دکتر محمود رنجبر امروز در نشست بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی که به همت بنیاد نخبگان استان گیلان برگزار شد، با اشاره به اهمیت زبان فارسی و جایگاه فردوسی در حفظ و پاسداشت زبان فارسی، اظهار کرد: بی تردید زبان فارس پیش از فردوسی به جایگاه و عظمت خودش رسیده بود و فردوسی و علاقمندان پیش از او و پس از او در صیانت و پاسداشت از زبان فارسی تلاش کردند و بر رونق بهره مندی و بهره گیری از زبان فارسی افزودند.
وی با اشاره به کار بزرگ فردوسی و کسانی که زبان فارسی را به عنوان زبان معیار انتخاب کردند، افزود: بسیاری از کشورهای همجوار ما زبان و فرهنگ و اندیشه ورزی خودشان را کنار گذاشتند و به سراغ زبان و اندیشه دیگری رفتند.
رئیس پژوهشکده گیلان شناسی، با بیان اینکه زبان شناسان دو تعریف از زبان دارند، تصریح کرد: در تعریف زبان شناسی دو رویکرد زبان شناسی و زبان و فرهنگ وجود دارد که در تعریف اول زبان به مجموعه ای از نشانه های قراردادی گفته می شود که بین گویش وران یک زبان یا دو زبان است؛ در این تعریف حروف الفای فارسی کدها و نشانه هایی هستند که در ارتباط با همدیگر معنا پیدا می کنند، اما زبان شناسان در تعریف زبان و فرهنگ معتقد هستند که زبان به منزله فرهنگ و اندیشه بوده و این نشانه ها، فرهنگی هستند؛ نه صرفا قراردادی.
رنجبر، با بیان اینکه اگر زبان فارسی را کنار بگذاریم و زبان دیگری را انتخاب کنیم در واقع با عقبه فرهنگی و فکری خودمان قهر کردیم، ادامه داد: امروز با کمال افتخار می توانیم متن های ۱۳۰۰ سال پیش خودمان را بخوانیم.
وی شاهنامه فردوسی را مهمترین سند عظمت و فصاحت زبان فارسی دانست و اضافه کرد: دانشمندان حوزه تاریخ ادبیات شاهنامه فردوسی را اولین متن منقح بشری می دانند که تمام ساختارهای زبانی و داستانی و محتوایی یک متن کامل را با خودش دارد.
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان، شاهنامه را در لغت به معنی نامه شاهان دانست و متذکر شد: مراد از شاه، پادشاه نبوده و شاهنامه نامه بزرگان است، زیرا در شاهنامه صرفا سیره پادشاهان نیامده و پهلوانان نیز نقش فزاینده و با عظمتی را در آن ایفا می کنند.
وی با بیان اینکه داستان های ملی و تاریخی ایران به بهترین وجه در شاهنامه بیان شده است، گفت: بخشی از عقبه بزرگ فرهنگی ایران در شاهنامه منعکس شده؛ ضمن اینکه از پیچیدگی های رایج زبانی در دوره فردوسی اثری نیست و لذا راز ماندگاری شاهنامه و زبان فارسی همین ساده و روشن و فصیح بودن است.
رنجبر تصریح کرد: سادگی زبان فارسی و روشنی معنای موجود در شاهنامه موجب شده نه تنها در دربار شاهان خوانده شود، بلکه در بین توده های مردم نیز رواج داشته باشد؛ این در حالی است که زبان عربی در آن دوران رایج بود.
رئیس پژوهشکده گیلان شناسی با بیان اینکه فردوسی از به کار بردن لغات عربی ابایی ندارد، اما افراط کار نیست، خاطرنشان کرد: شاهنامه با توده مردم در ارتباط بوده و از دل مردم برآمده و از محتوای داستان های دوره گردهایی بهره گرفته که حکایت های اخلاقی و اجتماعی را برای مردم ماندگار می کردند.
وی شاهنامه را شاهکاری ماندگار از زبان و تاریخ و فرهنگ دانست و افزود: حکیم فردوسی پیوند روحی و خانوادگی با داستان های کهن داشته و توانسته این داستان ها را جمع آوری کند و آنها را در مجموعه ای به نام شاهنامه گسترش دهد؛ در واقع فردوسی تمام سرمایه مادی و معنوی خودش را به پای این کتاب ریخته تا بتواند یکی از استوانه های اصلی ماندگاری زبان فارسی شود.
رنجبر، با بیان اینکه فردوسی با آموزه های معرفتی و خردورزانه توانسته زبان فارسی را گسترش دهد، گفت: هنوز درباره شاهنامه سخن گفته می شود و هر وجهی از شاهنامه تازگی دارد؛ حتی رموزی که حکیم فردوسی در نامگذاری پهلوانان اساطیری شاهنامه از آن استفاده کرده حائز توجه است.
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان با اشاره به زبان واحد شاهنامه، عنوانکرد: بخش های اساطیری و حماسی و تاریخی شاهنامه با هم ارتباط زبانی دارند. اگرچه زبان فارسی قرن ها پیش از فردوسی زبان رایج گفت و گو در سراسر ایران بود، اما عظمتی که فردوسی با شاهنامه خودش به زبان فارسی بخشید این بود که توانست زبان فارسی را به عنوان زبان نوشتار جانشین زبان پهلوی و عربی کند.
وی زبان و فرهنگ را آمیخته دانست و یادآور شد: اگر زبان فارسی را تغییر می دادیم امروز گنجینه با عظمت زبان فارسی را نداشتیم و لذا شاهنامه به خاطر برخورداری از گنجینه بزرگ واژگان فارسی برای موجودیت زبان فارسی اهمیت بسیار زیادی دارد.
رئیس پژوهشکده گیلان شناسی، با اشاره به دایره لغات عظیم شاهنامه، عنوان کرد: واژگان بیگانه در شاهنامه بیش از پنج درصد نیست و لذا اگر از زبان فارسی استفاده می کنیم باید کمتر واژگان بیگانه را به کار ببریم.
وی با بیان اینکه فردوسی با آفرینش شاهنامه رشته از هم گسیخته زبانی ملت ایران و هویت و ملیت ایرانی را به هم پیوند زد، اظهار کرد: در شاهنامه وفاق و همبستگی ملی وجود دارد که با تکیه بر خرد لازمه تداوم حیات اجتماعی گذشته و امروز و آینده است. در واقع مکانیزم های فرهنگی و نمادهای ملی در طول تاریخ زنجیروار به هم متصل هستند و اعضای جامعه و نسل ها را به هم گره می زنند.
رنجبر، نگاه های شاهنامه را نگاه های انسانی دانست و متذکر شد: در شاهنامه با سرزمین فرهنگی مواجه هستیم، زیرا زبان فارسی زبان وحدت بخش ماست و فقط متعلق به یک قوم نیست و به همه اقوام ایرانی با گویش های مختلف تعلق دارد.
وی با بیان اینکه فردوسی خرد را راه رسیدن به وفاق ملی معرفی می کند، ادامه داد: شاهنامه منشور عدالت و صلح اجتماعی و مدارا و اعتمادورزی بین مردم است و بشردوستی در شاهنامه آشکارا دیده می شود. در واقع حکیم فردوسی با بهره گیری از زبان فارسی که زبان شعر است، مبلغ بزرگ اخلاق نیک و پشیمانی از رفتار بد بوده و می خواهد جامعه را به سمت ترقی ببرد.
انتهای پیام
نظرات