سیدحبیب قاآنی شامگاه گذشته، ۱۶ خرداد، در نشست پرسش و پاسخ نمایش «گم» که در تماشاخانه شمایل مشهد برگزار شد، اظهار کرد: در وضعیت کنونی اقتصاد تئاتر کسی که تصمیم میگیرد با استفاده از زبان بدن کاری را روی صحنه ببرد، آن هم به عنوان اولین اثر کارگردانی، به نظرم خیلی شجاعت و جسارت داشته است.
وی افزود: تماشاگر این سبک کار را کم دیده و بخشی از آن به این دلیل است که بسیاری از هنرمندان و کارگردانان تئاتر چنین ریسکی نمیکنند. از طرفی به دلیل اینکه مخاطب این سبک را ندیده، شاید برقراری ارتباط با کار برایش راحت نباشد.
قاآنی ادامه داد: در چنین نمایشی بخشی از کار بازیگر این است که باید به یک زبان غیرکلامی برسد و زبان بدنش نشانههایی را ارائه بدهد که برای مخاطب معنا را پیدا کند؛ در غیر این صورت مخاطب برداشت متفاوتی از دیدگاه کارگردان را برداشت میکند.
وی گفت: به نظر میرسد در نمایشی که پایه و اساس آن زبان بدن است، ریسک و جسارت حرف اول را میزند. در هر حال ما باید شرایط اقتصادی را در نظر بگیریم که آیا سرمایهای بازمیگردد یا خیر. اگر کارگردان ذاتا به این کار علاقهمند نباشد، خیلی سخت به این سمت میرود.
قآانی عنوان کرد: هر نمایشی متن نمایشنامهای دارد و وقتی نمایش تمام میشود، مخاطب اگر بخواهد، میتواند به متن رجوع کند و آن را بخواند اما در این سبک از نمایش طرح و ایده از خود کارگردان است و قسمت بد آن هم همین است که پایان اجراها در واقع مرگ آن نمایش است و عملا به کدهایی که در ذهن کارگردان قرار دارد، هیچ دسترسی وجود ندارد.
این منتقد سینما و تئاتر خاطرنشان کرد: بازی با زبان بدن در این کار برای بانوان با توجه به محدودیتهایی که وجود دارد، سختتر است. ما میبینیم که بازیگران مرد روی صحنه بسیار راحت بدنهایشان در اختیار خودشان است اما بازیگران زن نمیتوانند اینگونه رفتار کنند و باید هنگام اجرا مدیریت داشته باشند.
کارگردان پرفورمنس گم آغازگر جریان تازهای در تئاتر مشهد خواهد شد
نوید اسدیان، کارگردان تئاتر نیز در ادامه این نشست اظهار کرد: پرفورمنس گم و احسان دبیر بسیار قابل احترام هستند، از این جهت که نمایشی را روی صحنه آورده که تاکنون نظیرش در مشهد اجرا نشده است. اتفاقی که مخاطب عام به طور کل و مخاطب خاص بسیار کم با آن آشنایی داشته است.
وی با اشاره به اینکه زیرساختهای ما برای اجرای پرفورمنس بسیار ضعیف است، افزود: همچنین متخصص این کار را در مشهد خیلی کم داریم و برای اولین بار است که در مشهد چنین اجرایی روی صحنه میرود. نمایش همیشه ۲ بعد دارد؛ یکی اینکه تماشاگر را به سالن تئاتر بکشاند و دوم اینکه تماشاگر را راضی از سالن به بیرون هدایت کند که این اتفاق با نمایشهایی که روتین اجرا میشوند، در ژانرهای مختلف رخ میدهد اما برگزاری و اجرای این پرفورمنس به این شکل جرات و جسارتی میخواهد که از این بابت به احسان دبیر و گروهش تبریک میگویم.
