به گزارش ایسنا، در اوایل فروردینماه ۱۳۶۷ مطابق با، ۳ مارس ۱۹۸۸، عراق اطلاعاتی از سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) دریافت کرد که نشان میداد ایران بخشی از واحدهای توپخانه خود از شرق اروندرود را به عقب کشیده است. این اقدام بیانگر عقبنشینی بخشی از یگانهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز بود. از این زمان کار آمادهسازی نیروهای عراقی برای عملیات تهاجمی به فاو آغاز شد.
ارتش بعثی عراق پس از یک هفته پاتک سبک در منطقه عملیاتی والفجر ۱۰ در استان سلیمانیه عراق، این منطقه را از روز هشتم نبرد، رها کرد و قوای فکری خود را بر تهاجم به مواضع ایران در جبهههای جنوب متمرکز ساخت.
ارتش عراق با دریافت اطلاعات از آمریکا به این نتیجه رسید که زمان مناسب برای بازپسگیری فاو و ایجاد اخلال در موازنه نظامی ایران در جنگ فرارسیده است؛ بنابراین ارتش عراق بهجای کشیده شدن به دنبال ایرانیها در نبردهای سخت کوهستانی، در پی به دستگیری ابتکار عمل در جبههها رفت.
با این تدبیر در روز یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۶۷، ارتش عراق به منطقه عملیاتی «والفجر ۸» و به مثلث فاو حمله کرد. از آنجا که این تهاجم در ۱۷ آوریل ۱۹۸۸ برابر با روز اول ماه مبارک رمضان آغاز شد، رژیم عراق اسم این عملیات را «رمضان المبارک» گذاشت.
حمله به فاو در شرایطی صورت گرفت که اکثر فرماندهان و نیروهای تهاجمی سپاه، در غرب کشور و در منطقه عملیاتی «والفجر ۱۰» حضور داشتند. البته این فرماندهان بلافاصله پس از شروع تهاجم عراق خود را به فاو رساندند...
حدود ساعت ۹ صبح روز ۲۸ فروردین ۱۳۶۷، یگانهای نیروی زمینی ارتش عراق، وابسته به دو سپاه هفتم و گارد ریاست جمهوری، پس از بمباران موشکی، هوایی و شیمیایی گسترده و همچنین حملات توپخانهای، عملیات خود را آغاز کردند.عراق از بمباران هوایی برای انهدام پلهای عقبه از جمله پلهای آبادان و اروندرود و از گازهای شیمیایی سیانور برای از کار انداختن توپخانه و ادوات ایران استفاده کرد.
بیشتر بخوانید:
* بعد از عملیات والفجر۸ و کربلای ۵ میشد به جنگ پایان داد
*سالروز عملیات والفجر ۱۰
گفتنی است، تعداد توپخانه ایران در جبهه فاو به کمتر از ۳۰ عراده میرسید. در همان ساعات اولیه حمله با گازهای اعصاب، حدود ۲ هزار مصدوم به بیمارستان شیمیایی ابوالفضل (ع) در فاو و تعداد ۵۰۰ رزمنده نیز به بیمارستان صحرایی فاطمه الزهرا (س) در عقبه انتقال یافتند.
پس از بمبارانهای روز اول که ۳۱۸ موردحمله هوایی بود، ارتش بعثی بااستعداد یک سپاه که حدود ۴ لشکر میشد، از سه محور ام القصر، جاده استراتژیک و جاده البحار به مواضع نیروهای ایران حمله کرد.
در آن هنگام ایران در این محورهای عملیاتی نیروی زیادی نداشت. تنها واحدهایی از لشکرهای امام حسین (ع)، کربلا، نجف، ثارالله، علی بن ابیطالب و تیپ قمر بنیهاشم، تحت فرماندهی قرارگاه سیدالشهدا (ع) مسئولیت دفاع از خط فاو را بر عهده داشتند.
استعداد نیروهای ایرانی نیز در هر محور، حدود ۴ تا ۵ گردان رزمی بود. مجموعاً ایران در خط پدافندی ۳۰ کیلومتری فاو، حدود ۴۰۰۰ نیروی پیاده مانوری داشت و حداکثر توان نیروهای ایرانی در منطقه فاو؛ حدود یک لشکر برآورد میشد. این در حالی بود که ارتش عراق با ۴۰ هزار نیرو، یعنی ۱۰ برابر استعداد نیروهای مدافع و با کمک ۱۴۵۰ تانک و نفربر و ۳۵ گردان توپخانه و ۳۱۸ موردحمله هوایی، به مواضع نیروهای ایرانی هجوم آورد.
ارتش عراق با بهکارگیری گازهای شیمیایی vx در خط اول دفاعی نیروهای ایران، خط را سقوط داد و با استفاده از گازهای خردل و آتش سنگین توپخانه و همچنین بهکارگیری واحدهای زمینی توانست در بعدازظهر روز ۲۹ فروردین ۱۳۶۷، منطقه فاو را از دست نیروهای ایرانی خارج کند و آن را باز پس بگیرد.
از بهمنماه ۱۳۶۴ تا آخر فروردین ۱۳۶۷، مثلث فاو مجموعاً ۲۸ ماه در اختیار ایران بود. در این مدت ۱۲ هزار نفر از رزمندگان اسلام در این منطقه به شهادت رسیدند. بعضی از فرماندهان سپاه از آذرماه ۱۳۶۶ معتقد بودند؛ ارتش عراق به فاو حمله خواهد کرد ولی مشخص نبود تهاجم ارتش عراق که از فاو شروع خواهد شد، به کجا ختم خواهد شد.
دلایل موفقیت ارتش عراق در بازپسگیری فاو را میتوان در تجزیه قوای ایران، همکاری اطلاعاتی آمریکا با عراق، به هم خوردن موازنه قوا به نفع وی، نبودن یک فرمانده عملیاتی باتجربه در جبهه والفجر ۸ و کمی استعداد یگانها و آتشهای پشتیبانی منطقه عملیاتی والفجر ۸، دانست.
البته متکی بودن نیروهای مدافع فاو؛ فقط به پل بعثت و نداشتن عقبه مطمئن، از ضعفهای اساسی پدافند از آن جبهه محسوب میشد. از طرفی برای دفاع مطمئن از فاو، بایستی آن سرپل توسعه مییافت که با شکست عملیات کربلای ۴، چنین اتفاقی نیفتاد. بنابراین حفظ مثلث فاو، بسیار سخت و طاقتفرسا بود.
مشکل دیگر در جبهه فاو این بود که یگانهای مدافع فاو در سایر خطوط پدافندی مثل شلمچه و جزایر مجنون، مسئولیت پدافندی داشتند و حدود ۶۰ درصد نیروهایشان را سربازان تشکیل میدادند و رزمندگان داوطلب بسیجی بهاندازه کافی درآنها وجود نداشت.
منبع:
علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد ۲)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، چاپ اول ۱۴۰۱، صفحات ۴۰۸، ۴۰۹
انتهای پیام
نظرات