکومتی» بدانیم، هسته مرکزی و مجموعه داخل برج و بارو «شارستان» و فضاهای بیرون حصار و پیرامون آن «ربض» محسوب میشود.
خانمحمدی اظهار کرد: به نظر میرسد با توجه به اینکه حفاری تا سطح خاک بکر ادامه یافته، شواهد اولیه استقرار در این محوطه نباید قدیمیتر از قرون اولیه اسلامی و سدههای سوم تا پنج هجری قمری باشد. در این قرون محوطه شیخ رش شاهد شکلگیری استقرار اولیه و شکوفایی و اوج آبادانی بوده است.
در این زمینه بخوانید:
انتهای پیام
نظرات