اسدیان گفت: در مورد این اجرا چیزی که بیشتر به چشم میآید، حرکات فرمی، موسیقی کار و موضوعات دیگر است اما قبل از آن باید روی متن گم تمرکز کرد و به آن پرداخت. باید بدانیم که پرفورمنس قرار نیست داستانگو باشد بلکه قرار است روایتگری کند. در اینجا میتوان تفاوت داستان و روایت را دید؛ اتفاقی که باعث میشود ما از نقطهای به نقطه دیگر برسیم که این خود فرمول روایت بوده و کاری است که احسان دبیر در اجرا به آن دقت کرده است.
وی افزود: اگر متن و محتوایی نباشد، طبیعتا فرم هم با محتوا نمیتواند تطابق پیدا کند؛ بنابراین احسان دبیر به عنوان نویسنده هم انسان قابل احترامی است. باید توجه کرد که از یک متن قوی و یک کارگردانی ضعیف باز هم یک اثر خوب ساخته میشود اما از یک متن ضعیف و یک کارگردانی قوی کاری ضعیف بیرون میآید.
اسدیان در خصوص موسیقی این پرفورمنس ادامه داد: موسیقی یک پرفورمنس باید موسیقی کاربردی باشد؛ اتفاقی که موسیقی در گم رخ میدهد و خود را پیش میبرد. میخواهم نیمه خالی گم را بگویم و آن هم عدم تجربه است که چه در اجرای اول کارگردان و چه در اجرای بازیگران کمی به چشم میخورد.
این کارگردان تئاتر تاکید کرد: به نظرم گم و احسان دبیر رسالتی را ایفا میکنند و آغازگر یک جریان هستند؛ وقتی ببینیم در طول سال پنج تا ۶ پرفورمنس اجرا میشود، متوجه میشویم که این جسارتی است که او به دیگر کارگردانان داده است.
اسدیان افزود: در پرفورمنس گم کارگردان تعلیقاتی را طراحی کرده و اتفاقا برداشتهای مناسبی را از این تعلیقات به دست آورده است. به این معنا که مخاطب را بلاتکلیف نمیگذارد و پایانبندی این کار هم از نقاط قوت آن است و مخاطب را رها نمیکند. اصطلاحی در تئاتر وجود دارد که تئاتر خوب تئاتری است که زمانی که تمام میشود، تازه در ذهن مخاطب شروع میشود. تصور میکنم این اتفاق با پایانبندی گم رخ میدهد.
وی یکی از ضعفها و خلاهای این کار را نبود تعادل بین بازیگرها عنوان کرد و گفت: این موضوع به کار لطمه میزند؛ یعنی ما بازیگرانی را داریم که در سطح خیلی بالایی هستند و برخی دیگر در سطح خیلی پایین. قبل از هر نمایشی باید ذهن بازیگر ساخته شود؛ یک بازیگر باید تحلیلگر و پرسشگر باشد. یک اشتباه رایجی که در هنر نمایش وجود دارد، این است که بازیگران سریع وارد دورخوانی میشوند.
اسدیان ادامه داد: وقتی بازیگر میخواهد با کار آشنا شود، یک تحلیل متن دارد و یک تحلیل شخصیت؛ در تحلیل شخصیت یک ساخت شناسنامه و یک ساخت روابط وجود دارد. این اتفاقات باید رقم بخورد و بازیگر باید متوجه باشد که شخصیت یا تیپ بازی میکند. در پرفورمنس اگر داستان و شخصیت نداریم، سوژه داریم. بنابراین بازیگر اول باید متوجه این موارد باشد.
وی تصریح کرد: بازیگر قبل از هر چیزی باید متن را بفهمد و در مرحله بعد شخصیت را درک کند. حال در برخی از موارد کمکاریهایی وجود دارد که خود بازیگر آن را انجام میدهد و البته برخی از بازیگران جدیتر به این قضیه میپردازند و به عقیده من تفاوت بازیگران علاوه بر تجربه آنها از همین نقطه آغاز میشود.
انتهای پیام
نظرات